فهرست مطالب

بهبود مدیریت - پیاپی 32 (تابستان 1395)

فصلنامه بهبود مدیریت
پیاپی 32 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/05/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عادل آذر، حسین بختیاری* صفحه 5
    مدیریت سبز و به تبع آن به کارگیری رویکرد سبز در توسعه پروژه های صنعتی از پاردایم های جدید مدیریت است که تضمین کننده تحقق سطح مطلوب شاخص های زیست محیطی در توسعه طرح ها و پروژه های صنعتی است. امکان سنجی سبز پروژه های صنعتی، بررسی شاخص های زیست محیطی در پروژه ها است و مسیری برای نیل به توسعه پایدار است. هدف از این مقاله توسعه یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری در موضوع انطباق پروژه های صنعتی با ملاحظات زیست محیطی است که تضمین کننده ی توسعه پایدار است. سیستم پشتیبانی تصمیم گیر، مبتنی بر روش شناسی سیستم های خبره و با رویکرد فازی توسعه یافته است. پایگاه دانش سیستم که مهم ترین بخش آن است به صورت قواعد اگر- آن گاه و مبتنی بر نظرات خبرگان صنعت نفت و متمرکز در پروژه های احداث انبار نفت تشکیل شده است. پس از طراحی سیستم مذکور، برای اعتبار سنجی آن در دو مرحله مبتنی بر نظرسنجی از خبرگان درجه صحت سیستم سنجیده شده است. در ابتدا درجه اهمیت شاخص های احصاء شده در قالب طیف لیکرت از خبرگان پرسیده شده و استنباط آماری با آزمونی آماری T انجام و شاخص های نهایی مشخص شده است. در مرحله بعدی، اعتبارسنجی داده های پروژه ساخت انبار نفت تهران به خبرگان صنعت نفت واگذار شده و از ایشان خواسته شده است که بر اساس این ورودی ها، خروجی سیستم یعنی شاخص امکان سنجی سبز پروژه را پیش-بینی نمایند و سپس نظرات خبرگان با خروجی حاصل از سیستم پشتیبان تصمیم مقایسه شده و بر اساس معیار میانگین مجذورات خطا (MSE) تصمیم گیری شده است که مقایسات انجام شده نتایج حاکی از اعتبار و روایی مطلوب سیستم طراحی شده است.
    کلیدواژگان: امکان سنجی سبز پروژه، سیستم خبره، منطق فازی
  • حسین افتخاری، فاطمه ثقفی*، علیرضا اصلانی صفحه 33
    ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. ازآنجاکه به بازار رساندن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. این موضوع در صنایع با فناوری برتر از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات نیازمند همکاری فناورانه است. هدف از این پژوهش تحلیل و اولویت بندی راهبردهای همکاری فناورانه در راستای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات است. برای این منظور ابتدا راهبردهای همکاری فناورانه، راهبردهای تجاری سازی و مجموعه عوامل تاثیرگذار در انتخاب راهبردهای همکاری فناورانه با مرور ادبیات شناسایی شد. در مرحله بعد با نظر خبرگان این پژوهشگاه، فصل مشترک دو حوزه همکاری فناورانه و تجاری سازی فناوری تعیین و فهرست راهبردهای همکاری فناورانه ای استخراج شد که در راستای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی کاربرد دارند و چهارچوب تحلیل شبکه ای تحقیق تبیین شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه بوده که توسط 21 خبره تکمیل شده است. با توجه به وجود همپوشانی بین عوامل، از فرایند تحلیل شبکه ای فازی ، برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. به منظور کاهش تعداد سوالات در این روش، راهبردهای استخراج شده از یک سو و عوامل موثر در تجاری سازی، به طور جداگانه با نظر خبرگان اولویت بندی شدند تا تعداد مولفه ها برای ورود به فرایند تحلیل شبکه ای فازی کاهش یابد. خبرگان، تمام متخصصان حوزه تحقیق و توسعه و تجاری سازی در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند که 21 نفرند. نتایج نشان داد راهبردهایی همچون شبکه سازی، تحقیق و توسعه مشارکتی و استخدام کارکنان فنی و علمی دارای بیشترین اولویت در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند. نتایج این تحقیق، هم از نظر روش و هم از نظر کاربرد می تواند در سایر مراکز پژوهشی دولتی مشابه، استفاده شود.
    کلیدواژگان: تجاری سازی، همکاری فناورانه، فرایند تحلیل شبکه فازی (FANP)، دستاورد پژوهشی
  • محمد نقی زاده*، سعید پاک سرشت، بتول ابراهیمی صفحه 55
    بومی سازی فناوری های پیشرفته و راهبردی صنعت نفت و گاز، یکی از اولویت های کلیدی صنعت نفت کشور در طول یک دهه اخیر بوده است. ازآنجایی که هزینه توسعه فناوری در بخش تجهیزات صنعت نفت بسیار زیاد است، شناسایی انواع ریسک های موجود در این پروژه ها، کمک زیادی به سرمایه گذاران و توسعه دهندگان فناوری در این حوزه می کند. این پژوهش تلاش دارد تا به این سوال اساسی پاسخ دهد که ریسک های توسعه فناوری تجهیزات در صنعت نفت و گاز با تاکید بر مته های حفاری چه هستند. برای پاسخ به این سوال کلیدی، از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با متخصصان و صاحب نظران در حوزه توسعه فناوری مته های حفاری، 38 ریسک، شناسایی و در پنج بعد ریسک های نهادی و قانونی، فناورانه، بازار، مالی و عملیاتی طبقه بندی شدند. به منظور ارزیابی این ریسک ها از روش تجزیه تحلیل عوامل شکست و آثار آن (FMEA) استفاده شد و بر اساس سه شاخص شدت تاثیرگذاری، احتمال وقوع و احتمال شناسایی، اولویت هر یک از ریسک ها احصاء شد. از میان آنها پنج ریسک به عنوان ریسک های با عدد اولویت ریسک بالاتر ارزیابی شد. لزوم ارائه ضمانت نامه های با مبالغ زیاد، عدم موافقت شرکت های بهره بردار با تست آزمایشی محصول داخلی و تغییرات شاخص های اقتصاد کلان، از مهم ترین ریسک های شناسایی شده بودند. ارائه تسهیلات مناسب به منظور صدور ضمانت نامه برای شرکت های توسعه دهنده مته های حفاری و ایجاد محیط های واقعی برای تست نمونه های اولیه و محصولات نهایی، از مهم ترین پیشنهادها به سیاستگذاران هستند. همچنین حصول اطمینان از حداقل تقاضای شرکت های بهره بردار پیش از ورود به فرایند بومی سازی و دقت در انتخاب شریک خارجی بر اساس توان تخصصی، اهداف و سابقه قبلی آن، از مهم ترین پیشنهادها به مدیران شرکت های توسعه دهنده مته های حفاری اند.
    کلیدواژگان: توسعه فناوری، عدد اولویت ریسک، احتمال وقوع ریسک، شدت تاثیر، احتمال شناسایی
  • ابوطالب شفقت*، مهدی الیاسی، جهانیار بامداد صوفی، سید حبیب الله طباطباییان صفحه 71
    تفاوت های بنیادین در بینش ها و پایه های مکاتب فکری غرب و جمهوری اسلامی ایران، توجه به گفتمان انقلاب اسلامی در تدوین مبانی نوآوری و عوامل موفقیت نظام نوآوری را در صنعت دفاعی ضروری می سازد. این مقاله، در جستجوی شناسائی عوامل موفقیت نوآوری و کارکردهای مورد انتظار در بخش صنعت دفاعی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی است. تبیین نقش و جایگاه نوآوری صنعت دفاعی در پروژه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیازمند شناخت مفهوم قدرت ملی، گفتمان‏ها و ابعاد و مولفه های آن است.\\r\\n از آن جا که این پژوهش به موضوع نوآوری در صنعت دفاعی از منظر نظریه های مورد پذیرش نظام مقدس جمهوری اسلامی می‏پردازد، به دیدگاه ها و آراء حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری توجه ویژه‏ای شده است. روش تحقیق حاضر، به صورت کیفی و با استراتژی تحقیق تحلیل محتوا از طریق مصاحبه و بررسی ادبیات موضوع انجام می شود. دستاورد چنین شناختی، پدید آمدن چارچوبی از قدرت ملی است که تبیین کننده ارتباط میان منشاء قدرت ملی، ابزار و منابع و در نتیجه مظاهر قدرت ملی است. چارچوب یاد شده تاکید عمده‏ای بر نحوه تاثیرپذیری مولفه های قدرت ملی از علوم و فن آوری به معنای عام و نوآوری صنعت دفاعی به صورت خاص در گفتمان انقلاب اسلامی دارد.
    کلیدواژگان: نظام نوآوری، خودباوری ملی، صنعت دفاعی، گفتمان انقلاب اسلامی
  • احسان جوان راد، علیرضا پویا*، ناصر مطهری فریمانی، محسن کاهانی صفحه 87
    امروزه راهبرد عملیاتی در سازمآنهای تولیدی، نقش بسیار تعیین کننده ای در تحقق اولویت های رقابتی سازمان پیدا کرده و این مساله سبب انجام مطالعات وسیع و ارائه الگو های مختلفی در این حوزه شده است؛ البته با وجود روند روبه رشد سازمآنهای پروژه محور و نقش ارزنده ای که اجرای پروژه ها در بخش های مختلف دفاعی، عمرانی، صنعت و سایر زمینه ها ایفا می کند، در حوزه راهبرد عملیاتی سازمآنهای پروژه محور، پژوهش های زیادی انجام نشده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در فرایند راهبرد عملیاتی سازمآنهای پروژه محور و احصاء روابط درونی حاکم میان آنهاست. در پژوهش حاضر پس از تحلیل محتوای ادبیات موضوع، عوامل تاثیرگذار در تدوین راهبرد عملیاتی در این گونه سازمآنها در سه دسته اولویت های رقابتی، ویژگی های پروژه و تصمیم هایی تولیدی، استخراج شد. در ادامه با استفاده از روش دلفی، خبرگان این حوزه، مولفه ها را صحه گذاری کردند و سپس با استفاده از روش DEMATEL فازی و بر اساس نظر خبرگان، روابط تاثیرگذاری این مولفه ها بر یکدیگر در قالب دو گروه استخراج شد. این دو گروه عبارت اند از: اولویت های رقابتی و ویژگی های پروژه که ورودی های مورد نیاز جهت اخذ تصمیم های تولیدی هستند و دیگری تصمیم های تولیدی. نکته مهم به دست آمده در این پژوهش، علاوه بر شناسایی عوامل موثر و روابط درونی آنها، تاثیرگذاری بسیار زیادی است که برخی ویژگی های پروژه مثل پیچیدگی فنی پروژه و نوع پروژه از حیث مالکیت، بر تصمیم های تولیدی در سازمآنهای پروژه محور دارند. این مساله را می توان وجه تمایز فرایند راهبرد عملیاتی در سازمآنهای پروژه محور با سایر موارد دانست.
    کلیدواژگان: سازمان پروژه محور، راهبرد عملیاتی، تصمیم های تولیدی، اولویت های رقابتی، ویژگی های پروژه
  • امیرحسین صادقیان بافقی، میرسامان پیشوایی* صفحه 109
    تحلیل پوششی داده ها، مجموعه ای از الگوهای ریاضی مبتنی بر برنامه ریزی خطی است که با اندازه گیری کارایی نسبی سازمان ها، آنها را رده بندی و نقاط ضعف و قوت هرکدام را مشخص می کند؛ همچنین پیشنهادهایی برای بهبود کارایی هر سازمان ارائه می دهد. غالب الگوهای تحلیل پوششی داده ها، به داده ها و اطلاعات دقیق نیازمند هستند؛ درحالی که در دنیای واقعی، وجود داده های دقیق در اغلب اوقات ممکن نیست و با عدم قطعیت در داده ها مواجه هستیم. بهینه سازی استوار، یکی از متاخرترین رویکردهای مواجهه با عدم قطعیت داده هاست که به دلیل توانمندی های چشمگیر، مورد اقبال محققان واقع شده است. در این مقاله با استفاده از یکی از رویکردهای بهینه سازی استوار که «بهینه سازی استوار مبتنی بر مجموعه های محدب» نامیده می شود، الگوی تحلیل پوششی استوار برای مواجهه با عدم قطعیت، پیشنهاد شده است. الگوی تحلیل پوششی داده هایی که برای توسعه به سمت استوارسازی انتخاب شده است، الگوی تحلیل پوششی داده های خروجی محور فراکاراست. الگوی توسعه داده شده برای ارزیابی بنادر به عنوان موجودیتی مهم در سامانه های حمل ونقل استفاده شده است. لازم به ذکر است که امروزه بالغ بر نوددرصد از تجارت جهانی، از طریق حمل ونقل دریایی انجام می شود. بنادر به عنوان محوری مهم، نقشی اساسی در ساماندهی جریان کالا ایفا می کنند؛ لذا پژوهش حاضر، پژوهشی توسعه ای-کاربردی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که درنظرگرفتن اختلال و عدم قطعیت در داده ها و به کارگیری الگوی تحلیل پوششی از داده های خروجی محور فراکارای استوار، برای ارزیابی کارایی نهادهای تصمیم گیر و رتبه بندی آنها، دارای قابلیت اطمینان بیشتری است.
    کلیدواژگان: ارزیابی بنادر، مدیریت لجستیک، تحلیل پوششی داده ها، بهینه سازی استوار، رتبه بندی