فهرست مطالب

پژوهش هنر - پیاپی 9 (بهار 1394)

فصلنامه پژوهش هنر
پیاپی 9 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1396/03/25
  • تعداد عناوین: 28
|
  • یادداشت
  • مقاله میهمان
  • علیرضا رحیمی بروجردی صفحه 11
    اشاره
    بخش قابل ملاحظه ای از هولوگرام اندیشه «اومانیسم»، صورت و مظاهر «مکاتب ادبی-هنری» را نمایان کرده است. افزون براین، اغراق هم نیست اگر گفته شود که بسیاری از این مکاتب در دوره خود با عقاید اقتصاد نوین آن دوره ممزوج شده و از آن تاثیر گرفته اند. منظور از طرح مکاتب هنری در این جا، تلفیق هنر و فرهنگ با اقتصاد است که در هر دوره از زمان، از اهمیت خاصی برخوردار بوده و طی سالیان بعد بر اهمیت آن افزوده شده است. اعتقاد دارم که این تلفیق، امتزاج و درگیری تخیل و تعقل بوده که بنابراین، رابطه میان هنر و اقتصاد را آشکار می سازد. ممکن است در نگاه نخست، هنر با عقلانیت جریان اصلی علم اقتصاد و به طورکلی، اقتصاد نئو-کلاسیک در تضاد باشد؛ اما معتقدم که درگیری تخیل و تعقل نه تنها به بدنه علم اقتصاد لطمه ای وارد نمی کند، بلکه زوایای ناپیدای آن را از پنجره زیبایی شناختی آشکار می سازد. درواقع، عقلانیت ابزاری اقتصاد نئو-کلاسیک برگرفته از تخیل نظریه پردازان آن بوده که نه تنها رگه های آن را به طور آشکار می توان در هنر، فلسفه و ادبیات یافت، بلکه ریشه در هولوگرام تاریخ چندهزارساله دارد.
    در این مقاله سعی کرده ام که رابطه میان تفکر و انتخاب اقتصادی در مکتب کلاسیسیسم را آشکار ساخته و به طور اجمال رابطه آن را با تطور علم اقتصاد روشن نمایم. هدف از این پژوهش، آن است که بتوانم به تدریج و قدم به قدم، لایه های ناپیدای تفکر یا پارادایم (الگو واره) مسلط بر نظریه های علم اقتصاد و چارچوب های فکری و فرهنگی آن را با نگاه زیبایی شناسانه عیان سازم.
    کلیدواژگان: هولوگرام اقتصادی، زیبایی شناسی، انتخاب اقتصادی، کلاسیسیسم، اقتصاددانان کلاسیک، انسان اقتصادی، مکاتب ادبی، هنری
  • مقالات پژوهشی
  • محمدعلی ابوترابی، لیلا بهرامی صفحه 19
  • مجید سرنیزاده، مسعود ملایی صفحه 27
    سازوکارهای اقتصاد خلاق در کشور ما مبتنی بر بهکارگیری شیوه های سنتی است و از حوزه های کمتر توسعهیافته اقتصاد محسوب میشود. معدود مطالعات و بررسی های انجامشده در این حوزه، عدم توسعه زیرساختها، نبود قوانین حمایتی و ضعف فرهنگ کسبوکار متناسب، و توسل به روش های سنتی را بهعنوان مشکلات اصلی عدم توسعه صنایع خلاق برشمردهاند. پرسش اول این است که رفع این مشکلات با چه سازوکارهایی امکانپذیر است؟ پاسخ کشورهای توسعهیافته خروج از شیوه های سنتی بازار، استفاده از فناوری های نوین، مدلهای نوین کارآفرینی، ترویج حقوق مالکیت مادی و معنوی و سازوکارهایی است که ذیل اقتصاد دانش بنیان قرار میگیرند. پس یک راه، انتقال اقتصاد خلاق از اتمسفر سنتی بهحالت دانش بنیان است. اما این رویداد نیازمند تغییرات گسترده در زیرساختها، قوانین، رویکردها و تدوین برنامه های ملی برای اقتصاد فرهنگ و هنر است. اما گفتمان اقتصاد دانش بنیان در کشور ما چند سالی است در حوزه های غیرفرهنگی از جمله پزشکی، فناوری اطلاعات و... آغاز شده و توفیقاتی را کسب کرده است. و پرسش دوم این خواهد بود که آیا زیرساختهای موجود و مستقر اقتصاد دانش بنیان، نیازهای اقتصاد فرهنگ را نیز ارضا میکند یا اینکه نیازمند طراحی نظام جدیدی برای اقتصاد خلاق در کشور هستیم؟ هدف از این مطالعه بررسی پتانسیلهای اقتصاد دانش بنیان در ایران برای پاسخ به سوال دوم است. این مطالعه با کنار هم قراردادن ظرفیتهای اقتصاد دانش بنیان و چالش های توسعه صنایع خلاق در ایران نشان میدهد که بهجای طراحی نظام ویژه و مجزا، میتوان از ظرفیت زیرساختها، سازوکارها و قوانین موجود اقتصاد دانش بنیان بهعنوان ابزاری کارا برای نوسازی اقتصاد خلاق بهرهبرداری کرد.
    کلیدواژگان: اقتصاد فرهنگ و هنر، صنایع خلاق، اقتصاد خلاق، اقتصاد دانش بنیان
  • اشرف سادات موسوی لر، سپیده یاقوتی صفحه 33
    امروزه مفهوم «صنعت فرهنگی» نیای دو مفهوم دیگر یعنی «صنایع فرهنگی» و «صنایع خلاق» بهشمار می‏رود و شامل همه‏ی صنایعی می‏شود که ماده‏ی خام خود را از خلاقیت‏های فرهنگی/هنری و علمی/فناورانه و اقتصادی انسان می‏گیرند و محصولات آن‏ها مشمول مالکیت معنوی می‏شود. بنابراین «صنایع فرهنگی و خلاق» یک عنوان خاص است که بر صنایع معینی دلالت دارد و همه صنایع را شامل نمی‏شود. از آنجا که صنایعدستی شاخص‏ترین هنر کاربردی ایران بوده و به لحاظ صبغه‏ی تاریخی- فرهنگی از اهمیت ویژه‏‏ای برخوردار است، میتوان این هنر- صنعت را زیرمجموعه‏ای از صنایع فرهنگی و خلاق دانست و بر اساس آن، جایگاه ویژه‏ای را برای آن تبیین نمود. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. برآیند پژوهش، موکد نقش موثر جایگزینی محصولات فرهنگی و هنری بهجای ذخایر مادی و ارضی در پیشرفت اقتصاد و رشد توانایی های بالقوه‏ی کشور است. در انتها برخی پیشنهادات راهبردی ارایه میشوند.
    کلیدواژگان: صنایع فرهنگی، صنایع خلاق، توسعه اقتصادی، فرهنگ و هنر
  • محمدرضا مریدی، منا حاطمی کاهکش صفحه 41
    سرزمین تاریخی ایران، بناها و سایت‏های میراثی فراوانی دارد که باید برای حفاظت از آن‏ها تامین مالی کرد؛ هزینه هایی که با اعتبارات و نقدینگی سازمان‏های میراثی و فرهنگی همخوانی ندارد. ظاهرا بهترین تصمیم یا ناگزیرترین تصمیم سپردن بناها به سرمایه‏گذاران بخش خصوصی است.
    بناهای تاریخی دارایی های سرمای های محسوب می‏شوند؛ یک جنبه کلیدی در توسعه پایدار، محافظت از موجودی سرمایه است. از لحاظ سرمایه فیزیکی، اگر کل مصرف یک کشور کوچک‏تر یا مساوی تولید خالص داخلی باشد، باید لااقل کل موجودی سرمایه خود را حفظ کند و بنابراین، متعاقبا بتواند به‏ عنوان یک راه توسعه پایدار تعریف گردد. اما چگونه می‏توان موجودی سرمایه را حفظ کرد در حالی که بناها تاریخی و کالاهای میراثی در خطر فراموشی و نابودی قرار دارند؟
    در این مقاله ابتدا به چالش‏های نظری اقتصاد میراث و احیا پرداخته می‏شود سپس به تجربه های موفق و ناموفق سرمایه‏گذاری بخش خصوصی در اقتصاد حفظ و احیا اشاره می‏شود و در نهایت به وضعیت و موقعیت چغازنبیل در اقتصاد احیا پرداخته می‏شود.
    کلیدواژگان: اقتصاد میراث فرهنگی، اقتصاد احیا، سرمایه گذاری خصوصی، بناهای تاریخی ایران
  • دکترفرزانه چاوش باشی، بهنام زنگی صفحه 47
    مفهوم اقتصاد فرهنگی از مفاهیم نوین دو حوزه «اقتصاد» و «فرهنگ» بهشمار میرود. اقتصاد فرهنگ و هنر میتواند روشن سازد که کشورها چگونه از طریق بهکارگیری استعدادهای خلاق، میراث و داشته های فرهنگی خود، رشد اقتصادی را برانگیخته، پشتیبانی و تقویت نموده و در نهایت میتوانند سبب رفاه و توسعه جامعه گردند.
    اخیرا بسیاری از اقتصاددانان به صورت واقع بینانه سرمایه فرهنگی را بهعنوان متغیر مستقلی که موجب بهبود رشد اقتصادی می شود به سایر انواع سرمایه های اقتصادی افزودهاند بهطوری که تمرکز بر این گونه سرمایه ها در اقتصادهای دیجیتالی و مدرن مبتنی بر فرهنگ بیشتر است. مقاله حاضرتاثیر مولفه های سرمایه فرهنگی را بر رشد اقتصادی ایران مورد بررسی قرار داده و با بهرهگیری از تکنیک AHP و بر اساس نرم افزارVENSIM به مدلسازی در وضعیت پویا پرداخته و رفتار مولفه های سرمایه فرهنگی را بر رشد اقتصادی ایران تا پایان سال 1404 پیشبینی کرده است.
    کلیدواژگان: سرمایه فرهنگی، رشد اقتصادی، مدل سازی، تکنیک سلسله مراتب فرآیندی، شرایط پویا
  • زهرا مسعودی امین، عاطفه بخشی دزفولی صفحه 57
    صنایع‏دستی ایران با حفظ سنت‏های خود به هویتی برخاسته از زندگی، اعتقادات و سنت‏های مردم این سرزمین دست یافته اند. این تولیدات مجموعه‏ای از حکمت و فن هستند که با دارا بودن ارزش های فرهنگی، عامل مهمی در انتشار این عناصر به شمار می آیند.
    در این بین ارایه مناسب، جایگاه ویژه ای را برای این محصولات رقم می زند.
    این پژوهش با بهره‏گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اسناد کتابخانه‏ای و همچنین استفاده از روش پرسشنامه‏ای، انجام پذیرفته است. محتوای این تحقیق تاکید بر اهمیت نحوه ارایه مطلوب در فروش محصولات صنایع دستی دارد، لذا می‏توان این گونه نظر داد که علاوه بر کیفیت بالای محصولات صنایع دستی، ارایه در خور ارزش این صنعت، از جمله بسته‏بندی، عامل مهمی در شناساندن، محافظت و زیبایی این تولیدات بوده، موجب تمایز آن ها شده و با برانگیختن احساس نیاز و ایجاد رغبت، مصرف کننده را جذب کرده و بر بازار فروش تاثیرگذار است. همچنین طی این پژوهش، مشخص شد که کاهش قدرت خرید مردم در جامعه، منجر به کاهش انگیزه تولیدکنندگان و فروشندگان صنایع دستی جهت هزینه در زمینه انجام هر تدبیری از جمله بسته بندی، برای ارایه تولیدات این صنعت شده است.
    کلیدواژگان: صنایع دستی ایران، بسته بندی، اقتصاد هنر
  • میترا معنوی راد، فاطمه مرسلی توحیدی صفحه 61
    از آنجا که عوامل اقتصادی نقش مهمی در انتخابهای هنری و فرهنگی افراد ایفا میکنند، پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه اقتصادی مخاطبان، با ذائقه زیباییشناختی آنان در حوزه طراحی جلد کتاب، اختصاص یافته است. ادبیات نظری این بخش بر مبنای تعریف سرمایه فرهنگی نهادی و سازمانیافته پییر بوردیو، سامان یافته است. در این تعریف، سرمایه فرهنگی از رابطه نزدیکی با سرمایه اقتصادی برخوردار است.
    این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی، به طرح و پاسخگویی به این پرسش میپردازد: ارتباط ذائقه بصری مخاطبان طرح جلد با سرمایه اقتصادی آنان چگونه است؟ یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بیشتر مخاطبان، فارغ از سطوح متفاوت تحصیلات و درآمد، طرح جلدهایی متناسب با معیارهای ارایه شده در زیباییشناسی ناب را در اولویت انتخابی خود قرار میدهند. بهنظر میرسد اگر طرح جلدی، واجد ضوابط زیبایی بوده و در ارتباط با محتوای کتاب طراحی شود، مخاطب فارغ از تفاوت چشمگیر در بهرهمندی از سرمایه اقتصادی، آن را انتخاب خواهد کرد.
    کلیدواژگان: سرمایه اقتصادی، طرح جلد کتاب، پییر بوردیو، ذائقه مخاطب
  • نسرین بهرامی بابا حیدری صفحه 67
    امروزه ارزشهای اجتماعی و اقتصادی موزه ها بسیار بیش از گذشته شده است و این از پیامدهای چرخش اقتصاد جهانی از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دانش بنیان است که در آن سویه های فرهنگی جامعه کار انباشت ثروت را چه مستقیما و چه از طریق تاثیرات خارجی به عهده میگیرند. در این دوره اوقات فراغت عنصری اساسی تلقی می شود و موزه های هنری بیشازپیش مهم میشوند. حتی درجایی مانند لاسوگاس، افراد بیشتر از نمایشگاه های هنری بازدید میکنند تا رویدادهای ورزشی *. درنتیجه کازینوها، گالری های هنری خود را برای جذب بازدیدکنندگان بیشتر راهاندازی کردند. درمجموع، به نسبت گذشته شهروندان بیشتر، پول بیشتری را صرف هنر میکنند. شمار موزه های هنر جهان در سالهای اخیر، تغییر چشمگیر داشته است. برای مثال در سوئیس بیشتر از 45 درصد موزه های هنری در 15 سال گذشته تاسیسشدهاند و در آمریکا تنها در عرض 5 سال تعداد موزه های هنری بیشتر از 13 درصد رشد داشته است**. بعضی از این موزه ها به نامهای مشهوری برای میلیونها نفر تبدیلشدهاند و شهرهای توریستی جهان بخشی از شهرت خود را مدیون این موزه های سوپراستار هستند. کشور ایران نیز بهنوعی تحت تاثیر این اتفاقات جهانی قرارگرفته و اسناد بالادستی در کشور ما نظیر برنامه های توسعه همگی بهضرورت تغییر منش اقتصادی بهسوی اقتصاد دانش بنیان و تاسیس موزه ها تاکید کردهاند.
    اینکه چه کسانی با چه ویژگی هایی از موزه های هنری شهر اصفهان بازدید کردهاند موضوعی است که برای سیاستگذار فرهنگی و اقتصادی اهمیت فراوان دارد چراکه شناخت وضع موجود و برنامهریزی برای آینده را تسهیل میکند و موفقیت هر موزه ای به نوع و گرایش مخاطبانش و جذب مخاطبان بالقوه بستگی دارد. با اینکه مدیران و کارکنان موزه های هنری شهر اصفهان به صورت تجربی شمایی کلی از خصوصیات مخاطبان در ذهن دارند، ولی هنوز پژوهش عملیاتی دانشگاهی بر اساس مدلهای اقتصاد موزه و مخاطبشناسی انجامنشده است. پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت رفع این کمبود که بر اساس پژوهشی میدانی در سال 1393 تنظیمشده است.
    چارچوب نظری این پژوهش بر اساس نوشته های برونو فری (2013)، مرلین جی. هود (1980) و (1983)، دیوید آر. پرینس (1988)، جان اچ. فالک (1998) و ریچارد پرنتیس (1993) استوار است. تکنیک پیمایش بهعنوان محوریترین شیوه، و مشاهده و مصاحبه نیز بهعنوان شیوه های تکمیلی به کار گرفتهشدهاند. درنهایت، یافته های بهدستآمده از 384 گردشگر در موزه های اصفهان با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و نتایج بهدستآمده در چهار بخش 1)جمعیتنگارانه،2) محیطی،3)رواننگارانه و 4) اقتصادی توصیف شده اند.
    کلیدواژگان: موزه های هنری، اقتصاد موزه، گردشگری هنری، مخاطبشناسی
  • راحله ظهوری قره درویشلو صفحه 73
    امروزه نقش اقتصاد در زندگی انسانها بر کسی پوشیده نیست و اهمیت پیوند اقتصاد و فعالیتهای هنری و ادبی از جمله معماری در تمام جهان مورد توجه است. در این راستا، توسعه پایدار نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به نیازهای امروز جامعه بشری و مطالعات انجام شده در این حوزه، به معماری پایدار نیز توجه ویژهای می شود و معماری اقلیمی یا معماری همساز با اقلیم که یکی از اصلیترین شاخصه های معماری پایدار است، موضوع مهمی در تحقیقات و پژوهشهای جهان معاصر بهشمار میرود. در مقاله حاضر، راهکارهای معماری گذشتگان کشورمان در مواجهه با طبیعت و اقلیم و نحوه دستیابی آن‏ها به شرایط آسایش، مورد مطالعه قرار گرفته و پیشنهاد می شود که در پژوهشهای آینده در زمینه تطبیق این راهکارها با زندگی مدرن امروزی مطالعه شود. جامعه مورد مطالعه، خانه های تاریخی اردبیل است که با توجه به اقلیم بسیار سرد و کوهستانی آن، گذشتگان با کمترین امکانات و فناوری، با آن سازگار شده و توانسته اند شرایط زیستی مناسبی را فراهم کنند.
    کلیدواژگان: اقتصاد هنر، توسعه پایدار، معماری پایدار، معماری اقلیمی، خانه های تاریخی اردبیل
  • دکترمهتاب مبینی، لیلا یزدی فخر صفحه 79
    ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و هنر موضوعی است که مخالفان و موافقان خاص خود را دارد. فرهنگ را می توان نظام عقاید، ارزشها، آداب و رسوم و مانند آن دانست که در میان یک گروه مشترک است، در این صورت تعاملهای فرهنگی میان اعضای این گروه یا میان آن‏ها و اعضای دیگر گروه ها را میتوان به عنوان معامله ها یا مبادلات کالاهای نمادین یا مادی در چارچوبی اقتصادی شونده مدلسازی کرد. مسایلی را که هنر و هنرمند در زمینهی اقتصادی با آن‏ها روبهروست شامل: حامیان هنر، بودجه بخش فرهنگ و هنر، مشارکت مردم در اقتصاد فرهنگ، سلیقه و پسند هنری و عمومی و آموزش آکادمیک هنرمندان است که در این مقاله به شیوه توصیفی و روش گردآوری اسنادی بدانها پرداخته میشود. بانگاهی به نقاشی قرن حاضر ایران و آرای چند تن از هنرمندان درباره وضع اقتصادی این هنر، موضوع ارتباط اقتصاد و نقاشی را بررسی نموده و راه های حمایت از این هنر پیشنهاد میشود. هنر و کالای هنری به عنوان محصولی بر اساس نیاز جامعه مصرفی، در عین این که دارای جذابیت برای مخاطب است، میتواند ذائقه و سلیقهی جامعه را به سمت تعالی و رشد پیش ببرد. نتایج نشان می دهند باید یک رابطه پویا و دیالکتیک میان تولید محصولات فرهنگی با خواست و تقاضای جامعه ایجاد کرد و برای نیل به این هدف، هنر و هنرمند نیاز به حمایت مالی و روانی برای تولید دارد که سرمایه گذاران به ویژه دولت می توانند در این مورد سهم به سزایی داشته باشند.
    کلیدواژگان: اقتصاد، فرهنگ، هنر، ایران، نقاشی
  • فریده حمیدی صفحه 85
    هنردرمانی به معنای درمان و شفابخشی آشفتگی های روانی از طریق واسطه های هنری که در آن درمانجو میتواند درون خود را آشکار سازد و به درمانگر کمک کند تا آن چه را او ارایه کرده، تحلیل نموده و در جهت شیوه های درمانی دیگر قدم بردارد. در کنار روش های مختلف درمان بیماران روانی، هنر نیز جایگاه ویژهای دارد. امروزه اشکال مختلف هنری، مانند موسیقی، درام، صنایع‏دستی، هنرهای تجسمی، نقاشی و هنرهای ترسیمی در درمان بیماران روانی مورد استفاده قرار می گیرد که در مقاله حاضر به بخشی از آن ها اشاره شده است. همچنین هنر نه تنها در معالجه این بیماران نقش درمانی دارد، بلکه دارای نقش تشخیصی نیز است. برای مثال با بررسی نقاشی های بیماران روانی تا حدی می توان به چگونگی وضعیت روانی این افراد پی برد. بدیهی است چنین اطلاعاتی در زمینه تنظیم طرح درمانی و ارزیابی میزان بازدهی آن نیز ارزش زیادی دارد. خوشبختانه در حال حاضر علم و روش هنردرمانی در ایران بسیار جدی است و این روش درمانی می رود تا در سیستم های آموزش رشته های هنری و روانشناختی جای خود را رفته رفته باز کند. همچنین با توجه به وضعیت موجود و تاکید مدیریت کلان کشور بر کارآفرینی و نوآوری می توان با شناخت و بررسی راهکارهای کارآفرینی تاثیر فعالیت های هنری را بر پیکره ی اقتصادی کشور سرعت بخشید و از درمان های غیردارویی در درمان مشکلات شخصیتی و رفتاری بیماران استفاده نمود.
    کلیدواژگان: روانشناسی، هنر درمانی، کارآفرینی، اختلالات روانی
  • رویا روزبهانی، فریناز فربود صفحه 91
    امروزه در سراسر جهان مطالعات بر روی کار آفرینی زنان درحال گسترش است، زیرا زنان در زمان کوتاهی توانستند با ورود به عرصه کسب وکار، تحولات زیادی در توسعه اقتصادی کشورها ایجاد کنند. از آن جا که کسب و کارهای کوچک از اجزای حیاتی رشد در اقتصاد جهانی محسوب می شوند، شناخت ابعاد رشد کسب و کار زنان و نقش آن در گسترش فرآیند اشتغال و درآمدزایی، در تدوین سیاست های حمایت از توسعه ی کارآفرینی تاثیرگذار است. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد با شناسایی ابعاد رشد تولیدی ها و مراکز عرضه پوشاک با مالکیت کارآفرینان زن، به استخراج مدلی در زمینه کسب و کار زنان هنرمند در ایران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد تحقیق کمی بوده و شیوه ی جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، زنان مدیر کارآفرین تولیدی ها و مراکز عرضه پوشاک ایرانی در شهر تهران را شامل می گردد. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و کای اسکوئر انجام شده است. یافته های تحقیق نشانگر این است که زنان هنرمند در صنعت پوشاک ایرانی توانسته اند بین زندگی کاری و شخصی خود تعادل ایجاد کرده و در کسب قدرت و اعتبار در جامعه موفق باشند. همچنین در محصولات و روش تولید خود نوآوری بالایی داشته باشند. به عبارت دیگر زنان هنرمند و کارآفرین ایرانی نقش به سزایی را در رشد اقتصادی کشور و ایجاد اشتغال و درآمدزایی ایفا می کنند.
    کلیدواژگان: کار آفرینی زنان، زنان هنرمند، اقتصاد هنر، اشتغال و درآمدزایی، کسب وکارهای کوچک، صنعت پوشاک
  • الهه پنجه باشی، پریا زمانی صفحه 97
    هنر با جامعه در تعامل است و از آن تاثیر میپذیرد. هنر جنبه های گوناگون و متنوعی دارد و هربار به گونهای جلوه مینماید. گاهی به شکل یک مقوله عرفانی، متعالی و گاه همچون یک پدیده اقتصادی خود را نشان میدهد. هنر دارای جایگاه اقتصادی بوده و نقش قابل توجهی را در توسعه ایفا میکند. اقتصاد هنری، محرک اصلی فعالیتها و آثار هنری است.دستاوردهای فعالیتهای هنری اعم از هنرهای تجسمی، صنایعدستی و هر نوع خلاقیت و آفرینش هنری بدون ارایه به مخاطب یا مصرفکننده، نمیتوانند آنچنان که باید شناخته شده و معرفی شوند، در نتیجه از گسترش و توسعه باز میمانند. بازاریابی هنر، تاثیرگذاری بر ذهنها و شکار ایده ها و یک ابزار مهم برای حمایت مالی از هنرها است. بستهبندی به عنوان بخشی از بازاریابی و مهمترین حلقه رابطه بین تولید، حمل و نقل و بازاریابی بهشمار میآید.
    تلاش نگارندگان در مقاله حاضر بر آن بوده تا به راهکارهایی جهت معرفی هرچه بهتر این آثار و رونق بازار هنر در بعد ملی و بین المللی دست یابند. توجه به اقتصاد هنر منجر به بهرهمندی اقتصاد ملی از ظرفیتهای هنر خواهد شد. آنچه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است، نقش بستهبندی و تاثیر آن در رشد اقتصاد هنری است. پرسشهای این مقاله به این ترتیب است: نقش و اهمیت اقتصاد هنر چیست؟ نقش و تاثیر بستهبندی در اقتصاد هنر چگونه است؟ روش تحقیق بهکار گرفته شده تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانه ای) است.
    در نهایت چنین نتیجه گرفته می شود که استفاده از بستهبندی به عنوان یک عامل ارتباطی در موفقیت و جذب مشتری و در پی آن رونق اقتصادی بازار هنر بسیار تاثیرگذار بوده است. این آثار زیبا که سرمایه های فرهنگی ایران هستند، در قالب بستهبندی های مناسبتر میتوانند در معرفی هرچه بهتر آثار متاثر از پیشینه هنرهای ایرانی نقش مهمی داشته باشند و باعث اشاعه فرهنگ ایرانی و رشد اقتصاد هنر ایران شوند.
    کلیدواژگان: اقتصاد فرهنگ، صنایع فرهنگی، برند فرهنگی، شهر فرهنگی
  • امیر رضایی نبرد، سید بدرالدین احمدی صفحه 105
    از آنجایی که دستاوردها، محصولات و آثار هنری اغلب در ارتباط مستقیم با زندگی روزمره جامعه میباشند، تاثیرگذاری عناصر تزیینی و ارزش‏های زیباشناسی و هویت‏بخشی جامعه از اهمیت فراوانی برخوردار است. این تاثیر را می‏توان همچون جنبش کیفیت هنری در اروپا با هدف حمایت از آثار بدیع، سنتی و نوین هنری، در مقابل مکانیزه شدن تولیدات انبوه مشاهده نمود. به عقیده پیروان این جنبش، ظرافت تزیینی آثار هنری نه فقط اشیای مصرفی زندگی نوین را از تکرار و زشتی حاصل از تولید ماشینی می‏رهاند، بلکه ارزش‏های معنوی را همراه با فعالیت‏های ذوقی مردم بیدار میکند. در این طرح‏ها با ارایه شاخصه ها و مبانی و مبادی فراموش شده آثار هنری بومی و بازسازی آن بر اساس شرایط و امکانات روز، تلاش می شود تا مجددا ارتباط روحانی هنرهای کاربردی و افراد جامعه برقرار شود. در گذشته رعایت مبانی زیباشناسی هنر اسلامی- ایرانی جذابیت هنر ایرانی را از شهرت جهانی برخوردار نموده است. در این مقاله پژوهشی که به روش توصیفی - کاوشی تدوین یافته، آثار هنری و جایگاه آن به عنوان نمودی از هنرهای بومی در سرزمین کهن ایران همواره به عنوان بخشی از میراث فرهنگی اقوام گوناگون کشور و جهان محسوب گردیده است. مهم آن است که آثار هنری بومی ایرانی به عنوان محصول مشترک نسل‏ها در مسیری طولانی و از گذر تنگناهای تاریخ به عنوان میراث نیاکان، در دسترس همگان قرار گرفته است. این میراث صرفا آثار مادی که از گذشتگان بهدست ما رسیده است نمیباشد، بلکه بخشی از آن شامل میراث معنوی (غیرمادی)، مهارتی و هنری به یادگار مانده از ادوار کهن است که سینه به سینه بر پایه سنتی استوار به نسلهای بعدی و امروز منتقل شده است. نتایج و راهکارهای ارایه شده در این پژوهش شامل آن دسته از میراث مادی و معنوی سرزمین ایران میباشد که در حوزه آثار و روش‏های هنری ماندگار شده و به گونهای تداوم و استمرار خود را به کیفیت هنر بومی گره زدهاند و براساس اسناد بالادستی و مصوبات ملی، قابلیت تجاریسازی و انتقال دانش و مهارت را داراست.
    کلیدواژگان: هنر، اقتصاد، فرهنگ، جهانی شدن، ایران
  • فاطمه رفیعی پور صفحه 111
    بازارهای سنتی به عنوان یک فضای عمومی جهت مبادله و داد‏و‏ستد، دارای نقش‏های متعددی از جمله نقش اجتماعی، اقتصادی و مذهبی هستند. بازارهای سنتی با محوریت مکانی در شهرهای بزرگ و ایجاد پل ارتباطی میان عناصر دیگر شهر و نزدیک بودن به کالبدهای تاریخی چون تکایا، کاخ‏ها، مساجد، کاروانسراها، همواره راه های پرتردد بوده است. از این‏رو، علاوه بر رفت‏و‏آمد مردمان و ساکنین منطقه، باعث جذب مسافران و توریست-ها به بازار شده است. بازارها عموما شامل تیمچه ها، راسته ها و راه های فرعی هستند و باعث حضور متعدد اصناف و هنرهای وابسته به منطقه از جمله هنرهای بومی گشتهاند. با‏ توجه به موقعیت مکانی بازار و ایجاد راه های شبکه‏ای به اماکن تاریخی و توجه توریست‏ها، اعتماد سرمایهداران و مصرفکنندگان هنرهای بومی را بهخود جلب کرده است. در این مقاله سعی داریم با تعریف بازارهای سنتی و و ذکر کارکردهای آن در جامعه، به اهمیت آن در پیشبرد اقتصاد صنایعدستی و هنرهای بومی پرداخته شود. حاصل پژوهش این است که بازار با معماری خاص خود، تزیینات و همجواری با میراث فرهنگی و تاریخی، علاوه‏ بر ایفای نقش اجتماعی و فرهنگی، نقشی مهم در اقتصاد هنرها و بهویژه صنایعدستی و هنرهای بومی دارد و لازم است با حفظ ویژگی های مختص به بازارهای سنتی، حضور و نقش آن‏را در جهت حفظ و حمایت آثار هنرهای بومی ضروری دانست. روش گردآوری مطالب، از طریق اسناد و مدارک بوده و روش تنظیم مقاله به شیوه‏ی توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته است.
    کلیدواژگان: بازارهای سنتی، اقتصاد هنر، صنایعدستی، هنرهای بومی، اقتصاد صنایعدستی
  • مونا دولت آبادی، دکترمحمدصالح ترکستانی، نادر مظلومی صفحه 117
    نماد اصلی هر کشور فرهنگ و هنر آن مرز و بوم است بهطوری که کشورها و مردمانش با آثار هنری و تمایزهای ادراکیشان شناخته میشوند .از آنجا که اعتلای هنر اصیل ایرانی و رشد خلاقیت هنرمندان، تاثیر عمیقی در بازنگری ساختار و فعالیتهای فرهنگی جامعه چه در داخل و خارج از کشور دارد می توان گفت که هنر نوعی ابزار ارتباطی بین افراد تلقی می شود .در نتیجه، بهبود وضعیت تولید و عرضه آثار هنری و برقراری ارتباط با تشکلها و هنرمندان زمینه توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور را فراهم میکند .در این بین بیمه آثار هنری یکی از نیازهای اساسی جامعه هنر میباشد. این نیاز هنگام حمل و نقل آثار، انتقال به کشورهای دیگر جهت شرکت در نمایشگاه ها و رویدادهای هنری خارجی بیشتر خود را نشان میدهد. علیرغم نیاز جامعه هنر به این نوع بیمهنامه و ضرورت وجود آن طبق برنامه پنجم توسعه، در صنعت بیمه ایران تاکنون طراحی بیمهنامه خاص آثار هنری انجام نشده است و این امر همچنان مهجور مانده است.
    در این تحقیق، هدف بررسی تاثیر عوامل اقتصادی (از سه منظر دولت، مردم و هنرمندان) بر رشد و توسعه بیمه آثار هنری بوده بهطوری که در انتها این سه گروه رتبهبندی شده و عامل موثر بر عدم رشد و توسعه بیمه آثار هنری شناسایی میگردد. لذا ابتدا به کمک آزمون t تک نمونه تاثیرگذاری عوامل بررسی و سپس توسط آزمون فریدمن رتبهبندی میگردند. تحقیق حاضر تحقیقی پژوهشی کاربردی محسوب می شود که جامعه آماری مورد مطالعه در آن شامل150 نفر از خبرگان صنعت بیمه و جامعه هنری میباشد. داده های پژوهش بر اساس پاسخهای 108 نفر از خبرگان تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که در بین عوامل اقتصادی مورد بررسی، هر سه متغیر «اقتصادی نبودن بیمهنامه آثار هنری»، «توان مالی محدود هنرمندان»و «عدم سرمایهگذاری در اقتصاد هنر»، بر رشد و توسعه بیمه آثار هنری تاثیرگذار بوده و بر اساس آزمون فریدمن نقش «عدم سرمایهگذاری در اقتصاد هنر» از تمامی موارد تاثیرگذاری بیشتری داشته است.
    کلیدواژگان: فرهنگ بیمه، بیمه آثار هنری، بیمه ارزش، اقتصاد هنر
  • زهره ابراهیمی، مهناز شایسته فر صفحه 127
    اقتصاد در جهان معاصر در کنار سیاست و فرهنگ از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اقتصاد هنر در دنیای معاصر به عنوان یک شغل و درآمد برای هنرمند و همچنین حکومت ها بحث جدیدی نیست. هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی اگر با بازار برای فروش آثارشان آشنا نباشند مجبور به ترک عرصه هنر و روی آوردن به مشاغلی جهت تامین معاش خود هستند. خوشبختانه در ایران در نیم قرن اخیر هنرهای تجسمی توانسته است برای هنرمندان خلاق منبع درآمدی برای گذران زندگی و همچنین معرفی آن ها در سطح جامعه و حتی در سطح بین المللی شده است. وجود اکسپوها، گالری ها و در چند سال اخیر، حراج تهران توانسته است کمک شایانی در اقتصاد هنر بکند. حراج تهران گرچه تنها پنج اجرا داشته است، اما در همین پنج اجرا توانسته است در بین هنرمندان از جایگاه خوبی برخوردار شود. چگونگی راه یابی، داوری، خریداران، هنرمندان، ارزش گذاری آثار هنری، نقش آن در اقتصاد هنرمند و جامعه هنری و غیره از جمله سوالاتی است که برای هنرمندان و علاقمندان به هنر و اقتصاد هنر پیش می آید. برآن شدیم در این مقاله با واکاوی ابتدایی در اقتصاد هنر و بررسی نظرات در این زمینه و سپس بررسی این حراج به تعدادی از این پرسش ها پاسخ دهیم.
    کلیدواژگان: اقتصاد هنر، هنر، ارزش گذاری هنر، حراج تهران، حراجی هنر
  • افسون لاشایی صفحه 133
    تنها چند سالی است که اقتصاد هنر بهمنزله رشتهای دانشگاهی در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشکده امام رضا(ع) مشهد تدریس میشود. این رشته میتواند در ارزیابی و تحلیل نتایج اقتصادی سیاستها و فعالیتهای هنری دولتی و غیردولتی کاربرد داشته باشد. مساله این است که ظرفیتهای اقتصادی هنر ایران، با توجه به کمیت ناپذیری ماهیت هنر و نرخگذاری بر آثار هنری بهدرستی مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. در این راستا، پژوهش حاضر با نگاهی غیرزیباشناسانه و صرفا اقتصادی،نرخگذاری آثار هنری (هنرهای تجسمی) را مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. هدف این مقاله تبیین عوامل غیر زیباشناسانهی موثر در تعیین نرخ آثار هنری است. تحقیق حاضر با روشی تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات بهروش کتابخانه ای و اینترنتی است که به بررسی نظرات صاحبنظران علم اقتصاد هنردر سطح تحلیل خرد، به بخشی از شبکه روابط میان نقاشان، واسطه ها، حراجی ها در سالهای اخیر پرداخته است.
    نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهنده وجود قواعد مشترک میان ارزیابی های هنری و قیمتگذاری اقتصادی آثار هنری است. همچنین در این پژوهش کشف رابطه میان شاخصهای قیمت آثار هنری، نشاندهنده قواعدی تعیینکننده در ارزشگذاری اقتصادی است.
    کلیدواژگان: اقتصاد هنر، نرخ آثار هنری، بازار هنر معاصر
  • عاطفه خاص صفحه 139
    در چند سال اخیر شاهد رشد روز افزون فروش آثار هنرمندان ایرانی در مارکت‏های جهانی بوده‏ایم. آثاری که از دیوارهای گالری های ایرانی مقصدشان حراجی های دبی یا لندن می‏باشد. این امر خود نشانه مثبتی است از توجه جهانیان به هنر خاورمیانه، اما آن چه که ذهن را به خود مشغول می‏سازد، قیمت‏های گاه کلان و بعضا فروش ناگهانی برخی از تکنیک‏ها است. در این میان با توجه به گسترش یافتن گرایش‏های هنر جدید در ایران، نیاز به راه یافتن این آثار به عرصه خرید و فروش احساس مضاعف می‏شود، چرا که بسیاری از جوانان هنرمند در این عرصه مشغول به فعالیت بوده و شاید اگر نتوانند از این راه درآمد داشته باشند به زودی با تمام استعدادهایی که دارند از این عرصه به کناری رانده خواهند شد. در این تحقیق سعی بر آن بوده است که زمینه علل و عوامل کمتر بودن میزان فروش آثار هنر جدید بررسی شود.
    روش گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه‏ای و انجام مصاحبه می‏باشد. همچنین جامعه آماری در نظر گرفته شده شامل تمامی هنرمندانی است که در این سال‏‏ها در حراجی ها آثارشان به فروش رفته است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است تا بتوان نتایج بهدست آمده را به کل جامعه آماری نسبت داد.
    در نتیجهگیری مقاله این مطالب به دست آمده که در کل دنیا و آسیا نقاشی و طراحی بیشترین میزان فروش را از لحاظ تکنیک نسبت به بقیه آثار دارا می‏باشند. آثار هنرمندان ایرانی در زمینه نقاشی و نقاشی-خط بیشترین میزان فروش را دارد. یکی از مهمترین علت های کمتر بودن میزان فروش آثار هنر جدید معاصر بودن این آثار است چرا که همچنان با گذشت 50 سال از آغاز جنبش هنر جدید قدمت این آثار در مقابل دیگر تکنیک‏ها بسیار کم بوده و کمتر شناخته شده هستند.از دیگر موارد تاثیر گذار در کمتر بودن فروش آثار هنر جدید شرایط و نوع نگهداری این آثار بالاخص در مورد چیدمان است.آثار هنر جدید نسبت به نقاشی، نقاشی-خط، مجسمه و عکاسی کمتر مناسب برای منازل و دکوراسیون خانه ها هستند لذا بخش اعظم بازار خرید و فروش را از دست می‏دهند. در این میان بالا رفتن میزان فروش برخی تکنیک‏ها نیز بستگی به شرایط بازار و یا به لفظی ساده تر «مد» در بازار هنر است.
    کلیدواژگان: بازار اقتصادی هنر، هنر جدید، گالری
  • مقالات مروری
  • سمانه محمدی صفحه 146
    هنرمند و اثر هنری او مستقیم و غیرمستقیم متاثر از جامعه‏ای است که در آن حضور دارد. زمان و دوره های مختلف تاریخ آن جامعه و به‏تبع، شرایط فرهنگی و اقتصادی از عوامل مهم در گردش اقتصادی هنر می‏باشند. با گذشت زمان و تغییر مفهوم و کارایی هنر و به‏وجود آمدن جریانات جدید هنری، سلیقه و معیار پذیرش آثار و به‏تبع، آن نوع مخاطب و خریدار آن نیز تغییر کرده است. سفارش‏دهندگان سنتی در قرون گذشته که خریداران اصلی آثار هنری و از عوامل مهم در پیشبرد اقتصاد هنر در تاریخ هنر بوده‏اند امروز به لایه ها و قشرهای مختلف با پیچیدگی فراوان تبدیل شده‏اند.
    فرض بر این است که با مرور زمان و قرارگرفتن در دوره های مختلف، نوع و معیار پذیرش آثار هنری (که بخشی از آن را جامعه هنر برای عوام مردم تعیین می‏کند) تغییر می‏کند که به‏تبع، شاهد گردش اقتصادی متغیر در هر دوره می‏باشیم و با تفکیک انواع هنر، امکان بررسی آماری و کارشناسی در این مورد را تسریع می‏شود. این پژوهش بر آن است که عوامل اجتماعی موثر بر روند اقتصاد هنر را بررسی کند. در نتیجه، برای بررسی دقیق این عوامل و آمارگیری اقتصادی آن‏ها می‏توان با تفکیک آثار هنری و رشته ها و زیرشاخه های آن در بررسی گردش اقتصادی که در مقوله خرید و فروش آثار هنری انجام می‏شود، نوع بازار و میزان آن را مشخص کرد و همچنین می‏توان با تشخیص نقاط ضعف و قوت، کمبود گردش مالی آن نوع(رشته) هنری را جبران کرد و با منصوب کردن کارشناس، به صورت تخصصی به بررسی راه‏حل‏هایی بر مشکلات آن‏ها به‏صورت شاخه‏ای و جداگانه.
    کلیدواژگان: هنر، اقتصاد هنر، هنر ایران، گردش اقتصادی هنر
  • ندا ذوقی صفحه 149
    اقتصاد هنر و بررسی بازار هنر ایران در خارج از مرزهای کشور یکی از پیش بحثهای اقتصادی راهگشا در بحث جهانی شدن و توسعه بهشمار میرود و بررسی آن موضوعی است که باید پیش از هر چیز در روند اقتصاد هنر مورد بحث قرار بگیرد. از طرفی بهنظر میرسد بهدلایل مختلف همچون مهیا نبودن وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم برای خرید اثر هنری و یا نبودن مشوق دراین امر و عدم وجود حافظه تاریخی و اجتماعی در مصرف اثر هنری، بازار داخلی به تنهایی جوابگوی بازار عرضه تولیدات داخلی نیست. آشنایی با استقبال و یا عدم استقبال از بازار هنر ایران در کشورهای دیگر علاوه بر تسهیل ارزیابی سرمایهگذاری، باعث سرعت در روند توسعه اقتصاد هنر ایران در خارج از مرزهای کشور میشود. از همین رو، در این نوشتار ضمن اشاره به استقبال از هنر معاصر ایران طی سالهای اخیر در بازارهای بین المللی، به بررسی بازار هنر ایران در مالزی پرداخته و نقاط ضعف و قوت آن بررسی خواهد شد.
    کلیدواژگان: اقتصاد هنر، توسعه، هنر معاصر ایران، مالزی
  • واکاوی
  • یادداشت خارجی
  • معرفی