فهرست مطالب

بهداشت و ایمنی کار - سال یکم شماره 1 (پاییز 1390)

مجله بهداشت و ایمنی کار
سال یکم شماره 1 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • پروین نصیری، سمیه فرهنگ دهقان، محمدرضا منظم صفحات 1-8
    مقدمه
    این تحقیق با هدف ارزیابی آلودگی صدا و امکان سنجی روش های کنترلی آن در یکی از مجتمع های پتروشیمی واقع در سایت 4 منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر انجام شد.
    روش کار
    نخست صداسنجی محیطی به منظور تعیین میزان آلودگی صوتی در واحد های مختلف این مجتمع و شناسایی منابع اصلی مولد صدا انجام گرفت.پس از آن جهت انتخاب یک بخش به عنوان اولویت نخست کنترل صدا از میان سایر بخش های مجتمع مورد بررسی، فرمول محاسباتی ارایه گردید و انتخاب بخش مورد نظر بر مبنای آن انجام شد. منابع اصلی بخش انتخابی با مراجعه به نقشه های صوتی و منحنی های ایزوسونیک تعیین و ویژگی های صوتی آن مشخص گردید.
    یافته ها
    نتایج اندازه گیری محیطی صدا حاکی از آن بود که از کل 1095 ایستگاه های اندازه گیری به ترتیب 16.7%،74.5%و8.8% آنهادر نواحی امن، احتیاط و خطر قرار داشتند و سهم عمده ای از ناحیه خطر(54 %) مربوط به واحد تامین هوا بود. 24 درصد از کل نقاط مورد بررسی در نواحی احتیاط مجتمع، تراز صدایی بین 80 -85 dB Aداشته و از مجموع نواحی خطر این مجتمع 33.4 % دارای تراز بالای 90 dB A بودند.
    نتیجه گیری
    مطابق نتایج فرمول محاسباتی ارائه شده جهت تعیین اولویت کنترل در بین بخش های مختلف این مجتمع، بخش فشرده سازی در رتبه نخست قرار گرفت. از منابع صدا ساز بخش فشرده سازی «دستگاه درایر» به عنوان منبع اصلی جهت ارایه طرح کنترلی انتخاب گردید
  • فریده گلبابایی، اصغر قهری، محمود مهدی زاده، منصور غیاث الدین، کوروش مهاجر، داوود اسکندری صفحات 9-18
    مقدمه
    ارزیابی ریسک مواد سمی و شیمیایی، مهندسین بهداشت حرفه ای را قادر می سازد که تصمیم گیری های مناسبی را در ارتباط با برنامه ریزی اقدامات کنترلی در محیط کار اتخاذ نمایند. این پروژه در سالن های مونتاژ (4بخش) یکی از صنایع خودروسازی کشور ایران با دو نوع فرآیند جوشکاری GMAW و نقطه ای مقاومتی به منظور تعیین ریسک مواجهه افراد با فیوم جوشکاری صورت پذیرفته است.
    روش کار
    مواجهه جوشکاران از طریق جمع آوری 143 نمونه هوا از ناحیه تنفسی بر اساس روش 0500 NIOSH اندازه گیری شد. هم چنین ارزیابی ریسک بهداشتی با استفاده از روش توصیه شده، توسط انجمن ایمنی و بهداشت سنگاپور انجام گردید.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند که میانگین مواجهه جوشکاران در فرآیندهایGMAW و نقطه ای به ترتیب برابر 78/5±61/5 و 15/2±38/2 میلی گرم بر مترمکعب است و از نظر آماری دارای تفاوت معناداری می باشند (05/0>p). هم چنین شواهد حاکی از آن بود که نوع الکترود، فلز پایه و استفاده از ماده شیمیایی، تاثیر زیادی در میزان تولید فیوم ومواجهه کارگران جوشکار دارد(05/0>p). نتایج ارزیابی ریسک نشان داد که رتبه ریسک جوشکاران GMAW بالا بوده، در حالی که جوشکاران نقطه ای مقاومتی دارای رتبه ریسک پایین بودند.
    نتیجه گیری
    توجه بهداشتی بیش تر به جوشکاران GMAW و اتخاذ راه های کنترلی برای این گروه از جوشکاران مورد نیاز می باشد. راه های کنترلی مورد نیاز و موثر شامل کنترل فنی، پایش هوای تنفسی و بیولوژیکی جوشکاران، آموزش، اجرای برنامه های حفاظت تنفسی، توسعه و اجرای روش های کاری صحیح و ایمن و در نهایت ارزیابی مجدد ریسک بعد از اجرای روش های کنترلی می باشد.
    کلیدواژگان: ارزیابی ریسک، صنعت خودروسازی، فیوم کل، جوشکاری GMAW و نقطه ای مقاومتی
  • محسن مشکانی، سید ابوالفضل ذاکریان، مهدی محمدیان مستان آباد صفحات 19-24
    زمینه و هدف
    اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار در بالا تنه[1]در دهه های گذشته به شدت گسترش یافته و در کشورهای پیشرفته به سطح همه گیری رسیده است. این موضوع از عوامل اصلی ناتوانی، زمان از دست رفتن کار و توجه به سلامت کارگران در این جوامع به شمار می رود.
    روش کار
    برای ارزیابی خطرات جزییات شغل در فعالیت های تکراری، روشیبر طبق اهداف استاندارد ISO11228-3(2007)پیشنهاد شده است که در آن تمام اطلاعات لازم برای عوامل خطرزا مربوطه (نیرو، پوسچر، حرکات و...) ملاحظه گردیده است. این روش پیشنهادی به استناد ISO11228-3(2007) قابل کاربرد در فعالیت های چند وظیفه ای است و معیار پایه ای را بر اساس اطلاعات وسیع اپیدمیولو‍ژی برای پیش بینی وقوع اختلالات اسکلتی عضلانی ناشی از کار[2] در مواجهه ی جمعیت کارگری پیشنهاد کرده است.در این مطالعه از چک لیست و شاخص پیشنهادی توسط استانداردISO11228-3(2007) استفاده شده است. شاخص پیشنهادی نسبتی است بین عدد[3]ATA و عدد [4]RTAکه برای ارزیابی اندام بالاتنه کاربرد دارد و نحوه ارزیابی آن شامل سه مرحله اساسی است.1- محاسبه تعداد فعالیت ها در دقیقه، عدد ATA، 2- محاسبه عدد RTA، 3- محاسبه شاخص پیشنهادی و انجام ارزیابی خطر (طبقه بندی در سه ناحیه سبز، زرد و قرمز که نشان دهنده سطح خخطر به ترتیب بدون خطر، خطر پایین و خطر بالا می باشد).
    یافته ها
    این روش در 4 ایستگاه کاری که شامل35 وظیفه بود و در یکی از صنایع خودروسازی پیاده سازی گردید که یک ایستگاه در ناحیه قرمز و بقیه در ناحیه ی سبز قرار گرفتند و نیازی به اقدامات اصلاحی نداشتند.
    نتیجه گیری
    روش انتخابی در این مطالعه، ابزاری مناسب، دقیق، سریع و کم هزینه برای ارزیابی شرایط ارگونومیک محیط کار می باشد.
  • حسین کاکویی، سجاد موسوی، داود پناهی، منصو رضا زاده آذری، مصطفی حسینی صفحات 25-30
    مقدمه
    کارگران شاغل در صنایع ساختمانی از جمله کارگران معادن زیرزمینی و حفر تونل های شهری مانند مترو، به اقتضای شغلی در معرض خطر ابتلاء به بیماری سیلیکوزیس قرار دارند. این بیماری سخت و زیان آور در نتیجه استنشاق گرد و غبار حاوی سیلیس آزاد ایجاد می گردد. از جمله عوامل موثر بر ابتلاء کارگران ساختمانی به این بیماری مقدار سیلیس آزاد در گرد و غبار می باشد. براین اساس، در جهت تعیین حدود مجاز مواجهه شغلی گرد و غبار قابل استنشاق حاوی سیلیس، تعیین درصد سیلیس آزاد گرد و غبار قابل استنشاق ضروری است. هدف از این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی، تعیین میزان غلظت سیلیس آزاد و گرد و غبار کل در فرایند های مختلف احداث تونل متروی تهران خط یک ایستگاه قیطریه است.
    روش بررسی
    در این پژوهش، میزان سیلیس آزاد و گرد و غبار کل هوای داخل تونل در حال احداث اندازگیری شد. نمونه برداری از گرد و غبار قابل استنشاق و کل، با استفاده از پمپ نمونه بردار و سیکلون انجام گرفت. تعیین مقدار گرد و غبار کل به روش وزن سنجی و تعیین مقدار سیلیس آزاد بر اساس روش NIOSH 7601انجام گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که فرایند های حفاری وسیمان زنی، به ترتیب از بیش ترین (76/0±63/37 میلی گرم بر متر مکعب) و کم ترین (80/0 ± 88/9 میلی گرم بر متر مکعب) میزان تراکم گرد و غبار کل برخوردار می باشد. بیشترین میزان تراکم سیلیس آزاد گرد و غبار قابل استنشاق در فرایند حفاری 006/0 ± 407/0 میلی گرم بر متر مکعب و کم ترین میزان تراکم سیلیس آزاد گرد و غبار قابل استنشاق در فرایند آرماتور بندی برابر با 008/0± 110/0 میلی گرم بر متر مکعب مشاهده شد. در این راستا، بیش ترین و کم ترین میزان تراکم سیلیس آزاد در گرد و غبار کل نیز به ترتیب مربوط به فرایند های حفاری (39/0 ± 46/2 میلی گرم بر متر مکعب) و تخلیه (37/0 ± 60/1 میلی گرم بر متر مکعب) بود.
    نتیجه گیری
    با مقایسه میانگین وزنی زمانی گرد و غبار قابل استنشاق در فرایند های مختلف احداث تونل با حدود مواجهه شغلی محاسبه شده بر اساس میزان سیلیس آزاد، اختلاف معنی داری مشاهده شد. بر این اساس، میزان تراکم گرد و غبار در تونل متروی تهران بالاتر از حدود مجاز مواجهه شغلی می باشد
    کلیدواژگان: تونل حفاری متروی تهران، گرد و غبارکل و قابل استنشاق، سیلیس آزاد، اسپکتروفتومتر
  • عادل مظلومی، علی اکبر کیخامقدم، سید فرهاد طباطبایی، حمیدرضا مختاری نیا صفحات 31-38
    مقدمه
    روش های متعددی برای ارزیابی ارگونومیکی عوامل خطرکمردرد در محیط کار وجود دارد که شامل روش های بیومکانیکی، فیزیولوژیکی و فیزیکی-روانی می باشند. مدل سازی دیجیتالی انسان(DHM) نیز ابزاری مبتنی بر کامپیوتر جهت ارزیابی ارگونومیکی بوده که دارای مزایایی هم چون صرفه جویی در وقت و زمان در ارزیابی ها و نیز ارزیابی فعالانه راهکارهای ارگونومی در محیط دیجیتالی می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی علل کمردرد های شغلی با استفاده از مدل سازی دیجیتالی انسان و ارایه راهکارهای مناسب انجام گرفت.
    روش کار
    مطالعه حاضر به صورت موردی نیمه تجربی در بخش مونتاژ موتور یکی از صنایع خودروسازی اجرا گردید. ابتدا با بررسی شیوع کمردرد، ویژگی های شغلی و عوامل خطر کمردرد در جمعیت مورد مطالعه و در ایستگاه های کاری مورد بررسی قرار گرفت، سپس ایستگاه های پر خطر تعیین شد و در نهایت یک ایستگاه کاری جهت شبیه سازی و ارزیابی در نرم افزارهای مدل سازی دیجیتالی انسان شامل 3DSSPP و Catia انتخاب گردید. 22 پوسچر از لحظه برداشتن و گذاشتن بار از سه وظیفه موجود ایستگاه جهت شبیه سازی مطالعه شدند. پس از ارزیابی در محیط دیجیتالی، نقاط خطر شناسایی و راهکارهای مورد نظر ارایه گردید.
    یافته ها
    با افزایش ابعاد آنتروپومتریکی، فاصله افقی بار تا بدن و کاهش ارتفاع محل گذاشتن بار، نیروی فشاری و برشی وارد بر دیسکL5/S1 افزایش یافته و درصد افراد قادر به انجام وظیفه در هر مفصل با افزایش ابعاد آنتروپومتریکی کاهش یافت. برآورد آسیب به لیگامنت نیز در پوسچرهای دارای خمش شدید کمر افزایش بیش تری داشت. امتیازRULA نیز با وضعیت نامناسب کمر و دست ها افزایش یافت. نتایج نشان داد که نقاط خطر در وظایف مورد بررسی، بیش تر مربوط به ارتفاع پایین پالت ها در محل برداشتن و گذاشتن بار و هم چنین فاصله افقی زیاد بار از بدن بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه عوامل بیومکانیکی موثر بر افزایش احتمال بروز کمردرد شامل ویژگی های آنتروپومتریکی(قد و وزن)، فاصله افقی بار تا بدن، ارتفاع محل برداشتن و گذاشتن بار و خمش و پیچش تنه بودند.این مطالعه نشان داد که DHM، ابزاری موثردر ارزیابی وظایف شغلی و طراحی محیط کار بوده که می توان نقاط خطر در هر وظیفه را شناسایی کرده و به نقاط ایده آل در طراحی دست یافت. با استفاده از DHM می توان راهکارهای مداخله ای مورد نظر را در محیط مجازی اجرا کرده و با ارزیابی مجدد، از اثربخش بودن راهکارها در محیط واقعی اطمینان حاصل نمود.
    کلیدواژگان: کمردرد، مدل سازی دیجیتالی انسان، 3DSSPP، Catia، دیسکL5، S1، نیروی فشاری، نیروی برشی
  • آرام تیرگر، ارسلان شیرویه، محمود حاجی احمدی، سید رضا حسینی صفحات 39-46
    مقدمه
    کار در هوای آزاد و طی فصل گرم مانند شرایطی که کشاورزان، به ویژه طی فصل برداشت برنج، با آن روبه رو هستند، با خطر گرما و رطوبت زیاد و به طبع آن ظهور انواع گوناگونی از اختلالات ناشی از فشار گرمایی روبروست. هدف از انجام این بررسی، تعیین وضعیت عوامل مستعد کننده و شیوه های پیشگیری از اختلالات ناشی از گرما در گروهی از کشاورزان به ویژه طی فصل برداشت برنج بوده است.
    روش کار
    طی یک مطالعه مقطعی، 340 تن از کشاورزان یکی از شهرهای ساحلی استان مازندران (شهر سرخرود) مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه ها به صورت تصادفی و خوشه ایاز میان کشاورزان 42 روستای این منطقه انتخاب گردیدند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از یک فرم، متناسب با اهداف پژوهش جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS به کمک شاخص های آمار توصیفی و هم چنین آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری نتایج 05/0>p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    پردازش داده ها نشان داد میانگین سن و سابقه کار کشاورزان به ترتیب 9/11±8/42 و 2/13±26 سال و نسبت بی سوادی 34 درصد بوده است. سنجش شاخص توده بدن گویای آن بوده که بیش از 50 درصد از کشاورزان با مشکل اضافه وزن یا چاقی روبه رو بوده و حدود 15 درصد حداقل به یک بیماری مزمن نظیر بیماری قلبی عروقی، کلیوی، دیابت یا فشار خون مبتلا بوده اند. تقریبا 95 درصد از آنان از ضرورت آشامیدن آب پیش از شروع بکار و کلیه کشاورزان از ضرورت جایگزینی املاح به عنوان اقدام پیشگیری بی اطلاع بودند. انجام آزمون آماری کای دو بر روی متغیر سردرد به عنوان شایع ترین علامت و یکی از علایم اولیه اختلالات ناشی از گرما، با دیگر متغیرهای مستعد کننده اختلالات، فاقد اختلاف معنی دار آماری بوده است.
    نتیجه گیری
    یافته ها گویای آنند که کشاورزان مورد بررسی طی فصل تابستان با توجه به عواملی چون توزیع سنی، تحصیلات، شاخص توده بدن، میزان آگاهی های بهداشتی، وضعیت مصرف دارو و ابتلاء به بیماری های مزمن، بسیار مستعد ابتلاء به انواع اختلالات ناشی از گرما هستند و از سویی آگاهی مطلوبی از عوامل مستعد کننده و شیوه های پیشگیری ندارند. بنابراین، آموزش علایم اولیه و اقدامات کنترلی به منظور حفظ سلامت کشاورزان ضروری است
    کلیدواژگان: آگاهی، اختلالات ناشی از گرما، کشاورزان، فشار گرمایی
  • زهرا زمانیان، مهدی جهانگیری، محمد امین نوروزی، اسدالله افشین، علی نعمتی، امیرحسین داودیان طلب، حامد آقایی صفحات 47-52
  • نیلوفر دامیار، رستم گلمحمدی، ایرج محمدفام، جواد فردمال صفحات 53-61