فهرست مطالب

مجله بهداشت و ایمنی کار
سال چهارم شماره 3 (پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/07/25
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مسعود نقاب، کیامرث حسین زاده، جعفر حسن زاده صفحات 1-12
    مقدمه
    بنزین مخلوط پیچیده ای از بالغ بر 500 هیدرو کربن مختلف است. حذف سرب از بنزین توام با افزودن مقدار قابل توجهی از هیدروکربن های عطری تک حلقه ای دارای سمیت کلیوی و کبدی، نظیر تولوئن و زایلن همراه بوده است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین این نکته بود که آیا مواجهه با بنزین بدون سرب تحت شرایط کاری عادی با عوارض کبدی و کلیوی همراه است یا خیر.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، تعداد 200 نفر از کارگران دارای مواجهه شغلی با بنزین بدون سرب در پمپ بنزین های شیراز و 200 نفر فاقد مواجهه مورد بررسی قرار گرفتند.با استفاده از روش های استاندارد غلظت تولوئن و زایلن در هوا اندازه گیری شد. علاوه بر آن نمونه خون و ادرار برای آزمایشات روتین بیوشیمیایی عملکرد کلیه و کبد از کارگران گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین هندسی غلظت بنزن، تولوئن و زایلن در هوای پمپ بنزینها به ترتیب 0/24، 0/37 و 0/64 پی پی ام بدست آمد. نتایج آزمایشات بیوشیمیایی خون نشان داد میانگین بیلی روبین مستقیم،آسپارتات آمینوترانسفراز،آلانین آمینو ترانسفراز، اوره خون و کراتینین به طور معنی داری در گروه دارای مواجهه بیش از گروه مرجع بوده، آلبومین سرم،پروتئین، سدیم و پتاسیم در گروه مواجهه به طور معنی داری کمتر از گروه فاقد مواجهه می باشد. بیلی روبین توتال،آلکالین فسفاتاز و پتاسیم هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه نداشت. میانگین تمام پارامترها در هر دو گروه مواجهه و فاقد مواجهه در محدوده طبیعی قرار داشت.
    نتیجه گیری
    میانگین مواجهه کارگران پمپ بنزینها با تولوئن و زایلن از حدود مجاز مواجهه شغلی این ترکیبات کمتر است. با این وجود، چنین مواجهه ای موجب تغییراتی جزیی، تحت بالینی و پیش پاتولوژی در تست های عملکردی کلیه و کبد کارگران مواجهه یافته شده است، اگرچه اهمیت کلینیکی و ارزیابی نتایج درازمدت تغییرات مشاهده شده در تست های عملکرد کبد و کلیه کارگران مواجهه یافته در مقایسه با گروه فاقد مواجهه نیازمند مطالعات بیشتری است.
    کلیدواژگان: بنزین بدون سرب، تولوئن، زایلن، آزمایشات بیوشیمیایی خون، پمپ بنزین
  • محمد جهانگیری، رستم گلمحمدی، محسن علی آبادی صفحات 13-22
    زمینه و هدف
    نیروگاه ها از جمله صنایع مهم کشور می باشند که تعداد قابل توجهی از کارگران در آنها مشغول به کار هستند و تامین سلامت آنان حایز اهمیت می باشد. مواجهه با صدا، به عنوان فراگیر ترین آلاینده فیزیکی محیط کار یک معضل مهم ایمنی و بهداشت در بسیاری از مجموعه های صنعتی محسوب می گردد و تعیین منابع اصلی یکی از اولویت های مهم در کنترل صدا می باشد. نیروگاه ها به علت تنوع تجهیزات از جمله صنایع درگیر با این مشکل هستند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آلودگی صدای صنعتی نیروگاه و به منظور تعیین منابع اصلی صدا انجام گردید.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی در طبقه همکف واحد توربین یکی از نیروگاه های حرارتی انجام گردید. صدای محیطی با رعایت استانداردهای ISO 9612 و ISO 11200 توسط دستگاه تراز سنج صوت کالیبره شده مدل TES-1389 در شبکه A و در حالت Slow اندازه گیری و سپس داده ها وارد نرم افزار Surfer V.10 گردید. پس از شبکه بندی عمومی و تعیین محدوده های هم تراز در هر واحد و نحوه انتشار صوت در محیط، منبع اصلی صدا شناسایی شد. در نهایت با استفاده از نتایج اندازه گیری تراز فشار صوت، با کمک روش شبکه بندی موضعی در ترکیب با نرم افزارSurfer تفکیک اجزاء اصلی دستگاه در انتشار صدا انجام گردید.
    یافته ها
    نتایج اندازه گیری محیطی صدا نشان داد که تراز فشار صوت در کلیه واحدها در رده بندی محدوده خطر بود و از بین واحدهای مورد بررسی بیشترین میانگین تراز فشار صوت مربوط به واحد 2 و با dB(A) 1/93 ثبت گردید. نقشه های هم تراز صوتی رسم شده توسط نرم افزار نشان داد که بیشترین تراز فشار صوت در کلیه واحدها مربوط به ایستگاه های اطراف پمپ تغذیه کننده آب (فید واتر پمپ) بوده و این دستگاه به عنوان منبع اصلی صدا در کلیه واحدها تعیین شد. همچنین از بین 4 جزء اصلی این دستگاه، بیشترین تراز فشار صوت مربوط به پمپ اصلی و گیربکس و دارای تراز فشار صوت حدود dB(L) 100 و فرکانس غالب Hz 1000 بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه بخش ورودی آب پمپ های مورد بررسی نقش اصلی را در انتشار صدا دارد، طراحی و اجرای اقدامات کنترل فنی از جمله اتاقک سازی بر روی منابع به منظور کاهش تراز فشار صوت منتشره به حدود ایمن در این نیروگاه، امری ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: صدا، منبع صدا، نیروگاه حرارتی، پمپ تغذیه کننده آب
  • علی خوانین، رمضان میرزایی، محمدحسین بهشتی، زهرا صفری، کیکاوس ازره* صفحات 23-36
    مقدمه
    رایج ترین استانداردهای مورد استفاده برای پیش بینی ریسک بهداشتی ناشی از ارتعاشات تمام بدن ISO 2631-1 و BS 6841 می باشد که فرکانس های توزین و ضرایب مختلفی را برای حساسیت های متفاوت در محور های مختلف ارایه می کنند در این مطالعه حدود 900 دقیقه اندازه گیری ارتعاش بر روی 9 قطار در یکی از خطوط فعال مترو تهران با هدف مقایسه استانداردهای مذکور در بررسی میزان مواجهه با ارتعاش تمام بدن انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه علاوه بر ارزیابی شاخص های ارتعاشی مختلف، تفاوت های دو استاندارد ISO 2631-1 و BS 6841 مورد بررسی قرار گرفته است. مقادیر شتاب موثر، دوز ارتعاش و دوز روزانه ارتعاشی در محور های x،y و z نشیمن گاه و همچنین محور x پشتی صندلی رانندگان مترو طبق توصیه ها و راهنمایی های هر دو استاندارد به صورت جداگانه اندازه گیری شد.
    یافته ها
    میانگین مقادیر محاسبه شده شتاب موثر و مقدار دوز ارتعاش در استاندارد BS 6841 پایین تر از مقادیر محاسبه شده ISO 2631 شد. نتایج به دست آمده بیانگر سطوح ریسک بالاتر از 17 ms1.75 در 3 نمونه طبق استاندارد ISO و در 3 نمونه نیز بالاتر از مقدار راهنمای کلی 15 ms1.75 ارایه شده استاندارد BS 6841 بود.
    نتیجه گیری
    انجام محاسبات با روش ISO مقادیر بالاتری را نشان می دهد و بنابراین معیار ایمن تری را نسبت به BS 6841 ارایه می کنند. هرچند که راهنمای کلی 15 ms1.75 در BS از میزان حد بالایی ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی، 17m_(s^1.75)، ISO کمتر است. به علاوه ارتباط بین مقادیر شتاب موثرو دوز ارتعاش در استاندارد ISO 2631 کمی کمتر از ارتباط میان همین مقادیر در BS6841 شد
    کلیدواژگان: ارتعاش انسانی، شتاب r، m، s، استانداردهای ارتعاش انسانی، دوز ارتعاش
  • ایرج محمدفام، سوسن باستانی، محبوبه اسحاقی*، رستم گلمحمدی، علی ساعی صفحات 37-48
    مقدمه
    شرایط اضطراری و پیامدهای ناشی از آن یکی از چالش های مهم و تهدید کننده در صنایع محسوب می شود. درک وضعیت تعاملات کاری درون تیمی مدیریت شرایط اضطراری در بهبود عملکرد تیم واکنش شرایط اضطراری موثر می باشد. هدف مطالعه حاضر، بررسی فضای تعاملات کاری تیم پاسخ اضطراری به صورت مطالعه موردی در یک پالایشگاه با استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی بوده است.
    روش کار
    برای بررسی تعاملات تیم های پاسخ در مدیریت شرایط اضطراری از شاخص تراکم یا چگالی شبکه استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه و مشاهدات جمع آوری گردید. نتایج بررسی با استفاده از برنامه تحلیل شبکه اجتماعی UCINET 6.0 تحلیل و ارزیابی شد.
    یافته ها
    یافته های مطالعه نشان می دهد تیم مدیریت شرایط اضطراری با چگالی برابر 0/2دارای تراکم نسبتا کمی بوده است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که در مجموع درصد کمی از تعاملات کاری بین تیم های واکنش در مدیریت شرایط اضطراری وجود داشته است.
    نتیجه گیری
    این روش تصویر مناسبی از شبکه تعاملات کاری بین تیم های شرایط اضطراری فراهم نموده است. نتایج تحقیق نشان داد تحلیل شبکه اجتماعی می تواند در ارایه یک روش کمی و قابل مقایسه برای ارزیابی تعاملات تیم های واکنش اضطراری مورد استفاده قرار بگیرد
    کلیدواژگان: مدیریت شرایط اضطراری، تحلیل شبکه اجتماعی، تعاملات کاری، تیم واکنش
  • فریده گلبابایی، مسعود حمه رضایی*، اسعد فتحی، افشین دیبه خسروی صفحات 49-58
    زمینه و هدف
    بیماری های ناشی از گرما یکی از علل اصلی شیوع مرگ ومیر در سراسر جهان است. کارگرانی که در معرض گرمای شدید هستند قادر به فعال سازی مکانیسم های جبرانی نمی باشند، در نتیجه سلامتی آن ها در معرض خطر قرار خواهد گرفت. استرس حرارتی به علت تاثیر بر عملکرد و اجرای ضعیف کار و وظیفه، احتمال عوارض و صدمات مربوط به کار را افزایش داده و علاوه بر آن بر میزان تولید نیز اثرگذار است. در طول دوره برداشت چغندر، کشاورزان از حدود 8 صبح تا 4 بعدازظهر در معرض نور خورشید و گرمای بیش از حد هستند. از این رو انجام اقدامات پیشگیرانه به منظور حفظ سلامتی کشاورزان در راستای ارتقاء بهره وری ضروری است. لذا این پروژه باهدف مطالعه اثربخشی تامین آب بدن در کاهش استرس حرارتی و بهره وری در هنگام برداشت چغندر در سال 1391به اجرا در آمده است.
    روش کار
    20کشاورز از کشاورزان چغندرکار استان آذربایجان غربی –شهرستان بوکان در فصل تابستان با متوسط دمای 0C85/29و رطوبت نسبی 41% طی ساعات 8 صبح تا 4 بعدازظهر به هنگام برداشت چغندر مورد مطالعه قرار گرفتند. معیارهای انتخاب به صورت زیر تعریف شد: بیش از 50% از برنامه کار روزانه و به مدت حداقل 10 روز از دوره پیگیری کارکرده باشند. پس از آن اطلاعات فردی و میزان مصرف آب در طی شیفت کار و همچنین میزان برداشت محصول توسط کشاورزان در پایان روز کاری ثبت گردید. میزان مواجهه با گرما براساس شاخص WBGT سنجش و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان شاخص WBGT-TWA حاصل از سنجش WBGT در چهار مقطع زمانی معادل 0C 39/27 به دست آمد که به طور کل بیشتر از حدود آستانه مجاز بود. 50% از کشاورزان (10=N) میزان بالایی از آب دریافت کردند (7-6 لیتر). محصول برداشت شده به طور معنی داری درمیان این افراد که بهتر هیدراته شده اند، افزایش یافته است (0٫005=p) میزان برداشت چغندر از5 تن تا بیش از 7 تن به ازای هر کارگر در روز).
    نتیجه گیری
    با اقدامات rehydration، بهره وری به میزان متوسط 2 تن به ازای هر کارگر در روز افزایش نشان داد.
    کلیدواژگان: WBGT، هیدارسیون، برداشت چغندر قند، بهره وری
  • حسین ماری اریاد، فروغ زارع دریسی*، مهدی جهانگیری، مسعود ریسمانچیان، علی کریمی صفحات 59-66
    زمینه و هدف
    یکی از عوامل موثر بر کیفیت هوای داخل ساختمان ها، عملکرد سیستم های تهویه مطبوع هوا است. این سیستم ها ضمن فراهم کردن هوای تمیز و بدون بو، دما، رطوبت و نیز جریان هوا را جهت راحتی و آسایش ساکنان ساختمان فراهم می کنند. مطالعه فوق با هدف بررسی کارایی سیستم تهویه مطبوع در یک ساختمان اداری در شهر تهران انجام شد.
    روش بررسی
    به منظور بررسی نظرات کارکنان در زمینه عملکرد سیستم HVAC از یک پرسشنامه خود ساخته استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد سیستم HVAC سرعت جریان در توزیع کننده ها اندازه گیری گردید. به علاوه میزان دی اکسید کربن، دمای هوا و سطح رطوبت نسبی در تمامی طبقات ساختمان مورد سنجش قرار گرفت. نحوه توزیع هوا به داخل ساختمان نیز با استفاده از تست دود بررسی شد.
    یافته ها
    بیشتر افراد مورد بررسی از جهت جریان هوا، گرما و بوی سیگار شکایت داشتند. بالاترین مقدار دی اکسید کربن در رستوران و به میزان 930 پی پی ام اندازه گیری شد. حداکثر و حداقل رطوبت نسبی و دما به ترتیب 28/4-23 درصد و 28/3 - 13/8 درجه سانتیگراد بود. بررسی های حاصل از تست دود نشان داد که جهت و یا توزیع جریان هوا در یک سوم از توزیع کننده های هوا نامناسب می باشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مهم ترین نقص در سیستم HVAC مورد بررسی ناشی از توزیع و جهت نامناسب جریان هوا بوده و با تنظیم و بالانس سیستم HVAC می توان آن را اصلاح نمود.
    کلیدواژگان: سیستم گرمایش، تهویه و فرآوری هوا(HVAC)، ساختمان اداری، کیفیت هوای داخل
  • سید مرتضی ابوترابی، حسین مهرنو *، منوچهر امیدواری صفحات 67-74
    مقدمه
    گزارش آماری سازمان تامین اجتماعی حاکی از آن است که در بین صنایع مختلف، صنعت ساختمان دارای بیشترین حوادث ناشی از کار می باشد، به طوری که علاوه بر فراوانی از شدت بالایی نیز برخوردار است. از طرفی در این صنعت نیروی انسانی زیادی شاغل می باشند که صیانت از آنها توجه ویژه ای را می طلبد. لذا ارزیابی ریسک ایمنی در صنعت فوق گام موثری در این راستا می باشد. در این مطالعه با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره خاکستری، روشی برای رتبه بندی ریسک های ایمنی در شرایط عدم قطعیت و کم بودن تعداد نمونه ها ارایه گردیده است.
    روش کار
    در این تحقیق ابتدا عوامل موثر در بروز مخاطرات صنعت ساختمان شناسایی، سپس معیارهایی مناسب جهت رتبه بندی ریسک های موجود تعیین و مساله در قالب یک تصمیم گیری چند معیاره تعریف شده است. برای وزن دهی معیارها و ارزیابی گزینه ها از نظر هر یک از معیارها از اعداد خاکستری استفاده شده است. آنگاه مساله با به کارگیری رابطه درجه امکان خاکستری حل شده است.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده نشان می دهد که روش تصمیم گیری چند معیاره خاکستری در وضعیت کم بودن تعداد نمونه ها، نسبت به سایر روش های MCDM (تصمیم گیری چند معیاره) ابزاری مفید و موثر در رتبه بندی مخاطرات می باشد.
    نتیجه گیری
    روش پیشنهادی به دلیل محاسبات ساده و عدم نیاز به تعریف تابع عضویت روشی است که در شرایط غیر قطعی و کم بودن تعداد نمونه ها نسبت به روش فازی و آمار و احتمال ارجحیت دارد.
    کلیدواژگان: ارزیابی ریسک، تصمیم گیری چند معیاره، درجه امکان خاکستری، اعداد خاکستری بازه ای، صنعت ساختمان
  • سمیه چهاردولی، مجید معتمد زاده، یدالله حمیدی*، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان صفحات 75-84
    مقدمه
    یکی از مفاهیم قابل توجه در ارگونومی رویکرد طراحی شغل می باشد. صاحب نظران معتقدند تلفیق ماکروارگونومی و طراحی شغل می تواند منجر به ارتقا بهره وری در سازمان گردد. لذا این پژوهش با بررسی ارتباط عوامل طراحی شغل، عملکرد و رضایت شغلی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی-تحلیلی در یکی از بانک های شهر همدان صورت گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طراحی شغل، رضایت شغلی و شاخص عملکرد بانک استفاده گردید. برای تعیین ارتباط بین دو متغیر نیز از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
    یافته ها
    این مطالعه نشان داد رویکرد انگیزشی، کمترین رویکرد (3.8%) و رویکرد مکانیکی، رویکرد غالب (74.7%) در شعب بوده است و اکثریت شعب وضعیت متوسطی از لحاظ رضایت شغلی داشته اند. همچنین بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی و رویکرد ادراکی) و رضایت شغلی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. به علاوه نتایج نشان دادند که بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی) و رضایت شغلی با عملکرد نیز همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد (05/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش طراحی شغل در رضایت شغلی و عملکرد کارکنان، می توان اظهار داشت که طراحی مجدد شغل به سمت رویکرد انگیزشی و توجه به اصول ارگونومی در محیط کار می تواند در بازدهی و بهره وری سازمان نقش موثری ایفا نماید.
    کلیدواژگان: طراحی شغل، عملکرد، رضایت شغلی، کارکنان بانک، ارگونومی
|
  • A. Khanin, R. Mirzaei, M. H. Beheshti, Z. Safari, K. Azrah* Pages 23-36
    Introduction
    The most common standards being used for predicting the health risks of whole body vibrations are ISO 2631- and BS 6844, presenting frequency weighting anfd different coefficients for different sensivities in variuse axes. In yhis study, vibration was measured about 900 minutes on 9 trains in one of the active lines of tehran metro with the aim of comparing the mentioned standards in evaluating whole body vibation.
    Material And Method
    In this research, in addition to evaluation of different kinds of vibration indicators, the differences of ISO 26331-1 and BS 6841 Standards have also been investigated. The amounts of r.m.s., vibration dose and daily vibration dose were measured in x, y and z axes for drivers seat and x axis for drivers back rest separately according to the instruction of the two standards.
    Result
    The mean calculated values of r.m.s and vibration dose on a basis of 135 6841 standard were lower than those values calculated according to ISO 2631 standard. Moreover, the results showed that 3 cases, based on the ISO standard, had risk level of higher than 17 m/s1.75 and 3 cases, had risk level of higher than 15 m/s1.75 value, provided by BS 6841.
    Conclusion
    Calculation according to the ISO 2631-1 standard show higher values. Indeed, ISO 2631-1 can provide a more secure criterion company to BS 6841, although the 15 m/s1.75 in BS is lower than the highest level of health guidance caution zone in ISO. Additionally, the association between r.m.s and vibration dose values in ISO 2631 is relatively lower than this association in BS 6841.
    Keywords: Human vibration, r.m.s vibration, human vibration standards, vibration dose value
  • I. Mohammadfam, S. Bastani, M. Es, Haghi*, R. Golmohamadi, A. Saei Pages 37-48
    Introduction
    Emergency situations are of the major challenges in industries. Understading the status of inter-team interaction is effective in improvement of emergency response team (ERT). The purpose of this study was to investigate the interaction space of ERP in a refinery, using the social network analysis (SNA). Methods and Materials: In the present case study, the density indicator was used to examine the interaction space in the ERT. The obtained data were analyzed, employing UCINET 6.0 social network analysis program.
    Results
    The findings showed that the ERT has the relatively low concentration with the density of 0.2 overall, the result reflect a low level of interactions among response reams at emergency situations management.
    Conclusion
    The presented approach provided an appropriate image of interactions network among the emergency response teams. The social network analysis can be used for assessing the interactions of the emergency response teams.
    Keywords: Emergency Management, Social Network Analysis, Interactions, Response Team
  • F. Golbabaei, M. Hamerezae*, A. Fathi, A. Dibakhosravi Pages 49-58
    Introduction
    Heat-related illnesses are major causes of morbidity in the world. Workers who are exposed to extreme heat are not be able to activate their compensatory mechanisms and their health will consequently be at risk. Heat stress due to its impact on work performance increases the likelihood of worker disease and injuries and it also affect productivity. During sugar beet harvest, farmers from about 8 am to 4 pm, are exposed to sunlight and excessive heat. Therefore, preventive measures are essential in order to protect the health of farmers and improve productivity. The aim of this project as to study the effectiveness of the rehydration to reduce heat stress and increasing productivity during sugar beet harvest, conducted in 2012.
    Material And Method
    in this project, 20 farmers from sugar beet farmers were studied during summer season, from 8 am to 4 pm in West Azarbaijan- Boukan city where the average temperature and relative humidity were 29.85 0C and 41%, respectively during sugar beet harvest. Selection criteria were defined as working more than 50% of the day’s working schedule and to have worked for at least 10 days of the follow-up period. Individual characteristics and water consumption rate during the work shift and also Production output data by farmers were recorded at the end of the working day. Environmental parameters using a portable monitoring device was measured and recorded and finally, the collected data was used for analysis using spss software version 20.
    Results
    WBGT-TWA index for four the period of the time from morning to afternoon obtained 27.39 0C, as it was greater than the allowable thresholds. Ten workers receive 6-7 L of liquid and harvest production was significantly increased among those who are better hydrated (P=0.005), from 5 to 7 tons of harvest sugar beet per any worker per day, against lower 5 tons for farmers without drinking enough water.
    Conclusion
    Farmers productivity can be increased by applying rehydration measures during work.
    Keywords: WBGT, rehydration, sugar beet harvest, productivity
  • H. Mari Oriyad, F. Zare Derisi *, M. Jahangiri, M. Rismanchian, A. Karimi Pages 59-66
    Introduction
    One of the factors influencing on indoor air quality of the buildings is performance of HVAC (heating, ventilation, and air conditioning) systems. These systems supply clean and odorless air, with temperature, humidity, and air velocity within comfort ranges for the residents. The aim of this study was to evaluate performance HVAC system in an administrative building in Tehran.
    Material And Method
    A questionnaire, developed in their research was used to assess the building occupants’ perception about the performance of HVAC system. To evaluate the performance of HVAC systems, air velocities were measured in the diffusers using a thermal anemometer. Moreover, CO2 concentration, air temperature and relative humidity were measured in the whole floors of the building. Air distribution inside the building was evaluated using smoke test.
    Results
    Most of the studied people complained about the direction of airflow, thermal conditions and cigarette odor. The highest level of carbon dioxide was measured at 930 ppm inside the restaurant. The maximum and minimum air temperatures and relative humidity were measured 28.3-13.8° C and 28.4-23% respectively. Smoke test showed that the air distribution/direction wasn’t suitable in one third of air diffusers.
    Conclusion
    Improper air distribution / direction was the main problem with the studied HVAC system which could be corrected by adjusting and balancing of the system.
    Keywords: Heating, ventilation, air conditioning (HVAC) system, administrative building, Indoor air quality
  • S. M. Abootorabi, H. Mehrno*, M. Omidvari Pages 67-74
    Introduction
    Statistical Report of the Social Security Organization indicate that among the various industries, the construction industry has the highest number of work-related accidents; so that in addition to frequency, it has high intensity, as well. On the other hand, a large number of human resources are working in this whish shows they necessity for paying special attention to these workers. Therefore, risk assessment of the safety in the construction industry is an effective step in this regard. In this study, a method for ranking safety risks in conditions of low number of samples and uncertainty is presented, using gray multi-criterion decision-making.
    Material And Method
    In this study, we first identified the factors affecting the occurrence of hazards in the construction industry. Then, appropriate for ranking the risks were determined and the problem was defined as a multi-criterion decision-making. In order to weight the criteria and to evaluate alternatives based on each criterion, gray numbers were used. In the last stage, the problem was solved using the gray possibility degree.
    Results
    The results show that the method of gray multi-criterion decision-making is an effective method for ranking risks in situations of low samples compared with other methods of MCDM.
    Conclusion
    The proposed method is preferred to fuzzy methods and statistics in uncertain and low sample size, due to simple calculations and no need to define the membership function.
    Keywords: Multiple Attribute Decision making, Grey Possibility Degree, Grey Numbers, Grey Systems Theory, Grey Set
  • S. Chahardoli, M. Motamedzade, Y. Hamidi *, R. Golmohammadi, A. R. Soltanian Pages 75-84
    Introduction
    Job design approach is one of the significant concepts in ergonomics Experts believe that integration of macro ergonomics and job design can lead to improved productivity in the organizations. Therefore, this study examined the relationships between job design, performance and job satisfaction. Methods and Materials: This cross - sectional study was done in 11 branches of one of the bank in Hamadan. Job Design Questionnaire, Job Satisfaction Questionnaires and Bank Performance Indicator were used in order to collect data. spearman correlation coefficient was used for determining the correlation between each two variables.
    Results
    This study showed that the motivational approach was the minimum approach (3.8%), and the mechanical approach, was the dominant approach (74.7%) in the study branches and the majority of branches had an average level of job satisfaction. Moreover, there was a significant positive correlation between job design (motivational and cognitive approaches) and job satisfaction. In addition, the results showed that between job design (Motivational approach) and satisfaction were significantly correlated with performance, (p = 0.05).
    Conclusion
    Regarding the role of job design in job satisfaction and employees, performance, it can be stated that job redesign towards a motivational approach and considering the principles of ergonomics in the workplace, can play an important role in efficiency and productivity of an organization.
    Keywords: Job design, performance, job satisfaction, bank employees, ergonomics