فهرست مطالب

پژوهش نامه ی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان - پیاپی 13 (بهار و تابستان 1396)

پژوهش نامه ی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
پیاپی 13 (بهار و تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/06/30
  • تعداد عناوین: 7
|
  • سخن سردبیر
  • امیررضا وکیلی فرد * صفحات 1-1
    امروزه شاهد آن هستیم که در بیشتر پژوهش های علمی حوزه ی آموزشکاوی زبان فارسی، زبان آموزان مشارکت دارند و روشن است که همواره این شرکت جستن ها با رضایت و آگاهی همراه است. درگیر شدن فعالانه ی شرکت کنندگان در پژوهش ها به طور کلی و فارسی آموزان به طور خاص در ارتقای کیفی پژوهش‏های این حوزه کمک بسیاری می کند.
    هم اکنون مراکز آموزش زبان فارسی در دانشگاه ها بسیار فعال تر از گذشته به فعالیت می پردازند. از این‏رو، حضور فارسی آموزان غیرایرانی فرصت مغتنمی برای پژوهشگران و فعالان حوزه ی آموزش زبان است تا بتوانند به کمک آن ها پژوهش های میدانی را در حوزه ی آموزشکاوی زبان فارسی به عنوان زبان دوم گسترش دهند.
    همچنین بسیاری از پژوهش هایی که در این حوزه، انجام می شود به مدرسان زبان فارسی و مطالعات آن‏ها بازمی گردد و در کنار نقش زبان آموزان نمی توان نقش مدرسان را در پژوهش های این حوزه نادیده گرفت؛ چراکه مدرسان نیز با پژوهش ها و مشاهدات عینی خود و ثبت نتایج حاصل از تحقیقات خود نقش بسزایی در عمق مطالعات و کاربست یافته های پژوهشی در کلاس های درس دارند. بنابراین، مشارکت این مدرسان در مطالعات تحقیقی می تواند موجب ایجاد تحولات بزرگی در پژوهش های این حوزه باشد.
    همچنین مشاهده ی رفتارها و بروندادهای مشارکت جریان در شرایط یاددهی و یادگیری زبان فارسی که در پژوهش های کمی و کیفی به کار می رود می تواند به فهم زبان آموزان کمک بسزایی کند. استفاده از این اطلاعات دانش آموزشکاوی زبان فارسی را به سوی ارائه چارچوب ها و انگاره های خاص یاددهی و یادگیری زبان فارسی رهنمون خواهد بود.
    با توجه به رویکرد این نشریه در انتشار مقالاتی که ضمن دارابودن پایه های استوار علمی از کیفیت و نوآوری بالایی برخوردارند، امید است که پژوهشگران و متخصصان با انتقال تجربیات خود در تحقیقات علمی و مقالات پژوهشی، ما را در ارتقای کمی و کیفی و انجام رسالت خود در گسترش علم آموزشکاوی زبان فارسی یاری رسانند. بدیهی است که همواره منتظر دریافت نظرات اصلاحی همه عزیزان به منظور بهبود یا تصحیح عملکرد نشریه هستیم.
  • مقاله پژوهشی
  • فریده حق بین *، سارا کیانی صفحات 3-28
    شخص، شمار و جنس در برنامه ی کمینه گرا مشخصه های فای نامیده می شوند. ازآنجایی که زبان فارسی برای مشخصه ی جنس نشانه ای ندارد، این جستار تنها مشخصه های شخص و شمار را در گفتار فارسی آموزان بررسی می کند. مشخصه های فای در محور بحث مطابقت فاعل و فعل قرار دارند. در این تحقیق فرایند مطابقت فاعل و فعل در گفتار فارسی آموزان، از طریق مصاحبه هایی ساختارمند با 14 نفر از فارسی آموزان خارجی سطح مقدماتی 2 موسسه ی دهخدا، بررسی و مطالعه شد. هدف از این جستار مشخص نمودن عوامل مرتبط با مشخصه های یاد شده در گفتار فارسی آموزان است بدین شرح که وجود یا عدم وجود مشخصه های فای شخص و شمار در زبان اول، ضمیراندازی و حضور ضمیر غیرفاعلی در زبان فارسی چه تاثیری بر مطابقت مشخصه های فاعل و فعل در گفتار فارسی آموزان دارند و نیز عدم رعایت مطابقت فاعل و فعل و یا فقدان تعبیر نحوی مشخصه ها، چه تاثیری بر تعبیر معنایی دارد. منظور از تعبیر معنایی، معنای مشخصه های شخص و شمار برای مخاطب فارسی زبان است.
    پس از تحلیل کمی داده ها از طریق آزمون تی، مشخص شد که وجود مشخصه های شخص و شمار در زبان اول بر دسترسی و فراگیری این مشخصه ها در زبان فارسی تاثیر مثبت دارد. در جمله هایی که در آن ها ضمیراندازی صورت گرفته و فاعل به صورت آشکار در جمله وجود ندارد، میزان خطای مطابقت بیشتر از زمانی است که فاعل به صورت آشکار در جمله حضور دارد. میزان خطای مطابقت زمانی که در جمله علاوه بر فاعل، ضمیر شخصی غیرفاعلی وجود دارد، بیشتر از زمانی است که در جمله تنها فاعل وجود دارد. همچنین، تحلیل کیفی براساس برنامه‏ی کمینه گرا، نشان داد که گاهی با وجود عدم رعایت مطابقت فاعل و فعل و یا به عبارتی فقدان تعبیر نحوی، معنای مشخصه های شخص و شمار انتقال می یابد و تعبیر معنایی صورت می پذیرد که این مساله درواقع چالشی در رویکرد کمینه گرا به حساب می آید.
    شخص، شمار و جنس در برنامه ی کمینه گرا مشخصه های فای نامیده می شوند. ازآنجایی که زبان فارسی برای مشخصه ی جنس نشانه ای ندارد، این جستار تنها مشخصه های شخص و شمار را در گفتار فارسی آموزان بررسی می کند. مشخصه های فای در محور بحث مطابقت فاعل و فعل قرار دارند. در این تحقیق فرایند مطابقت فاعل و فعل در گفتار فارسی آموزان، از طریق مصاحبه هایی ساختارمند با 14 نفر از فارسی آموزان خارجی سطح مقدماتی 2 موسسه ی دهخدا، بررسی و مطالعه شد. هدف از این جستار مشخص نمودن عوامل مرتبط با مشخصه های یاد شده در گفتار فارسی آموزان است بدین شرح که وجود یا عدم وجود مشخصه های فای شخص و شمار در زبان اول، ضمیراندازی و حضور ضمیر غیرفاعلی در زبان فارسی چه تاثیری بر مطابقت مشخصه های فاعل و فعل در گفتار فارسی آموزان دارند و نیز عدم رعایت مطابقت فاعل و فعل و یا فقدان تعبیر نحوی مشخصه ها، چه تاثیری بر تعبیر معنایی دارد. منظور از تعبیر معنایی، معنای مشخصه های شخص و شمار برای مخاطب فارسی زبان است.
    پس از تحلیل کمی داده ها از طریق آزمون تی، مشخص شد که وجود مشخصه های شخص و شمار در زبان اول بر دسترسی و فراگیری این مشخصه ها در زبان فارسی تاثیر مثبت دارد. در جمله هایی که در آن ها ضمیراندازی صورت گرفته و فاعل به صورت آشکار در جمله وجود ندارد، میزان خطای مطابقت بیشتر از زمانی است که فاعل به صورت آشکار در جمله حضور دارد. میزان خطای مطابقت زمانی که در جمله علاوه بر فاعل، ضمیر شخصی غیرفاعلی وجود دارد، بیشتر از زمانی است که در جمله تنها فاعل وجود دارد. همچنین، تحلیل کیفی براساس برنامه‏ی کمینه گرا، نشان داد که گاهی با وجود عدم رعایت مطابقت فاعل و فعل و یا به عبارتی فقدان تعبیر نحوی، معنای مشخصه های شخص و شمار انتقال می یابد و تعبیر معنایی صورت می پذیرد که این مساله درواقع چالشی در رویکرد کمینه گرا به حساب می آید.
    کلیدواژگان: مطابقت، مشخصه های فای، دسترسی به مشخصه ها، ضمیراندازی، تعبیر نحوی، تعبیر معنایی
  • سید اکبر جلیلی * صفحات 29-56
    آزمون های نگارش از دسته ی آزمون هایی محسوب می شوند که طراحی و آماده سازی پرسش های آن ها کار چندان دشواری نیست، اما پس از برگزاری آزمون، تصحیح و ارزیابی تولیدات نوشتاری زبان آموزان می تواند کاری طاقت فرسا باشد که تصمیم گیری را درباره ی عملکرد زبان آموزان دشوار می کند. به نظر می رسد قسمت عمده ی این دشواری ناشی از وجود نداشتن یا نامناسب بودن چارچوب های ارزیابی دقیق برای تصحیح برگه های نگارش باشد؛ چارچوب هایی که بتوانند معیارهایی مشخص و شیوه ی ارزیابی منسجم و واضحی را به مصححان/ ارزیاب ها ارائه دهند. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع بنیادین و کاربردی می باشد، به طراحی یک چارچوب ارزیابی جزیی نگر شامل سه مقوله ی «دستور»، «دایره ی واژگانی» و «درست نویسی/ املا» برای تصحیح و ارزیابی برگه های آزمون نگارش پرداخته است. برای انجام پژوهش، از تقریبا 100 متن نگارش یافته توسط فارسی آموزان سطح پیشرفته در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) استفاده شد. چارچوب پیشنهادی این پژوهش یک چارچوب قطعی و نهایی نیست، اما می تواند پایه و اساسی برای پژوهش های میدانی و نهایتا، برای ایجاد چارچوب های دقیق تر و جامع تر در این زمینه باشد. ازآنجاکه شدت و ضعف خطاها و نحوه ی نگرش ارزیاب/ مصحح و نیز نوع مواجهه ی وی با تولیدات نوشتاری در چنین چارچوب هایی نشان داده می شود، می توانند برای آشنا سازی فارسی آموزان با معیارهای ارزیابی تولیدات نوشتاری و درنتیجه، کمک به اصلاح راهبردهای آزمونی اتخاذ شده توسط آنان نیز به کار روند.
    کلیدواژگان: آزمون نگارش، تولیدات نوشتاری، ارزیابی، تصحیح، چارچوب ارزیابی، چارچوب ارزیابی جزیی نگر
  • شیما ابراهیمی *، رضا پیش قدم، اعظم استاجی، سید امیر امین یزدی صفحات 57-82
    ازآنجاکه شیوه ی یادگیری زبان آموزان براساس سبک های یادگیری (شنیداری، دیداری، لامسه ای، حرکتی، انفرادی و گروهی) آنان با یکدیگر متفاوت است، هریک از آن ها با تمرکز بر حسی خاص فرآیند یادگیری را طی می کند. اما با توجه به زمان محدود مدرس، امکان تدریس براساس سبک های یادگیری زبان آموزان در کلاس واحد وجود ندارد و او باید شیوه ی تدریسی را برگزیند که برای همه ی زبان آموزان فارغ از نوع سبک یادگیری آنان جذاب باشد. یکی از الگوهایی که سعی دارد با ایجاد هیجان مطلوب و تاثیرگذاری بر حواس، توان یادگیری زبان آموزان را فارغ از نوع سبک یادگیری آنان افزایش دهد، الگوی هیجامد است که متشکل از 3 مرحله ی هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی- حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر سعی بر این بوده است که با معرفی الگوی هیجامد و مولفه های سه گانه ی آن (هیجان، حواس و بسامد)، تاثیر استفاده از این الگو بر میزان غرقگی و سبک های یادگیری ادراکی یادگیرندگان زبان فارسی با استفاده از پرسش نامه های هیجامد (پیش قدم، 2015)، سبک های یادگیری ادراکی (رید، 1987) و غرقگی (سیکزنت می هالی، 1975) مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، 60 زبان آموز زن غیرفارسی زبان از 16 کشور با سطح زبانی یکسان در زبان فارسی (سطح زبان فارسی 7) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از طی 22 جلسه تدریس برای 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 7 هفته براساس الگوی هیجامد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که علی رغم سبک یادگیری ترجیحی متفاوت زبان آموزان در روند یادگیری زبان فارسی، الگوی هیجامد با ایفای نقش میانجی میان سبک های یادگیری و غرقگی و همین طور به دلیل درگیرکردن چند حس زبان آموز به طور هم زمان باعث تولید هیجان مثبت و ایجاد احساس لذت در زبان آموزان شده و اثر سبک های یادگیری ادراکی را خنثی کرده است. لذا الگوی تدریس مبتنی بر هیجامد می تواند جایگزین مناسبی برای تدریس براساس سبک های یادگیری ادراکی باشد.
    کلیدواژگان: یادگیری زبان فارسی، هیجامد، غرقگی، سبک های یادگیری ادراکی
  • حسین رضویان *، مریم فیضی صفحات 83-114
    پژوهش حاضر براساس رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی به بررسی کاربرد فعل در نوشتار فارسی آموزان خارجی پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش را فارسی آموزان مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دهد. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی و با روش نمونه گیری تصادفی است. جمع آوری اطلاعات از طریق آزمون و انشا (نوشتار) صورت گرفته است. داده های مربوط به درک از طریق آزمون ها و داده های مربوط به تولید از طریق انشا (نوشتار) جمع آوری شده‏اند. براساس رویکرد نقش گرا، فرایند در قالب فعل تجلی می یابد. بنابراین ابتدا به منظور اطمینان از درک فارسی آموزان از هر نوع فرایند، با در نظر گرفتن مهارت های زبانی آن ها در تمامی سطوح، آزمون هایی تنها در ارتباط با معنی فعل در سه مرحله طراحی و برگزار شد. پس از آن با بررسی فرایند ها در انشای این فارسی آموزان این نتیجه حاصل شد که فرایند مادی و رابطه ای بیشترین میزان کاربرد را در هر سه سطح نوشتار فارسی آموزان به خود اختصاص داده است. نکته جالب توجه این است که فرایندهای مادی و رابطه ای حدود 70 درصد فرایندها را شامل می شود.
    کلیدواژگان: فعل، آموزش زبان فارسی، نوشتار، غیرفارسی زبانان، دستور نظام مند نقش گرا
  • رضامراد صحرایی *، مروارید طالبی، امیرحسین مجیری صفحات 115-134
    یکی از مهم‏ترین مولفه ها در آموزش زبان خارجی/ دوم، واژه های زبان است. بسیاری از کارشناسان آموزش زبان معتقدند که اهمیت این مولفه ی زبانی به-حدی است که یادگیری زبان با یادگیری واژه مترادف شده است؛ به همین جهت چگونگی گزینش و سطحبندی محتوای واژگانی در منابع درسی از مسائل مهم در حوزه ی زباندومآموزی به شمار میرود. استفاده از صورت نشان‏دار واژه های زبان و گنجاندن سلیقه‏ای واژه ها در منابع آموزش زبان فارسی، یکی از بزرگ‏ترین چالشها در سر راه یادگیری زبان فارسی است. در پژوهش پیش‏رو سعی ما بر این بوده است که با استفاده از متون مطبوعاتی و استخراج و بسامدگیری واژه های موجود در این متون، به فهرستی از واژه های پرکاربرد زبان فارسی دست پیدا کنیم. بدین منظور پیکره‏ای بیش از یک‏میلیون و دویست هزار واژه در 7 زمینه ی موضوعی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی، علمی، اقتصادی و ادبیات داستانی در طول 100 روز کاری از روزنامه های کثیرالانتشار استخراج شد و در پایگاه داده هایی که جهت انجام این پژوهش تولید شده است ثبت شد. در مرحله ی بعد واژه ها برچسب گذاری و بسامدگیری شدند که پیرو آن به جدول «جمع بسامدها» نیز دست یافتیم. پس از دستیابی به واژه های پربسامد استخراج شده از پژوهش حاضر، به مقایسه ی این واژه ها با نتایج سایر پژوهش ها، از جمله حمید حسنی (1384)، بی جن خان (1390)، محک وب (1387)، همشهری (2009) و نعمت زاده و همکاران (1390) و اعتبارسنجی یافته های پژوهش پرداخته شد. نتیجه ی این مقایسه حاکی از اختلاف حدود 30 درصدی با پژوهش های مشابه است. این اختلاف طبیعی به نظر می رسد؛ زیرا منبع داده های این پژوهش ها یکسان نیست.
    کلیدواژگان: زبان فارسی، واژه های پربسامد، واژه های پایه، متون مطبوعاتی، پیکره زبانی
  • یدالله شکری، شهرام نقش بندی، عصمت اسماعیلی، زهرا استادزاده * صفحات 135-152
    به دلیل غنای منابع و متون در ادبیات فارسی به نظر می رسد که استفاده از متن های ساده شده ی ادبی می تواند در آموزش زبان فارسی به عنوان زبان دوم/خارجی و رساندن زبان آموزان غیرفارسی زبان به سطح پیشرفته، کارآمد باشد. اینکه میزان تاثیر متون ساده شده ی ادبی بر یادگیری زبان آموزان غیرایرانی تا چه حد می تواند باشد، مساله ی اصلی در پژوهش حاضر است. این تحقیق به صورت میدانی و در دو کشور ایران و چین در مدت یک ترم تحصیلی 4 ماهه انجام شده است و به صورت تصادفی22 نفر از بین 40 زبان آموز چینی به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. معیار انتخاب، اخذ حداقل نمره ی 65 از 100 نمره ی پیش آزمون بوده است. در بخش آمار استنباطی، ابتدا اطلاعات حاصل از آزمون ها استخراج شده، سپس کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ادامه برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون آنالیز کواریانس (طرح آنالیز واریانس با حذف و کنترل اثر نمره پیش آزمون) و آزمون شاپیرو- ویلک (با توجه به حجم نمونه کم در طرح) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اثر مداخله (تدریس متون ساده شده ی ادبی در کنار متن اصلی) بر حالت آزمایشی نسبت به حالت کنترل تاثیر معنی داری در نمره آزمون‏شوندگان داشته و با توجه به میانگین نمرات، می توان بیان کرد که این تاثیر مثبت است.
    کلیدواژگان: آموزش زبان فارسی، غیرفارسی زبانان، مهارت خواندن، متون ساده شده، گلستان سعدی
|
  • Amirreza Vakilifard * Pages 1-1
    Scientific studies of Persian language acquisition owe much to the voluntary involvement of participants who agree to take part in these studies. The active involvement of participants in the research in general and the studies of Persian language acquisition in particular contributes to the enhancement of research quality in this field.
    Currently, Persian language schools of universities are witnessing substantial growth in their student populations. The availability of large samples of non-Iranian Persian language learners provides Persian language acquisition researchers with ample opportunities to conduct field studies on the acquisition of Persian as a second language.
    Persian language instructors have been involved in many of the studies which had been conducted in this field. Thus, their role should also be considered along with the role of language learners. Through their studies, observations, and research reports, the instructors have made significant contributions to the depth of inquiry in this field and the implementation of findings in language classes. Thus, encouraging the further involvement of these instructors in research studies could lead to the realization of major developments in this field.
    Through quantitative and qualitative studies, learner behaviors could be observed and learner participation in the Persian language teaching-learning situations could be studied. The results of these studies could help us better understand the language learners. They could also contribute to the design of Persian language teaching-learning models and frameworks.
    As this journal aims to publish articles which have sound theoretical foundations, enjoy high quality, and are highly innovative, researchers and scholars are invited to submit their original works to the journal and contribute to the quantitative and qualitative improvement of research into Persian language acquisition. Your comments will also help us to improve the journal’s quality and address the publication problems.
  • Sara Kiani, Farideh Haghbin * Pages 3-28
    In Minimalist Program (MP), person, number and gender are called φ-features. Since Persian does not have a feature for gender, this study explored person and number features in Persian learners’ speaking. φ-features play a key role in subject-verb agreement. This study examined subject-verb agreement in Persian learners’ speaking. 14 Persian language students who were in elementary 2 level of Dehkhoda Institute participated in structured interviews. The purpose was to determine the variables which related to the φ-features in learners’ speaking. The study examined the effects of three factors on subject-verb agreement in learners’ speaking: 1) The accessibility/inaccessibility of φ-features in the first language, 2) pro-drop in Persian 3) The presence of non-subject pronoun in Persian sentences. Furthermore, this study analyzed the influence of agreement errors or lack of syntactic interpretation of φ-features on semantic interpretation. Semantic interpretation refers to the meaning of person and number features for Persian language learners. The results of t-test analysis showed that 1) the existence of person and number features in learners’ first language had a positive effect on accessibility and acquisition of these features in Persian, 2) there were more errors in subject-verb agreement in pro-drop sentences in which subject had been deleted, 3) and there were more errors in subject-verb agreement whenever, in addition to subject, there was a non-subject pronoun in the sentence. Furthermore, qualitative analysis based on MP showed that, sometimes in the absence of subject-verb agreement or syntactic interpretation, the semantic interpretation of person and number features is accessible which presents a challenge to MP.
    Keywords: agreement, ?, features, access to features, pro, drop, syntactic interpretation, semantic interpretation
  • Seyed Akbar Jalili * Pages 29-56
    Designing and preparing of items for writing tests is not too difficult, but after the test session, assessing the learners’ written productions could be a burdensome task which would make it difficult to judge their performance. Sometimes this difficulty is mainly due to the lack of or inappropriateness of detailed assessment rubrics which would provide raters with clear criteria and assessment guidelines. The present research aimed to design a detailed assessment rubric for evaluating student writings which included three categories of grammar, vocabulary size, and spelling. More than 100 texts written by advanced Persian language learners in the Persian Language Center of Imam Khomeini International University were collected. Although this rubric is not a final and clear-cut rubric, it can be used as a basis for future empirical studies and development of more detailed and comprehensive rubrics in this area. Since, in rubrics, the weight of errors, the attitudes of raters, and the raters’ methods of dealing with written productions are shown, they could be used to acquaint language learners with the criteria applied for assessing written productions, and consequently to improve their test taking strategies.
    Keywords: writing test, written productions, assessment, assessment rubric, detailed assessment rubric
  • Shima Ebrahimi *, Reza Pishghadam, Azam Estaji, Seyyed Amir Aminyazdi Pages 57-82
    Since language learners differ in terms of their preferred learning styles (auditory, visual, tactile, kinesthetic, individual, and group), they go through the learning process by relying on a specific sense. Since catering for all learning styles in a class is not feasible, a teacher should adopt a method which is of interest to all learners despite their differences in learning styles. Emotioncy is one of the approaches which attempts to improve learners’ abilities regardless of their learning styles differences through creating excitement for learning and influencing the senses. Emotioncy includes three levels of avolvement (null), exvolvement (auditory, visual, and tactile-kinesthetic), and involvement (intrinsic and comprehensive). The current study aimed to introduce emotioncy and its components (emotion, senses, and frequency) and to explore its effect on Persian language learners’ flow and learning styles. The emotioncy (Pishghadam, 2015), the perceptual learning styles (Reid, 1987), and the flow (Csikzentmihalyi, 1975) questionnaires were used to collect the data. Sixty non-Persian female students who were at the same proficiency level (level 7) and from 16 different nationalities were selected through availability sampling and assigned into four groups. The study treatment drew on emotioncy and consisted of 22 sessions which were implemented during 7 weeks. The results showed that, despite learners’ differences in terms of preferred leaning styles, emotioncy model played a mediating role between the students’ flow and their learning styles, enhanced positive emotions and learning enjoyment, and neutralized the negative effects of perceptual learning styles. Therefore, it is suggested that emotioncy based teaching approaches replace the approaches based on perceptual learning styles.
    Keywords: learning Persian language, emotioncy, flow, perceptual learning styles
  • Hossein Razavian *, Maryam Feizi Pages 83-114
    Based on Halliday's systematic functional grammar, this research investigated verb usage in Persian language learners’ written production. The population of this study included learners of Persian language which studied at Persian Language Center of Ferdowsi University. This field study used random sampling for participant selection. Recognition related data were collected through tests and production related data were collected through writing assignments. In the functional approach, the process appears in the form of verb. Thus, to make sure of understanding of each type of process by Persian learners, considering their language skills at all levels, tests which dealt with verb meaning were designed and implemented in three stages. Then, by investigating the processes in the learners’ compositions, it was concluded that material and relational processes were the most common in all three levels of learners’ compositions. The interesting result was that relational and material processes accounted for 70 percent of all processes.
    Keywords: verb, teaching Persian language, writing, non, Persian learners, systemic functional grammar
  • Rezamorad Sahraee *, Morvarid Talebi, Amirhosein Mojiri Foroushani Pages 115-134
    Vocabulary is one of the most important factors in foreign/second language teaching. Many scholars believe that the importance of this component of language is to the extent that learning the vocabulary of a language is synonymous with learning the language itself. Therefore, the selection and grading of lexical content of language teaching curriculums has become very important. Accordingly, using the marked words of the language and including the personal tastes and preferences in selecting the lexical contents of language teaching resources are the major challenges in Persian language learning. This study aimed to identify the most frequent words of Persian language in journalistic texts. For this purpose, over 100 working days a corpus of over one million and two hundred thousand words was extracted from widely circulated newspapers and was recorded to the database which was developed for this study. The corpus covered seven genres which included culture, society, politics, sports, science, economy, and fiction. Then, the frequency of each words was counted in the corpus. The resulting list of high frequency words was then compared with and validated against the results of other projects, including Hasani (1384), Bijankhan (1390), Mahakweb (1387), Hamshahri (2009), and Nematzadeh et al. (1390). The results of this comparison showed about 30% difference with the findings of other projects. This difference seems to be normal because the source corpora were not the same in these projects.
    Keywords: Persian language, frequent words, basic words, journalistic texts, language corpus
  • Yadollah Shokri, Shahram Naghshbandi, Esmat Esmaeili, Zahra Ostadzadeh * Pages 135-152
    The rich literature of Persian language could be used in the simplified form in teaching Persian as a foreign or second language to improve learners’ proficiency to advanced level. The main question of the current study was to explore the effect of using simplified literary texts on the learning of non-Iranian learners of Persian. This field study was conducted over a four-month period in Iran and China. 22 participants were randomly selected from among 40 Chinese learners of Persian language. The selection criterion was to obtain a minimum score of 65 out of 100 in the pretest. Inferential statistics were used to analyze the data obtained through the tests. The covariance analysis (analysis of variance design in which the effect of pretest scores is removed or controlled) and Shapiro-Wilk test (due to the small sample size) were used to examine the research hypotheses. The findings of the study showed that teaching simplified texts along with the original literary texts to Farsi learners positively affected their reading comprehension scores.
    Keywords: teaching Persian language, non, Persian speakers, reading skill, simplified texts, Saadi's Golestan