فهرست مطالب

پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی - پیاپی 13 (پاییز و زمستان 1394)

مجله پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی
پیاپی 13 (پاییز و زمستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/09/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • مقاله پژوهشی
  • فرامرز میرزایی، محمد راسخ مهند، سید اسماعیل قاسمی موسوی* صفحه 13
    ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمه محمدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البته مسئله اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدا دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدا، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، اما حذف تابوهای فرهنگی متن مبدا، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
    کلیدواژگان: ساده سازی، تابوهای فرهنگی، نجیب محفوظ، مرعشی پور
  • محسن سیفی*، نجمه فتحعلی زاده صفحه 35
    برگردان آثار ادیبان عارف و شاعران سالک به سبب پیچیده گویی ها و کاربست رموز و اصطلاحات خاص، همواره یکی از چالش های فراروی مترجمان بوده است. غزلیات شمس که مجموعه سروده های عرفانی مولاناست، تاکنون چندین بار به زبان عربی برگردانده شده است. از جمله این ترجمه ها، ترجمه «محمد سعیدجمال الدین» است که به صورت گزیده ای از غزلیات شمس ارائه گردیده است. در این پژوهش، با روشی توصیفی تحلیلی در نقد ترجمه سعی می شود تا برخی نارسایی های این ترجمه و عوامل تاثیرگذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد. تسلط نداشتن مترجم به زبان فارسی، دقت نکردن در خواندن واژگان و عبارات، وجود کلماتی که در نوشتار و خواندن یکسان و در معنا متفاوت هستند، تشخیص ندادن فاعل از مفعول، توجه نکردن به علائم نگارشی در متن اصلی، از جمله عوامل تاثیرگذار در ترجمه نادرست برخی ابیات دیوان می باشد. بدیهی است با توجه به اینکه این مجموعه عربی به صورت منثور ترجمه شده است، تفاوت های عروضی بین دو اثر بررسی نخواهد شد.
    کلیدواژگان: تعریب، غزلیات شمس، نقد، محمد سعید جمال الدین
  • علیرضا نظری*، زهره اسدپور عراقی صفحه 85
    تداخل زبانی یا به عبارتی، آمیختگی دو زبان از ویژگی های متمایز ارتباط زبان فارسی با زبان عربی است. ورود اسلام به ایران، نوع عمیقی از ارتباط بین دو زبان فارسی و عربی را ایجاد نمود؛ ارتباطی که منجر به تاثیرگذاری بین آن دو، به ویژه از جنبه واژگانی گردید؛ بدین معنا که واژگان دخیل یا وام واژه های بسیاری بین دو زبان مبادله شد که سهم وام واژه های عربی در فارسی به مراتب بیشتر و قابل توجه است. واژگان متعددی که علی رغم حفظ فرم واجی و نوشتاری، تعداد فراوانی از آنها در طول قرن ها دچار تحول معنایی و کاربردی شده اند، به طوری که در برخی مواقع، فقط صورت نوشتاری یکسانی دارند و دو نشانه زبانی کاملا متفاوت محسوب می گردند. این مسئله در ترجمه بین دو زبان مشکلاتی را برای مترجمان به وجود می آورد. در این جستار، با روش تحلیلی و آزمایش میدانی موضوع تلاش می شود با ارائه دسته بندی جدید و کلی واژگان دخیل عربی، جنبه های اثرگذار هر دسته، در ترجمه را مشخص نموده است و نشان داده شود که ترجمه از عربی با وجود واژگان دخیل فراوان، گرچه از سویی ممکن است یاریگر باشد، اما با توجه به تحولات معنایی بسیاری از این واژگان و تفاوت کاربردی و یا تفاوت ابعاد نشانداری دسته دیگر، می تواند باعث کج روی در معادل یابی شود.
    کلیدواژگان: ترجمه، عربی، فارسی، وام گیری، واژگان دخیل
  • علی صابری* صفحه 107
    در قرآن کریم واژگانی وجود دارد که مترجمان برای برگردان آنها به دیگر زبان ها، نیاز به دقت و تامل ویژه ای دارند. نمونه ای از این واژگان، ادوات تقلیل و تکثیر است که حضور این واژگان در متن گاهی باعث ایجاد نوعی ناهمگونی یا اشتباه در ترجمه می شود و گاهی نیز دیده می شود که مترجمان آنها را نادیده می گیرند. این نابسامانی در برگردان ها ممکن است به دلیل دلالت این واژگان بر مفاهیم گوناگون باشد؛ مانند دلالت حرف «قد» بر تاکید، تحقیق، تقریب، تقلیل، و تکثیر. گاهی نیز به سبب شباهت به واژگان دیگر است، چون شباهت «کم» تعجبی به «کم» پرسشی، و یا ممکن است به علت دلالت بر مفاهیم متضاد رخ دهد؛ مانند حرف «رب» که گاهی برای دلالت بر فزونی به کار می رود و گاهی برای دلالت بر کاستی. همین امر باعث می شود مترجمان در تعیین نوع این ادوات یا مفهوم درست آن، و یا گاهی در تعیین آن رکن جمله که امر فزونی و یا کاستی به آن تعلق دارد، دچار لغزش شوند. ما بر آن شدیم که بدانیم شیوه های مناسب در برگردان این ادوات چیست و چه راهکاری می تواند مترجمان را از لغزش در امان نگه دارد؟ در این پژوهش، نخست موارد ناهمسویی برخی مترجمان با مفسران و نحویان تبیین شده است. سپس راه انتخاب برابرنهاده درست این واژگان، در برگردان متون و اصول آن، همچون تعیین نوع ادواتی مانند «رب»، یا «قد» که برای تقلیل، تکثیر یا مفاهیم دیگر است و یا تشخیص رکن مقید جمله، چون تمییز «کم» و «کاین»،در حین بررسی هر یک بیان شده است. بنابراین، یک مترجم نیاز است که از قواعد دستور زبان و واژه شناسی آگاهی کامل داشته باشد.
    کلیدواژگان: تقلیل، تکثیر، ترجمه، قرآن کریم
  • جواد اصغری* صفحه 133
    این مقاله به دنبال طرح معنایی جدید از واژه «رهو» در آیه شریفه ﴿واترک البحر رهوا﴾ (الدخان/44) است. در کتب لغت و تفسیر، عموما دو معنای «آرام» و «شکافته» برای این واژه ذکر شده است. در مقاله پیش رو، در این باب، واژه نامه هایی چون لسان العرب، تاج العروس، المفردات فی غریب القرآن و غالب تفاسیر مهم جهان اسلام، از نخستین آن، یعنی تفسیر مقاتل بن سلیمان تا نمونه و المیزان مورد بررسی و استناد قرار گرفته است، اما نگارنده این مقاله ابتدا این دیدگاه را مطرح کرده است که واژه مزبور در این سیاق قرآنی، معنایی دیگر دارد و آنگاه استدلال نموده است که این واژه، دخیل و از خانواده زبان های سامی می باشد و از این رو، در واژه نامه های عبری، آرامی و سریانی به جستجوی معنای آن پرداخته است و معانی دیگری را ارائه داده که سازگاری بیشتری با سیاق آیه شریفه دارد.
    کلیدواژگان: رهو، قرآن، واژگان دخیل