فهرست مطالب

پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده - سال پنجم شماره 2 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1396)

مجله پژوهش های انتظامی - اجتماعی زنان و خانواده
سال پنجم شماره 2 (پیاپی 9، پاییز و زمستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/12/15
  • تعداد عناوین: 7
|
  • اکبر زمان زاده، محمدرضا شادمان فر * صفحات 137-156
    زمینه و هدف
    یکی از عوامل زمینهساز گرایش به جرائم مواد مخدر، عوامل خطرساز در خانواده است. از این رو، شناسایی و تاثیر عوامل خطر در گرایش افراد به جرائم مواد مخدر و سپس به کارگیری تدابیر پیشگیرانه متناسب با آن بسیار مهم است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه عوامل خطرساز در خانواده با گرایش به جرائم مواد مخدر با تاکید بر پیشگیری رشدمدار است.

    روش
    این تحقیق به صورت توصیفی - پیمایشی است. اطلاعات تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده ها بهوسیله پرسشنامه محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ 86/0 جمعآوری شد. جامعه آماری تحقیق، زندانیان مواد مخدر شهرستان یزد بودهاند که به شیوه طبقهای متناسب با حجم 298 نفر انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق نشان داد تحصیلات پایین والدین، درآمد پایین و مشکلات مالی خانواده، سطح پایین پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده، سابقه ارتکاب جرائم مواد مخدر در بین اعضای خانواده و طلاق و جدایی والدین بهعنوان عوامل خطرساز در خانواده در گرایش زندانیان به جرائم مواد مخدر موثر بودهاند.
    نتیجه گیری
    از مهمترین عوامل حمایتی در زمینه پیشگیری رشد مدار با رویکرد خانواده محور، برنامه مبتنی بر آموزش والدین، خانوادهدرمانی، حمایت اقتصادی و توانمندسازی خانواده های در معرض خطر بودند. کلید واژه ها: پیشگیری رشد مدار، خانواده، زندانیان مواد مخدر، شهرستان یزد، عوامل خطر، عوامل حمایتی.
    کلیدواژگان: کليد واژه ها: پيشگيري رشد مدار، خانواده، زندانيان مواد مخدر، شهرستان يزد، عوامل خطر، عوامل حمايتي
  • لیلا احمدی*، مظفر صرافی، جمیله توکلی نیا، حسن محمدیان مصمم صفحات 157-180
    زمینه و هدف
    ترس شهری اثری ژرف بر سبک زندگی، تحرک، رفتار، بهروزی و خود- هویتی انسان و به ویژه زنان دارد که محدودیتهای فضایی تحمیلشده بهواسطه آن به محرک بازتولید محرومیتهای اجتماعی- فضایی تبدیل میشود. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی تحلیل فضامندی ترس زنان از بزهکاری و درک الگوهای فضایی بر خواسته از این ترس در 5 ایستگاه متمایز بی آرتی خط چهار تهران و محدوده بلافصل آن است.
    روش
    روش تحقیق، کمی بوده و روش جمعآوری داده ها به صورت میدانی و اسنادی است. جامعه آماری این پژوهش را کاربران زن خط 4 بی آر تی تهران در گروه سنی 18-45 سال تشکیل دادهاند که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس استفاده شد و تعداد 120 پرسشنامه نیمه ساختیافته تکمیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان میدهد که نزدیک به 64 درصد زنان به هنگام جابهجایی توسط خط 4 بی آر تی احساس ترس از بزهدیدگی داشته اند و مقایسه 5 ایستگاه نمایشگاه، ملاصدرا، نواب، هلالاحمر و میدان بهمن براساس آنالیز واریانس یکطرفه نشان میدهد که تفاوت معناداری در میزان امنیت زنان در ایستگاه های مختلف وجود دارد. بیشترین میزان ترس مربوط به ایستگاه ملاصدرا و کمترین آن مربوط به ایستگاه نواب است. زنان مسافر براساس تصویرهای ذهنی پیشگویانه خود، راهبردهای مقابله همچون اجتناب از حضور در فضا و سفر غیرمستقل اتخاذ کرده اند.
    نتیجه گیری
    فضامندی ترس زنان در محیطهای حملونقل منطقه 6 شهرداری تهران، جلوه فضایی نابرابری های جنسیتی و برآیند ویژگی های خاص محیط ساخته شده است. شناخت و رسیدگی به نابرابری های جنسیتی، ارزیابی نظاممند ریسک امنیت ایستگاه های بیآرتی و محدوده بلافصل آن، کنترل اجتماعی غیررسمی فضاها، تدوین و اجرای استانداردهای مراقبت و نگهداری مستمر و استفاده از ویژگی های خاص طراحی بهعنوان پیشنهادهای این پژوهش مطرح شده است.
    کلیدواژگان: زنان، ترس از جرم، حملونقل همگانی، خط 4 بی آر تی
  • سیدمهدی تقوی*، شهناز اصلانی صفحات 181-205
    زمینه وهدف
    تحولات سریع و عمیق در دنیای جدید که برجسته ترین مشخصه آن بستر اطلاعاتی و ارتباطی که موجد و هدایتگر این تحولات هستند، نهاد خانواده را چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ ارزشی در معرض دگرگونی های محوری قرار داده بصورتی که سایر نهادهای اجتماعی مثل دین که در شکل پذیری خانواده در این دو بعد تا پیش از عصر مدرن تاثیر بسزایی داشتند را به انزوا رانده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف رسانه (ماهواره و اینترنت) و دینداری بر ارزش های خانواده در شهر سمنان است.
    روش
    روش پژوهش حاضر پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهر سمنان میباشد که تعداد 401 نفر از آنها بصورت نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری گویایی تایید فرضیه های تحقیق است.
    یافته ها
    طبق یافته های تحقیق رابطه معکوس بین مصرف رسانه (اینترنت و ماهواره) و ارزشهای خانواده؛ همچنین بین مصرف رسانه و میزان دینداری وجود دارد. از سوی دیگر رابطه مستقیم معنی داری بین دینداری و پایبندی به ارزش های خانواده بدست آمد.
    نتیجه گیری
    افزایش سواد رسانه ای خانواده ها، تولید محتواهای رسانه ای با الهام از آموزه های دینی، ارائه مشاوره به خانواده ها و برگزاری کارگاه های آموزشی در این زمینه بخشی از راهکارهایی است که نهادهای مسئول همچون رسانه ها و نیروی انتظامی با توجه به ظرفیت های خود میتوانند در جهت مدیریت بهتر رابطه شهروندان و رسانه ها و جلوگیری از استحاله ارزش های خانواده بکار گیرند.
    کلیدواژگان: دینداری، مصرف رسانه، ماهواره، اینترنت، ارزشهای خانواده، سمنان
  • اسدالله مالکی *، هیمن خضری آذر، محمد حافظ نیا صفحات 206-220
    زمینه و هدف
    هدف پژوهش حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان قانونگریز و قانونمدار در جامعه بود. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع علی - مقایسهای بود. جامعه آماری، زندانیان زن شهر ارومیه بودند.
    روش
    در این پژوهش، قانونگریزی به دو نوع شدید و نرم تقسیمبندی شد. برای گروه قانونگریز در سطح شدید،30 نفر از زندانیان زن شهر ارومیه، برای گروه قانونگریز نرم، 30 نفر از جمعیت زنان شهر ارومیه با توجه به 21 مصداق عینی کلانتری، ربانی و صداقت و برای گروه قانونمدار نیز 30 نفر از جمعیت عمومی زنان شهر ارومیه به عنوان نمونه انتخاب شدند و سه گروه بر اساس ویژگی های شخصیتی برونگرایی، روانرنجورخویی، سازگاری، وظیفهشناسی و گشودگی به تجربه مقایسه شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (NEO-FFI) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و سپس آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه میانگینها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که گروه قانونگریز در سطح شدید در بالاترین سطح روانرنجورخویی، سپس گروه قانونگریز در سطح نرم و بعد از آن گروه قانونمدار قرار دارد. گروه قانونگریز در سطح شدید و نرم از گروه قانونمدار برونگراترند. اما بین گروه قانونگریز در سطح نرم و شدید از لحاظ ویژگی شخصیتی برونگرایی تفاوت معناداری وجود نداشت. در سه بعد شخصیتی گشودگی به تجربه، سازگاری و وظیفهشناسی، گروه قانونمدار نسبت به دو گروه قانونگریز در سطح شدید و نرم نمرات بالاتری کسب کردند.
    نتیجه گیری
    بین زنان قانونگریز و قانونمدار در ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد و ویژگی های شخصیتی بر قانونگریزی و قانون مداری تاثیرگذارند.
    کلیدواژگان: روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی، گشودگی به تجربه، سازگاری، قانون گریز، قانون مدار
  • سیده مهسا باقری *، عباسعلی شاهرودی صفحات 221-234
    زمینه و هدف
    زنان از آسیبپذیرترین اقشار جامعه در مسائل امنیتی هستند و دانشجویان زن به دلیل دوری از خانه و خانواده، احساس عدم امنیت را بیشتر از دیگران تجربه میکنند. طراحی محیطی از جمله مسائلی است که میتواند در القای احساس امنیت به زنان تاثیرگذار باشد. این پژوهش با هدف بررسی نقش طراحی فضای داخلی بر احساس امنیت زنان انجام پذیرفته است و تاثیر طراحی نشیمن خانه های دانشجویی دانشگاه مازندران را بر احساس امنیت زنان بررسی میکند.
    روش
    پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی به همراه مطالعات کتابخانه ای، از نظر روش، پیمایشی و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از دانشجویان زن خوابگاه دانشگاه مازندران است که با نمایش 10 تصویر از نشیمن خوابگاه دانشجویی و توزیع پرسشنامه افتراق معنایی (S) با مقیاس هفتدرجهای لیکرت، میزان انتقال احساس امنیت به آنها مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بین ویژگی های فیزیکی فضای نشیمن خانه های دانشجویی و احساس امنیت زنان رابطه معناداری وجود داشت؛ به طوریکه ویژگی هایی نظیر بازشوهای بزرگ و زیاد، سقف صاف نشیمن، کف پارکت یا سرامیک، بزرگی نشیمن، محصور نبودن نشیمن، استفاده از رنگهای گرم، وجود ستون در فضا و عناصر دکوراتیو زیاد در فضا موجب کاهش احساس امنیت در زنان مورد پژوهش شد. در مقابل، ویژگی هایی چون بازشوهای کم و کوچک، سقف شیبدار، کوچکی نشیمن، استفاده از رنگهای سرد و خنثی و عناصر دکوراتیو کم در فضا موجب افزایش احساس امنیت در نمونه مورد مطالعه گشته است.
    نتیجه گیری
    طراحی مناسب فضای داخلی نشیمن دانشجویی موجب افزایش احساس امنیت در دانشجویان زن میشود. الگوهایی فیزیکی نظیر مصالح طبیعی، بازشوهای کم و کوچک و کوچکی نشیمن به دلیل داشتن ارتباط مثبت و معنیدار بااحساس امنیت برای افزایش احساس امنیت زنان در خانه های دانشجویی پیشنهاد میشود.
    کلیدواژگان: احساس امنیت، خانه های دانشجویی، زن، نشیمن، فضای داخلی
  • اشرف مهمان نوازان، مجید صفاری نیا، علیرضا آقا یوسفی، سیمین حسینیان صفحات 235-258
    زمینه و هدف
    رشد پس آسیبی به ایجاد تغییرات مثبت در زندگی در جهت رشد شخصی، پس از تجربه رویداد آسیبزا اشاره دارد که ویژگی های فردی و فرصتهایی برای بازتوانی، مهمترین عوامل موثر آن میباشند. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی رواندرمانی شناختی- رفتاری و رواندرمانی آدلری بر رشد پس آسیبی زنان آسیبدیده از بیوفایی همسر است.
    روش
    این پژوهش، نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. 24 زن خیانت دیده به صورت نمونه گیری در دسترس از میان مراجعهکنندگان مراکز سلامت روان اجتماعمحور و شهرداری تهران و داوطلب شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. سپس، یکی از گروه های آزمایش تحت رواندرمانی آدلری و یک گروه دیگر، تحت رواندرمانی شناختی - رفتاری به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. قبل از جلسات رواندرمانی و پس از آن، هردو گروه آزمایش و گروه کنترل، توسط پرسشنامه رشد و تکامل پس آسیبی تدسچی و کالهون (1996) مورد اندازهگیری قرار گرفتند و سپس دو ماه بعد نیز مجددا این اندازهگیری تکرار شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شده است.
    یافته ها
    هر دو رواندرمانی (آدلری و شناختی – رفتاری)، میزان «رشد پس آسیبی» زنان خیانت دیده را بهبود بخشیده و تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    این پژوهش نشان داد که با رواندرمانی آدلری و شناختی – رفتاری میتوان «رشد پس آسیبی» زنان خیانت دیده را ارتقاء داد و پیشنهاد می شود برای سایر زنان خیانت دیده نیز به کار گرفته شود که از وقوع احتمالی رفتارهای خودآسیبرسان یا وقوع جرم به هر شیوه انتقامی پیشگیری کرد.
    کلیدواژگان: رواندرمانی آدلری، رواندرمانی شناختی - رفتاری، زنان خیانت دیده
  • فاطمه عظیمی* صفحات 259-274
    زمینه و هدف
    زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع، عامل مهم و موثری در پیشرفت جامعه هستند. از آنجایی که برخی از آنها ناچار به سرپرستی از خانواده نیز میباشند، با مسائل متعدد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و روانی درگیر هستند و جزء اقشار آسیب پذیر جامعه محسوب میشوند. یکی از دلایل مهمی که زنان سرپرست خانوار در فقر اقتصادی و گاهی فرهنگی باقی میمانند، دسترسی بسیار محدود به شبکه های اجتماعی است. به این ترتیب، تعیین و ارزیابی مولفه های سرمایه اجتماعی در زنان سرپرست خانوار هر جامعه، ضروری به نظر میرسد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه اجتماعی در کاهش گرایش به اعتیاد زنان سرپرست خانوار شهرستان زنجان انجام شد.
    روش
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی بوده که طی آن 200 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان زنجان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناسی، پرسشنامه سرمایه اجتماعی، پرسشنامه سرمایه فرهنگی و پرسشنامه گرایش به اعتیاد بود. برای تحلیل داده ها از شاخصه ای آمار توصیفی مانند درصد فراوانی و آمار استنباطی مانند آزمون همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی با نرم افزار 21spss استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بین بعد ارتباطی متغیر سرمایه اجتماعی با گرایش به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد، بدین معنی که با افزایش بعد ارتباطی متغیر سرمایه اجتماعی، گرایش به اعتیاد کاهش پیدا میکند (001/0>P).
    نتیجه گیری
    سرمایه اجتماعی ارتباط متقابل افراد با یکدیگر، اعتماد و قابلیت اطمینان است که میتواند با ایجاد شناخت مناسب و تسهیل امکانات موجود، کارآیی جامعه را بهبود بخشیده و موجبات کاهش آسیبپذیری افراد جامعه را فراهم آورد. بنابراین، به منظور بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار، توجه به این متغیر مهم به صورت دوره های آموزشی با هدف بهبود مهارتهای اجتماعی آنها سودمند خواهد بود.
    کلیدواژگان: زنان سرپرست خانوار، سرمایه اجتماعی، گرایش به اعتیاد، آسیب اجتماعی