فهرست مطالب

زیست شناسی خاک - سال چهارم شماره 1 (تابستان 1395)

مجله زیست شناسی خاک
سال چهارم شماره 1 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/27
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مقاله پژوهشی
  • رئوف سید شریفی*، پریسا قنبری، کاظم خاوازی، حسین کمری صفحات 1-14
    به منظور مطالعه برهمکنش نیتروژن و کودهای زیستی بر عملکرد، روند رشد دانه و کارایی مصرف کود در گندم، آزمایشی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 92- 91 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل تلقیح بذر با کودهای زیستی در پنج سطح (عدم تلقیح، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم سویه 5 ، آزوسپریلیوم لیپوفروم سویه OF و سودوموناس پوتیدا با سویه های 4 و 11) و مقادیر کود نیتروژن دار در چهار سطح (صفر،60، 120و 180کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره بود. نتایج نشان داد که بین مقادیر نیتروژن، تلقیح بذر با کودهای زیستی و اثر متقابل مقادیر نیتروژن در تلقیح بذر با کودهای زیستی اختلاف آماری معنی داری در سطح احتمال یک درصد بر عملکرد، اجزای عملکرد، سرعت و دوره پر شدن دانه وجود دارد. مقایسه میانگین ها نشان داد که بالاترین عملکرد، اجزای عملکرد، سرعت و طول دوره پر شدن دانه به تلقیح بذر با ازتوباکتر در کاربرد 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و کمترین آن ها در عدم تلقیح بذر با کودهای زیستی و عدم مصرف نیتروژن به دست آمد. بیشترین کارایی مصرف نیتروژن (1/32 کیلوگرم برکیلوگرم) در تلقیح بذر با ازتوباکتر در کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و کمترین آن (5/19 کیلوگرم بر کیلوگرم) در عدم استفاده از کود زیستی در کاربرد 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. به نظر می رسد به منظور افزایش عملکرد و طول دوره پر شدن دانه می توان پیشنهاد کرد که تلقیح بذر با ازتوباکتر در کاربرد 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به کار برده شود.
    کلیدواژگان: دوره پر شدن دانه، نیتروژن، کود های زیستی، گندم، تلقیح بذر
  • محمد بیرانوند، یحیی کوچ* صفحات 15-26
    کرم های خاکی مهمترین خرده ریز خوار در خاک جنگل های مناطق معتدله محسوب می شوند. در جنگل های جلگه ای، کرم های خاکی نقش بسیار مهمی بر مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک دارند. با هدف بررسی تاثیر گونه های درختی پهن برگ بر وفور و تنوع کرم های خاکی و برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک، این تحقیق در جنگل جلگه ای واقع در شهرستان نور انجام شد. در اردیبهشت ماه، نمونه برداری از خاک (ابعاد 50 × 50 سانتی متر) تحت پوشش شش گونه درختی پهن برگ (بلوط بلندمازو، ممرز، اوجا، سفیدپلت، توسکا قشلاقی و لرگ) از عمق 0 تا20 سانتی متری خاک صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که کرم های خاکی شناسایی شده متعلق به یک خانواده (Lumbricidae)، شش جنس (Dendrobaena، Bimasto، Lumbricus، Eisenia، Aporrectodea و Octolasion) و 3 گروه اکولوژیک (Epigeic، Anecic و Endogeic) بودند. کرم های خاکی Dendrodrilus rubidus و Dendrobaena octaedra از گروه اکولوژیک Epigeic دارای بیشترین فراوانی بودند. گونه های درختی توسکا، بلوط بلندمازو و ممرز به ترتیب دارای بیشترین وفور کرم خاکی Dendrodrilus rubidus و گونه های لرگ و اوجا دارای بیشترین فراوانی کرم خاکی Dendrobaena octaedra بودند. میانگین وفور گروه های اکولوژیک کرم خاکی و شاخص های تنوع زیستی آنها در ارتباط با گونه های درختی اختلاف معنی داری را نشان نداد. بافت و pH خاک تاثیر معنی داری بر گونه های مختلف درختی داشتند، در حالی که درصد رطوبت خاک تاثیر معنی داری نداشت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که کرم های خاکی می توانند به عنوان یک شاخص زیستی در ارزیابی اکوسیستم های جنگلی مورد استفاده قرار گیرند.
    کلیدواژگان: جنگل پهن برگ، کرم خاکی، بافت خاک، تنوع زیستی، لمبریسیده
  • زهرا اشکیود، رقیه موسوی، ابراهیم سپهر، میرحسن رسولی صدقیانی، عباس صمدی صفحات 27-37
    به منظور بررسی فسفرکارایی گیاهان ذرت و آفتابگردان در حضور ریزجانداران حل کننده فسفات، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب آماری بلوک های کامل تصادفی با دو گیاه آفتابگردان و ذرت و تیمارهای کودی مختلف شامل مصرف سنگ فسفات (RP)، تلقیح سنگ فسفات با قارچ های حل کننده فسفات (RP+F)، تلقیح با باکتری های حل کننده فسفات (RP+B)، تلقیح با مخلوط باکتری ها و قارچ های حل کننده فسفات (RP+FB) و مصرف فسفر محلول (PS) در سه تکرار اجرا گردید. بعد از 9 هفته، گیاهان برداشت و وزن خشک اندام هوایی و میزان فسفر آن اندازه گیری و شاخص های کارایی محاسبه شد. نتایج نشان داد بین تیمارهای میکروبی و گیاهان از لحاظ عملکرد اندام هوایی (SDW)، غلظت فسفر (PC) و مقدار فسفر کل گیاه (TP)، کارایی جذب فسفر (PACE) و مصرف فسفر (PUTE) اختلاف معنی داری وجود داشت، به طوری که در بین تیمارهای میکروبی، تیمار تلقیح قارچی موثرتر از سایر تیمارها بود و بطور متوسط عملکرد اندام هوایی را از 3/7 گرم به 5/15گرم و کارایی جذب فسفر را از 16/0 به 64/0 افزایش داد. تلقیح تکی حل کننده های فسفات شاخص کارایی فسفر (PE) را بطور معنی دار افزایش داد اما تلقیح با هم حل کننده های فسفات تاثیر معنی دار بر روی PE نداشت. بنابراین با توجه به توانایی ریزجانداران حل کننده فسفات در آزاد سازی فسفر از منابع نامحلول و اثر مفید بر کارایی جذب فسفر می توان نتیجه گرفت که به کارگیری ریزجانداران حل کننده فسفات به همراه سنگ فسفات می تواند فاکتور مهمی در کاهش هزینه های تولید و مشکلات زیست محیطی باشد.
    کلیدواژگان: ریزجانداران حل کننده فسفات، جذب فسفر، مصرف فسفر، کارایی فسفر
  • دانیال فرهادی *، حمیدرضا اصغری، محمدرضا عامریان، علی عباسپور صفحات 39-52
    استفاده بی رویه از کود های شیمیایی، سبب آلودگی محیط زیست و بخصوص آلودگی منابع آب و خاک شده است. یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از این معضل و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی بکارگیری کودهای زیستی و اصلاح کننده های معدنی خاک در تولید محصولات می باشد. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریز و زئولیت به عنوان اصلاح کننده معدنی خاک در سطوح مختلف کود شیمیایی فسفر بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و زراعی گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1392 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایش شامل قارچ میکوریز در دو سطح، کاربرد و عدم کاربرد، زئولیت در دو سطح، 9 تن در هکتار و عدم کاربرد و کود شیمیایی سوپر فسفات تریپل در سه سطح، صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد کاربرد توام زئولیت و کود شیمیایی فسفر موجب افزایش معنی دار ارتفاع و قطر ساقه گیاه ذرت به ترتیب به میزان 67/25 و 80/13 درصد شد. همچنین کاربرد زئولیت به همراه قارچ میکوریز منجربه افزایش معنی دار شاخص سطح برگ و ارتفاع گیاه به ترتیب به میزان 96/24 و 46/11 درصد شد. با کاربرد جداگانه کود شیمیایی فسفر، میکوریز و زئولیت، وزن صد دانه به ترتیب 12/20، 47/20 و 7/9 درصد افزایش معنی داری یافت. همچنین کود فسفر و قارچ میکوریز هر کدام به تنهایی سبب افزایش معنی دار عملکرد دانه و وزن بلال شده اند. درصد فسفر دانه تنها تحت تاثیر تیمار قارچ میکوریز بطور معنی داری افزایش یافت. اثر متقابل میکوریز و زئولیت نیز بر درصد پتاسیم بذر معنی دار و سبب افزایش آن گردید. استفاده از قارچ میکوریز به همراه اصلاح کننده خاک (زئولیت) ضمن مصرف بهینه کودهای شیمیایی فسفر در مزارع، می تواند موجب بهبود صفات فیزیولوژیکی و زراعی در گیاه ذرت شود. نتایج این آزمایش می تواند در سیستم های کشاورزی ارگانیک و پایدار مورد استفاده قرار گیرد.
    کلیدواژگان: سوپر فسفات تریپل، سینگل کراس 704، اصلاح کننده خاک، وزن بلال، عملکرد دانه
  • سکینه گورویی*، امیر آینه بند، عبدالامیر معزی صفحات 53-62
    در سال های اخیر به دلیل آثار نامطلوب کودهای شیمیایی بر محیط زیست و سلامت انسان توجه به راه کارهای غیر شیمیایی برای حاصلخیزی خاک مانند ورمی کمپوست افزایش یافته است. به منظور بررسی اثر نوع بقایای گیاهی بر کمیت کود ورمی کمپوست و خصوصیات کرم های خاکی آزمایشی در سال 1392 در محیط گلخانه ی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهوازاجرا شد. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. فاکتور اول شامل چهار نوع بقایای گیاهی شامل بقایای برنج، ذرت، گندم و نیشکر و فاکتور دوم نیز شامل سه نسبت وزنی بقایای گیاهی (به صورت 30 ، 40 و 50 درصد بقایا) در تهیه بستر ماده ی آلی اولیه بود. کمیت کود ورمی کمپوست نهایی و برخی خصوصیات کرم های فعال مانند تعداد، وزن و مرحله ی رشدی (بالغ و نابالغ) اندازه گیری شد. طول دوره ی آزمایش 90 روز بود. نتایج نشان داد که هم نوع بقایای گیاهی و هم درصد وزنی آن ها اثر معنی داری بر وزن و تعداد کرم های خاکی داشت. بالاترین وزن کل کرم (38/352 گرم) مربوط به استفاده از بقایای گندم با نسبت وزنی 50 درصد بود. بیشترین تعداد کل کرم (32/7193) در نتیجه ی استفاده از بقایای برنج با نسبت وزنی 30 % به دست آمد. همچنین بیشترین مقدارکود ورمی کمپوست تولید شده (67/3288 گرم) در کاربرد بقایای گندم به میزان 50 درصد به دست آمد که بیشترین ضریب تبدیل را نیز دارا بود (29/83%). در مجموع برای تولید ورمی کمپوست توجه به دو عامل نوع بقایا و درصد وزنی آن ها ضروری خواهد بود.
    کلیدواژگان: Eisenia fetida، وزن، جمعیت، بقایای گیاهی، کرم خاکی
  • مریم براری ضیابری، داود هاشم آبادی* صفحات 63-73
    به منظور بررسی تاثیر باکتری های حل کننده ی فسفر و قارچ میکوریزا بر برخی خصوصیات کمی و کیفی گل قرنفل (Dianthus barbatus)، آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریلدر قالب طرح آماریبلوک های کامل تصادفی با 12 تیمارشامل: میکوریزا در دو سطح (مصرف و عدم مصرف میکوریزا)،باکتری های حل کننده فسفردر دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح)، کود شیمیایی (سوپر فسفات) در سه سطح (0، 50 و 100میلی گرم در لیتر)،در 4 تکرار با 48 پلاتآزمایشیو 240 گیاه قرنفل انجام شد. باکتری مورداستفاده در این پژوهش باکتری 187ازگونهPseudomonas fluoresens وقارچ میکوریزای آربسکولار (VAM) از گونه های Claroideoglumus etunicatum، Rhizophagus intraradices و Funneliformis mosseae انتخاب شدند و در مراحل بذری و انتقال نشاء مورد استفاده قرار گرفتند. صفات اندازه گیری شدهعبارتند از: عمر گل، کلروفیل کل، درصد کلونیزاسیون ریشه،میزان فسفر اندام هوایی و ارتفاع ساقه اصلی.نتایج نشان دادکهمصرفقارچ میکوریزا آربسکولاربر کلروفیل کل، کلونیزاسیون و ارتفاع ساقهاصلی تفاوت معنی دارایجاد نمود و مصرف باکتری های حل کننده فسفر روی تمام صفات اندازه گیری شده اثر معنی دار داشت و استفاده از این دو کود زیستیمصرف سوپر فسفاترا تا 50 درصد کاهش دادند. مصرفدو میکروارگانیسم همراهبا 50 درصد سوپرفسفات، بهترین تیمار از نظرافزایش درصد کلونیزاسیون و کلروفیل کل بودو با افزایشمصرفسوپر فسفات، درصد کلونیزاسیون کاهش یافت. استفاده از میکروارگانیسم های حل کننده فسفر 25/32 روز عمر گل را نسبت به شاهد افزایش داد.
    کلیدواژگان: باکتری حل کننده فسفر، عملکرد، قارچ میکوریزا، قرنفل(Dianthus barbatus)
  • پریسا ستوده، عبدالرضا اخگر *، پیمان عباس زاده دهجی صفحات 75-87
    امروزه مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیست محیطی عدیده ای از جمله آلودگی منابع آب، خاک و کاهش میزان حاصلخیزی خاک ها گردیده است. استفاده از منابع بیولوژیک به جای منابع شیمیایی، نقش مهمی در باروری و حفظ فعالیت بیولوژیک خاک، افزایش کیفیت محصولات کشاورزی و سلامت اکوسیستم دارد. بنابراین به منظور بررسی تاثیر ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد بر شاخص های رشد و جذب عناصر کنجد، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. فاکتورهای مورد بررسی شامل ورمی کمپوست در چهار سطح (صفر (V0)، یک (V1)، دو (V2) و چهار (V3) درصد وزنی) و باکتری های محرک رشد در سه سطح (تلقیح با جدایه ای از باکتری آزوسپیریلوم (B1)، تلقیح با جدایه ای از باکتری ازتوباکتر (B2)) و تیمار بدون باکتری (B0)) بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارتفاع ساقه، قطر ساقه، جذب فسفر و روی تحت تاثیر اثرات اصلی ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد به طور معنی داری افزایش یافتند. همچنین کاربرد تلفیقی ورمی کمپوست و باکتری های محرک رشد توانست به طور معنی داری باعث افزایش وزن خشک اندام هوایی، سطح برگ و جذب عناصر نیتروژن، پتاسیم، آهن، منگنز و مس شود. بیشترین وزن خشک اندام هوایی، سطح برگ و جذب نیتروژن، پتاسیم، آهن و منگنز اندام هوایی در تیمار کاربرد 4 درصد وزنی ورمی کمپوست به همراه باکتری ازتوباکتر مشاهده گردید و بیشترین مس اندام هوایی در تیمار کاربرد 2 درصد وزنی ورمی کمپوست بدون باکتری بدست آمد.
    کلیدواژگان: باکتری های محرک رشد گیاه، جذب عناصر، شاخص های رشد، کود آلی
|
  • R. Seyed Sharifi *, P. Ganbari, K. Khavazi, H. Kamari Pages 1-14
    In order to study the interaction of nitrogen and biofertilizers on yield, grain growth of wheat and fertilizer use efficiency, a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design by three replications in field experimental University of Mohaghegh Ardabili in 2012. Factors were as follows: nitrogen rates in four levels (0, 60, 120 and 180 kg N ha-1 from Urea source) and seed inoculation with biofertilizers in five levels containing: (seed inoculation with Azotobacter chroococcum strain 5, Azospirillum lipoferum strain OF, Psedomunas putida strains of 4 and 11, control). The results showed that there was a significant difference between nitrogen rates, biofertilizers and their interaction on yield, yield components, rate and grain filling period at P ≤0.01. Comparison of means showed that the maximum yield, yield components, rate and grain filling period belonged to application of 180 kg N ha-1 whenseed inoculated with Azotobacter. Theminimum of it was observed in control treatment. The highest nitrogen use efficiency (32.1 kg/kg) was observed in 60 kg N treatment when seed inoculated with Azotobacter and the lowest of it (19.5 kg/kg) was found in 180 kg N treatment without inoculation. Grain yield and grain filling period were affected by when seeds inoculated with Azotobacter and 180 kg N was applied.
    Keywords: Biological fertilizers, Grain filling period, nitrogen, Seed inoculation, Wheat
  • M. Bayranvand, Y. Kooch* Pages 15-26
    Earthworms are the most important soil detritivores in temperate forests. In the flat forests, earthworms have very important role on soil physical and chemical properties. This research was considered for studying the effect of broad-leaved tree species on abundance and diversity of earthworms in a flat forest located in Noor city, Mazandaran province, northern Iran. Soil samplings (50×50cm area) were carried out under closed canopy of broad-leaved tree species (oak, hornbeam, elm, Persian poplar, alder and walnut tree) at the 0-20cm soil depth. The results showed that the earthworms were belonged to Lumbricidae family, six genus (Dendrobaena, Bimasto, Lumbericus, Eisenia, Aporrectodea and Octotasion) and three ecological groups (Epigeic, Anecic and Endogeic). Dendrodrilus rubidus and Dendrobaena octaedra were the most frequent earthworm and fitted to Epigeic ecological group. Maximum population of Dendrodrilus rubidus was found understory of alder, oak and hornbeam. While the most abundance of Dendrobaena octaedra was found under walnut tree and elm. Tree species had no statistically effect on the mean abundance of earthworm ecological groups and biodiversity indices. Soil texture and pH were affected by tree species while soil water content didn’t show significant changes. Our finding indicated that earthworm can be used as bio-indicator of forest ecosystems assessment.
    Keywords: Broad, leaved forest, earthworm, soil texture, biodiversity, Lumbricidae
  • Z. Ashkyoud, R. Mosavi, E. Sepehr, A. Samadi, A. Samadi Pages 27-37
    In order to investigate the effect of microbial inoculation on phosphorus acquisition efficiency of sunflower and corn, a glasshouse factorial experiment conducted in completely randomized block design with two plants (corn and sunflower) and five phosphorus (P) treatments including rock phosphate (RP), RP inoculated with the fungi solubilizing phosphate (RP), RP inoculated with the phosphate solubilizing bacteria (RP), RP with phosphate solubilizing bacteria and fungi (RP) and soluble P (PS) in three replications. After 9 weeks, plants were harvested and shoot dry weight (SDW) and P concentration (PC) were measured and then PE indices were calculated. The results showed that, there were significant differences in shoot dry weight (SDW), P concentration (PC) and plant total P (TP), P acquisition efficiency (PACE) and P utilization efficiency (PUTE) between microbial treatments and plant types. The fungi inoculation was more effective than other microbial treatments and on average, SDW increased from 7.3 g to 15.5 and PACE from 0.16 to 0.64. The single inoculation of phosphate solubilizing microorganisms increased the P efficiency indices significantly, but the con-inoculation of phosphate solubilizing had no significant effect on PE. Thus, according to the results the application of phosphate rock with phosphate solubilizing microorganisms can be recommended to minimize the costs of plant production and to reduce environmental problems.
    Keywords: Phosphate solubilizing microorganisms, P uptake, P utilization, Phosphorus efficiency
  • D. Farhadi *, H. R. Asghari, M. R. Ameriyan, A. Abbaspour Pages 39-52
    High chemical fertilizer applications caused many environmental problems particularly contamination of water and soil resources. One of the suitable solutions to prevent these problems and improve the quality of agricultural product, is applying biological fertilizers and mineral soil amendments. This study was carried out to consider the effects of mycorrhizal fungi and zeolite on some morphological and agronomic characteristics of maize (single cross 704) at different levels of phosphate fertilizer at agricultural faculty of Shahrood university. The factorial experiment was performed based on the randomized complete block design (RCBD) with three replications. The experiment factors included mycorrhizal fungi at two levels (with and without), zeolites at two levels (0 and 9 tons per hectare) and triple superphosphate fertilizer at three levels (0, 50 and 100 kg per hectare). The results showed that zeolite and phosphate fertilizer increased the height (25/67%) and stem diameter (13/80 %) of corn plant. In zeolite with mycorrhizal fungi treatment plant height and LAI increased 24/96%, 11/46% respectively. The 100-seed weight of corn increased in phosphate fertilizer, mycorrhizal fungi treatment. Phosphorus content of corn seed was significantly amplified by mycorrhizal fungi. The interaction of zeolite and mycorrhizal significantly amplified the k content of corn seed. The use of mycorrhizal fungi with zeolite improved the physiological and agronomic characteristics of maize. The results of this experiment can be used in organic and sustainable agricultural systems.
    Keywords: triple superphosphate, single cross 704, soil amendment, cob weight, grain yield
  • S. Gorooei *, A. Aynehband, A. A. Moezzi Pages 53-62
    In recent years, some problems caused by intensive application of chemical fertilizer. Therefore, more attention has been paid to non- chemical fertilizers such as vermicompost. In order to study the effect of different plant residues on vermicompost production and earthworm characters, an experiment was conducted in greenhouse condition at Shahid Chamran University of Ahwaz in 2013. The factorial experiment was based on RCBD with three replications. First factor included four plant residue types (rice, maize, wheat, sugarcane with control). Second factor comprised three levels of mixing ratio of plant residues with cow manure (30, 40 and 50%). Vermicompost production and some earthworm characters such as population, weight and growth stages were evaluated during three months. Our results showed that both plant residue types and proportions of plant residues had significant effect on population and weight of earthworm. The maximum amount of earthworm weight (352.38 g) was belonged to 50% (w/w) of wheat residues. But the maximum earthworm population (7193.32) was observed in the rice residues (30% w/w). In conclusion, both crop residues types and the mixing ratio of plant residues were two important factors in vermicomposting process.
    Keywords: Eisenia fetida, weight, population, crop residue, earthworm
  • M. Barari Ziabari, D. Hashemabadi * Pages 63-73
    In order to study the effect of phosphorous solubilizing bacteria (P) and mycorrhizal fungi on quantitative and qualitative traits of sweet william (Dianthus barbatus), a factorial experiment carried out based on completely randomized block design with 12 treatments: mycorrhizal fungi in two levels (with and without), solubilizing phosphorous (P) bacteria in two levels (with and without) and super phosphate in three levels (0, 50, 100%) and 4 replications, 48 plots and 240 plants. Pseudomonas fluoresens and Claroideoglumus etunicatum, Rhizophgus intraradices and Funneliformis mossea were used for seed inoculation at sowing date. In this experiment, display life, chlorophyll content, colonization percent, phosphorus concentration and main stem height were measured. Results showed that effect of solubilizing P bacteria was significant on main stem height, display life, phosphorus uptake. Solubilizing phosphorus bacteriaÇmycorrhizal fungiÇ50% super phosphate treatment was the best treatment in colonization. Root colonization reduced significantly with increasing the chemical fertilizer application. The highest shoot dry matter observed in mycorrhizal fungi and 100% chemical fertilizer treatment. Solubilizing phosphorous bacteria increased vase life (66.00 days) compared to control treatment (32.75 days).
    Keywords: Mycorrhizal fungi, Phosphorus solubilizing bacteria, Yield, Sweet William (Dianthus barbatus)
  • P. Sotodeh, A. R. Akhgar*, P. Abbaszadeh Dahaji Pages 75-87
    Nowadays, the use of chemical fertilizers in agricultural land causes numerous environmental problems such as water pollution, soil pollution and reduction of soil fertility. Using biological resources have important role in soil biological activity and fertility, improvement of product quality and safety of agricultural ecosystems. Hence, to investigate the effects of vermicompost and nitrogen-fixing bacteria (NFB)on the growth and nutrient uptake of Sesame seedlings, a greenhouse experiment was conducted in completely randomized factorial design with four replications. Treatments were included four levels of vermicompost (zero (V0), 1 (V1), 2 (V2) and 4 percent (V3)) and three levels of bacterial treatments (inoculation with Azospirillum (B1) and Azotobacter (B2) and without bacteria (B0)). The results showed that the application of vermicompost and NBF, each one alone, significantly increased the plant height, stem diameter, phosphorus and zinc uptake. Also, simultaneous application of vermicompost and NFB significantly enhanced shoot dry weight, leaf surface area and uptake of nitrogen, phosphorus, potassium, iron, manganese and copper. The maximum shoot dry weight, leaf surface and uptake of nitrogen, potassium, iron and manganese were obtained from 4 % vermicompost treatment with Azotobacter inoculation. The highest copper content in the shoot was found in 2% vermicompost treatment without bacteria inoculation.
    Keywords: PGPR, growth parameters, nutrient uptake, Organic fertilizer