فهرست مطالب

نشریه مطالعات تحول در علوم انسانی
پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/10/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ربیعا اسکینی، احسان لطفی صفحه 5
    اگر چه، استناد به واقعیت امور، همواره به عنوان یک اصل در نظام معاملات، منشا اثر و مورد توجه بوده است اما گاه این اصل به نحو ناعادلانه ای با حقوق افراد در تقابل قرار می گیرد. افرادی که با ناآگاهی از واقع امر و با اعنماد به وضعیت ظاهری امور، در معامله ای داخل شده اند و سپس با کشف واقعیت، حقوق ایشان در معرض تضییع می گیرد. نظریه «عمل به ظاهر» در راستای جبران این وضعیت و حمایت از حسن نیت افراد و استحکام معاملات پا به عرصه وجود نهاد. هر چند نفوذ این نظریه در لایه هایی از حقوق ایران به چشم می خورد لیکن به نظر می رسد که بهره گیری از ظرفیت های پشتوانه عظیم فقه و اتکا بر مبانی حقوق بومی چون اصالت الظهور، قاعده «غرور»، «لاضرر» و مواد مختلف قانونی در پیکره حقوق ایران، بتواند نظام حقوقی ایران را از عاریه گرفتن این تاسیس بی نیاز سازد.
    کلیدواژگان: نظریه، عمل به ظاهر، ظهور، ظن، غرور، حسن نیت
  • محمدرضا برزویی، مجید مبینی صفحه 27
    استوارت هال از اندیشمندان روشنفکر بریتانیایی که دوازده سال رئیس مرکز مطالعات فرهنگی دانشگاه بیرمنگام بوده و با ارائه نظریه دریافت (رمزگذاری/ رمزگشایی)، رویکرد نوینی به مطالعات ارتباطی مطرح و بر نقش مخاطب در تفسیر و معناسازی متن از جمله متون رسانه ای تاکید می کند. پیش فرض بنیادین این نظریه آن است که متون رسانه ای دارای معنایی ثابت یا ذاتی نیستند و هنگامی که مخاطب متن را قرائت، تماشا ویا استماع می کند آن متون معنا می یابند. هال در عین مخالفت با نظریه رفتارگرایی در ارتباطات، تعریف خاصی از شکل گیری معنا در اجتماع ارائه می دهد و همچنین پیام های رسانه ای را باز، چندمعنایی و مطابق بافت و فرهنگ دریافت کنندگان می داند. استوارت هال در الگوی ارتباطی خود که برگرفته از پارادایم تفسیری و هرمنوتیک فلسفی است، «مخاطب» را تنها «سازنده معنا» می داند که این مدعا از منظر حکمت متعالیه قابل نقد است.
    کلیدواژگان: دریافت، رمزگذاری، رمزگشایی، استوارت هال، پارادایم تفسیری، هرمنوتیک فلسفی
  • مهدی رضایی صفحه 47
    نقش معلم در هرم آموزشی از مهم ترین موضوعاتی است که کانون توجه بسیاری از مکاتب فلسفی - تربیتی قرار گرفته است. این اهمیت خود را در پست مدرنیسم و نقد وضعیت حاکم در جوامع مدرنیته، تئوری تربیت انتقادی می نمایاند. نوشتار پیش رو با هدف بررسی و تحلیل اندیشه های تربیتی پست مدرنیسم نسبت به جایگاه، نقش معلم و نقد آن نگارش شده است. نگارنده پس از توصیف دیدگاه فلسفی پست مدرنیسم، ویژگی ها و شاخص های آن در ارتباط با نقش معلم به بررسی جایگاه، نقش و نقد آن می پردازد. محقق در این مقاله به این نتیجه می رسد که نقش معلم در اندیشه ی تربیتی پست مدرنیسم بر اساس ماهیت تعلیم و تربیت پست مدرن- یعنی تربیت انتقادی- است که معلم عامل اصلی تحقق این تربیت به شمار می آید. این جایگاه و نقش بر اساس آموزه های اسلامی دارای نقدهایی است که به آنها اشاره می شود.
    کلیدواژگان: معلم، نقش معلم، پست مدرنیسم، تربیت انتقادی، تربیت اسلامی
  • محمد جواد شمس صفحه 75
    برخی از دانسته های ما درباره ادیان، بویژه ادیان ابتدایی، بیشتر مبتنی بر گزارش های مردم شناسان و جامعه شناسان غربی است، که اولا به سنت دینی خاصی تعلق داشته اند؛ و ثانیا با روش ها و شیوهای مشخص و محدود و گاه حتی با پیش فرض های معین، به مطالعه ادیان پرداخته اند؛ لذا به نظر می رسد، حداقل در برخی موارد، آنچه خواسته اند فهمیده اند، نه آنچه باید؛ و از طرفی دیگر به یک بعد و جنبه – آن هم جنبه ظاهری- توجه کرده اند، نه همه ابعاد. بنابراین، گزارش های آنان ناظر به جنبه ظاهری و بعد اجتماعی ادیان است، و قطعا در گزارش های آنان سایر ابعاد، مخصوصا بعد معنوی و باطنی، دین مغفول مانده است. به علاوه، برخی گزارش ها نیز قابل تردید است. افزون برآن، در فهم و ترجمه تحقیقات غربی تمام «ایسم ها» به پرستش ترجمه شده که در بیشتر موارد درست و دقیق نیست؛ بلکه بیشتر به معنای گرایش و احترام و قداست است(نصر، 1389،34 به بعد، 400به بعد).
    کلیدواژگان: دیدگاه، جامعه شناسان، ادیان، دین
  • علی عسگری یزدی، علی عسگری یزدی صفحه 103
    آکویناس برای تبیین نظریه تمثیل، ابتدا اشتراک لفظی واشتراک معنوی را در باب صفات مشترک میان خالق و مخلوق، نفی می کند واشتراک تمثیلی را، که راهی میان اشتراک لفظی ومعنوی است، جهت تبیین معناشناختی اوصاف الهی، می پذیرد. این تحلیل دوتقریر عمده به خود گرفته است: تمثیل«اسناد» و تمثیل«تناسب». درتمثیل اسنادی، یک لفظ خاص در دومعنا به کار می رود که موضوع در یک جا حقیقتا این معنی را دارا می باشدکه به تاکید آکویناس این نوع تمثیل برخدا به عنوان رابطه علت و معلول می-باشد. و درتمثیل تناسب، میان نسبت خدا باافعال بالفعل یا ممکنش از یکسو ونسبت انسان باافعال بالفعل یا ممکنش ازسوی دیگرتناسبی وجود دارد.آکویناس در تحلیل نخست، تمثیل را به صورت دوری با خود تمثیل توضیح می دهدکه تناقض آمیز است. و در تحلیل دوم با در نظر گرفتن وجود دو مجهول در معادله چهارعنصری، به بن بست می رسد. در این مقاله نگارنده نتیجه می گیرد که رویکرد اشتراک معنوی تشکیکی می تواند، راه حل نهایی حل این مسئله باشد.
    کلیدواژگان: نظریه تمثیل، آکویناس، زبان دین، اشتراک لفظی، اشتراک معنوی، تمثیل اسنادی، تمثیل تناسب
  • قربان علمی صفحه 121
    در این مقاله چیستی طبیعت انسان، ابعاد وجودی وی، ماهیت گناه، گناه ازلی و آثار آن، اراده انسان، نجات و راه آن در اندیشه جان کالون به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شناخت انسان از آن جهت که او شریف ترین مخلوق الهی است و شناخت او مقدمه شناخت خداست از اهمیت زیادی برخوردار است. انسان موجودی مرکب از جسم و روح است. انسان در اصل به صورت خدا آفریده شده و از فطرت الهی برخوردار است. آدم قبل از هبوط دارای اراده آزاد و حق انتخاب بود. او بواسطه اراده آزاد خود گناه کرد و گرفتار وضعیتی نامطلوب شد. گناه او به فرزندانش منتقل یافت. نتیجه گناه مرگ و رنج بود. در طبیعت آلوده به گناه انسان هنوز جرقه ایی برای احیاء و نجات وجود دارد. اراده، چون از طبیعت انسان جدایی ناپذیر است، از بین نرفته است، اما آن چنان توسط شهوات فاسد گردیده که از داشتن خواسته های خیر ناتوان است. انسان در وضعیت گناه آلود خویش نیازمند رابطه ای نجات دهنده با خداوند است. او این رابطه را در مسیح، بدست می آورد. هیچ راهی جز ایمان برای رستگاری نیست. خدا در آفرینش انسان سقوط آدم را از پیش تقدیر کرده است و از میان بازماندگانش اندکی را برای نجات و بقیه را برای تباهی بی پایان برگزیده است.
    کلیدواژگان: انسان، طبیعت انسان، گناه ازلی، اراده، نجات، تقدیر ازلی، کالون
  • مهدی فاضلی دهکردی، محمود نوذری صفحه 143
    هدف
    بررسی نظریه ی یادگیری اجتماعی باندورا و نقد آن با رویکردی اسلامی است.
    روش
    در این پژوهش از روش توصیفی و تحلیل محتوا استفاده نموده ایم.
    یافته ها
    این نظریه به عنوان جریانی انتقادی نسبت به تاثیر محیط بر رفتار انسان و هویت ماشینی که رفتارگرایی برای انسان قائل است مطرح شد. باندورا رفتار را حاصل تعاملی پیچیده بین ارگانیسم و موقعیت محیطی می داند. کل نگری، جبرگرایی،اطلاق ارگانیزم زنده به انسان، از مهم ترین مفروضه های فلسفی باندورا در این نظریه است.
    نتیجه گیری
    وفادار نبودن به کل گرایی در نگرش به انسان، نادیده گرفتن روح، بی توجهی به خدا و معاد و نظام احسن جهان خلقت و مقام والای انسان، وجود سرنخ هایی از داروینیسم و ناتوانی نظریه در توجیه رفتارهایی همچون شهادت و ایثار؛ نشان از آن دارد که این نظریه مبتنی بر فضای اجتماعی غرب است و تنها دران فضا قابلیت اجرایی دارد.
    کلیدواژگان: باندورا، یادگیری اجتماعی، مفروضه های فلسفی، جبر دوجانبه