فهرست مطالب

سلامت اجتماعی - سال چهارم شماره 3 (تابستان 1396)

نشریه سلامت اجتماعی
سال چهارم شماره 3 (تابستان 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/04/15
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مقاله پژوهشی اصیل
  • سلمان علوی، محمد امین احمدی، عبدالصالح زر * صفحات 160-169
    مقدمه
    مدیر هر سازمان علاوه برتاکید بر بهبود کارایی و اثر بخشی، باید به بهبود وضعیت روانی- جسمانی و کیفیت زندگی کارمندان نیز توجه کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی ورزش بر فرسودگی شغلی، سلامت عمومی و امید به زندگی کارمندان دانشگاه علوم پزشکی می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی با مشارکت60 نفر (29نفر فعال و 31 نفر غیر فعال) از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی شهر جهرم انجام شد. به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه فرسودگی شغلی Maslach، سلامت عمومی Goldberg (GHQ-28)، امید به زندگی Schneider و پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک استفاده شد. در نهایت، تجزیه و تحلیل نتایج داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و آزمون کالموگروف- اسمیرنوف و آزمون t مستقل صورت گرفت (05/0 =α).
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که کارمندان فعال بطور معناداری دارای سطح سلامت عمومی بهتری نسبت به کارمندان غیر فعال می باشند (02/0 = P). اما در هر سه فاکتور فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی (15/0 = P)، مسخ شخصیت (19/0 = P)، عدم کفایت فردی (20/0 = P) و امید به زندگی (1/0 = P) بین دو گروه فعال و غیر فعال تفاوت معنادار وجود ندارد.
    نتیجه گیری
    فعالیت می تواند باعث بهبود سلامت عمومی کارمندان شود بنابراین می توان گفت به وسیله ورزش می توان ظرفیت کارمندان را در مقابله با فشارهای روانی در محل کار افزایش داد و سلامت عمومی آنان را تضمین کرد. لذا به مدیران پیشنهاد می شود که موجبات نهادینه شدن فعالیت بدنی و ورزش در سازمان را فراهم کنند.
    کلیدواژگان: فرسودگی شغلی، سلامت عمومی، امید به زندگی، کارمندان، ورزش و فعالیت بدنی
  • عصمت دانش *، پریسا امین الرعایایی، رقیه نوری پور لیاولی صفحات 170-178
    مقدمه و هدف
    مشکل ناباروری در دنیای امروز به عنوان یک نگرانی اجتماعی درآمده و با معضلات روانشناختی و اجتماعی متعددی همراه است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه سطوح تاب آوری و بهزیستی روانشناختی با رضایت زناشویی در زوجین ناباروری تحت درمان لقاح رحمی بود.
    روش
    روش مطالعه توصیفی-همبستگی و در سال 94-1393 تعداد 60 زوج نابارور به کلینیک ناباروری رویش شهر کرج مراجعه کردند. از این تعداد از طریق نمونه گیری هدفمند 45 زوج (90 زن و شوهر) 25 تا 44 سال انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه، پرسشنامه تاب آوری Connor-Davidson''s پرسشنامه بهزیستی روانشناختی 1989 و پرسشنامه رضایت زناشویی Hudson''s بود. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته های مطالعه نشان داد که رابطه تاب آوری (196/0=β، 016/0=P) و بهزیستی روانشناختی با رضایت زناشویی زوجین نابارور (291/0=β، 002/0=P) مثبت و معنادار است و تاب آوری و بهزیستی روانشناختی مشترکا می توانند 47 درصد واریانس رضایت زناشویی آنها را تبیین کنند (001/0P<).
    نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد تاب آوری با بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در زنان نابارور رابطه دارد. از این رو می توان با اتخاذ تدابیری منجمله آموزش برای ارتقا سازه شخصیتی تاب آوری، وضعیت سلامت روان زوجین نابارور را بهبود بخشید و زمینه و بستر تداوم روابط خانوادگی آنها را فراهم کرد.
    کلیدواژگان: بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، رضایت زناشویی، زوجین نابارور، لقاح خارج رحمی
  • هما شهبازی، منصوره سادات صادقی*، لیلی پناغی صفحات 179-189
    زمینه و هدف
    انسانیت زدایی، انکار انسان بودن یک فرد است و یکی از ارکان اساسی بروز خشونت های بین فردی و بین گروهی در مطالعات پیشین شناخته شده است. نقش انسانیت زدایی در خشونت علیه زنان در مطالعات پیشین محدود به خشونت جنسی و خارج از بافت روابط صمیمی بود. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین نقش انسانیت زدایی در بروز همسرآزاری است.
    روش و
    مواد
    مطالعه حاضر به روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام شد و مشارکت کنندگان در دو مرحله انتخاب شدند. در مرحله اول 120 زن به صورت در دسترس در مناطق مختلف شهر تهران در پارک ها، مساجد و غیره انتخاب شدند. از این افراد خواسته شد تا مقیاس تاکتیک های حل تعارض ) CTS2 ( را تکمیل نمایند. 60 زن از این 120 زن که نمره هر یک از خشونت های تجربه شده توسط آنها در مقیاس تاکتیک های حل تعارض) CTS2 ( بالاتر از صدک بیست و پنجم به دست آمد به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مرحله دوم بین 60 نفر انتخاب شده، با استفاده از نمونه گیری نظری مصاحبه عمیق صورت گرفت. اطلاعات در این مطالعه با مصاحبه با 10 مشارکت کننده به اشباع نظری رسید. داده ها در این مطالعه با روش Strauss و Corbin تحلیل شد.
    یافته ها
    بر اساس تحلیل داده ها مشخص شد که انسانیت زدایی در مطالعه حاضر در قالب دو مقوله شی انگاری شامل زیرمقوله های بی ارزشی، بی اختیاری در عمل، توانایی درک پایین و بی احساسی و حیوان انگاری شامل زیرمقوله های توانایی درک پایین، تکانشگری و بی منطقی مشاهده می شود. همچنین در این مطالعه مشخص شد که در قالب پدیده مرکزی، زنان قربانی همسرآزاری انسانیت زدایی را عاملی برای بروز همسرآزاری میدانند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه حاضر زنان قربانی همسرآزاری، انسانیت زدایی در دو شکل شیانگارانه و حیوان انگارانه در بروز همسرآزاری نقش دارد. بر این اساس میتوان از روش های تعدیل کننده انسانیت زدایی برای کاهش میزان بروز همسرآزاری استفاده کرد.
    کلیدواژگان: همسرآزاری، خشونت علیه زنان، انسانیت زدایی
  • مقاله مروری سیستماتیک و متا آنالیز
  • مژگان فیروزبخت، محمد اسماعیل ریاحی، آرام تیرگر* صفحات 190-200
    زمینه و هدف
    گرچه سلامت زنان در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی مهم ترین بنیان سلامت جامعه قلمداد می شود، با این حال در مقایسه با سایر ابعاد سلامت، سلامت اجتماعی این گروه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی برخی از عوامل موثر بر سلامت اجتماعی در زنان می باشد.
    مواد و
    روش
    مقاله حاضر، یک مطالعه مروری سیستماتیک می باشد. کلیه مقالات فارسی در مجلات علمی – پژوهشی که در پایگاه های Google scholar، Magiran، SID ،Iranmedex، Noormags،Elmnet نمایه شده بودند، بدون محدودیت زمانی و با کلید واژه ی کلی «سلامت اجتماعی»، و کلید واژه های جزئی تری نظیر «مشارکت اجتماعی، انطباق اجتماعی، پذیرش اجتماعی، انسجام اجتماعی و شکوفایی اجتماعی» به عنوان ابعاد سلامت اجتماعی، به علاوه ی «زنان» مورد جستجو قرار گرفتند. از 134 مقاله مورد بررسی، در نهایت 20 مقاله مطابق با هدف مطالعه، تشخیص داده شد و مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از مقالات برگزیده نشان می دهد که مولفه های پایگاه اقتصادی اجتماعی، تحصیلات، درآمد، حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی، از ارتباط معنی داری با سلامت اجتماعی برخوردار بوده اند.
    نتیجه گیری
    به منظور تحقق بالاترین سطح سلامت، توجه به عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر سلامت اجتماعی، در کنار سایر عوامل موثر، ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سلامت اجتماعی، مقالات علمی پژوهشی فارسی، زنان، ایران
  • مقاله پژوهشی اصیل
  • دینا آبادی باویل، ماهرخ دولتیان*، زهره محمودی، علیرضا اکبرزاده باغبان صفحات 201-208
    زمینه و هدف
    دیسمنوره شایع ترین اختلال تجربه شونده در زمینه بیماری های زنان می باشد وبا توجه به اثرات آن بر فعالیت های روزانه و بروز مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی مطالعه ای با هدف مقایسه استرس و خود مراقبتی در دختران مبتلا و غیر مبتلا به دیسمنوره اولیه انجام شد.
    روش و
    مواد
    این مطالعه به صورت توصیفی مقایسه ای با مشارکت 250 نفر از دانشجویان مبتلا و غیر مبتلا به دیسمنوره اولیه در دانشگاه علوم پزشکی ساری در سال 1394 انجام گردید. روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت غیر تصادفی و به صورت در دسترس گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استرس و خود مراقبتی انجام گردید و با استفاده از آزمون های t مستقل، Chi-square و مدل رگرسیون لجستیک مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    دو گروه اختلاف آماری معنا داری از نظرشاخص توده بدنی، سن منارک، طول مدت قاعدگی، فواصل بین قاعدگی، رژیم غذایی، وضعیت اجتماعی اقتصادی نداشتند. میانگین )انحراف معیار( استرس در گروه مبتلا به دیسمنوره 5/46 (2/12) و در گروه عدم مبتلا 3/43 (2/2) بوده و اختلاف آماری معنا داری در دو گروه مبتلا و غیر مبتلا به دیسمنوره از نظر استرس مشاهده گردید (04/0=P) ولی از نظر خود مراقبتی اختلاف معنی دار آماری مشاهده نشد (12/0=P).
    نتیجه گیری با توجه به یافته های پژوهش می توان با دوری از استرس میزان دیسمنوره اولیه را در دختران کاهش داد.
    کلیدواژگان: دیسمنوره، استرس، خودمراقبتی
  • علی شیخ الاسلامی*، الهام اسدالهی، نسیم محمدی صفحات 209-219
    زمینه و هدف
    نوجوانی دوره‏ی گذر از کودکی به بزرگسالی، همراه با تغییرات اجتماعی، روان‏شناختی، رفتاری و فیزیکی است. این تغییرات به همراه زمینه های فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی نوجوانان می‏تواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی از جمله انحرافات اجتماعی ( مثل بزهکاری و پرخاشگری) شود .هدف مطالعه حاضر، پیش بینی پرخاشگری نوجوانان بزهکار براساس راهبردهای حل مسئله و مهارت های ارتباطی بود.
    روش و
    مواد
    این مطالعه با روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل تمامی نوجوانان پسر بزهکار مرکز اصلاح تربیت و نیروی انتظامی شهر اردبیل در سال 95-1394 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 100 نوجوان پسر بزهکار بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی پرخاشگری باس و پری، پرسشنامه ی مهارت های ارتباطی کوئین دام و پرسشنامه‏ی سبک های حل مسئله ی کسیدی و لانگ بودند. داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین راهبردهای حل مسئله ی غیرانطباقی (درماندگی، مهارگری، سبک حل مسئله اجتناب) با پرخاشگری نوجوانان بزهکار رابطه‏ی مثبت معنادار و بین راهبردهای حل مسئله ی انطباقی (اعتماد، خلاقیت، گرایش) و مهارت های ارتباطی با پرخاشگری نوجوانان بزهکار رابطه‏ی منفی معنادار وجود دارد (01/0>P). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کردکه تقریبا 55/0 درصد از کل واریانس پرخاشگری نوجوانان بزهکار براساس راهبردهای حل مسئله‏ی غیرانطباقی، راهبردهای حل مسئله‏ی انطباقی و مهارت ارتباطی قابل پیش بینی است (01/0>P).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاکی از آن است که راهبردهای حل مسئله و مهارت های ارتباطی می توانند پرخاشگری نوجوانان بزهکار را پیش بینی کنند. نتایج مطالعه حاضر می تواند به روان شناسان زندان ها و کانون اصلاح و تربیت کمک کند تا هرچه بیشتر به نقش راهبردهای حل مسئله و مهارت های ارتباطی در کاهش پرخاشگری نوجوانان بزهکار پی برده و بتوانند مداخله های مناسبی را با در نظرگرفتن این متغیرها در مورد پرخاشگری نوجوانان بزهکار اجرا کنند.
    کلیدواژگان: پرخاشگری، راهبردهای حل مسئله، مهارت ارتباطی، نوجوانان بزهکار
  • حسین سلیمی بجستانی*، مجتبی محمدی جلالی فراهانی، علی دلاور، کیومرث فرحبخش، عبدالله معتمدی، رضا ساکی صفحات 220-227
    زمینه و هدف
    نابهنجاری های رفتاری به عنوان میزان ناسازگاری رفتاری یک فرد با ارزش های اجتماعی تعریف می شود. از آنجا که دانش آموزان به عنوان آینده سازان جامعه محسوب می شوند لذا توجه به سلامت رفتاری آنها ضروری به نظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین ناهنجاری های رفتاری دانش آموزان استان های مرکزی و همدان بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به لحاظ اجرا تلفیقی از روش های پیمایشی و علی- مقایسه ای بود. این مطالعه با مشارکت 410 دانش آموز دوره های ابتدایی و متوسطه مدارس شهری دولتی استان های مرکزی و همدان در سال تحصیلی 95-1394 و به صورت نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد Achenbach فرم های TRF و YSR جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها در بخش میدانی از آزمون t با گروه های مستقل و در بخش تحلیل محتوا از تحلیل کیفی استفاده شده است.
    یافته ها
    نتایج تحلیل نشان داد که شیوع ناهنجاری های رفتاری در دانش آموزان استان مرکزی و همدان متفاوت بوده است (4/13=t، 001/0>P). همچنین نتایج نشان داد شیوع ناهنجاری های رفتاری در پسران و دختران تفاوت معناداری با یکدیگر نداشت (5/1-=t، 05/0
    نتیجه گیری
    شیوع نابهنجاری های رفتاری در گروه های مختلف با توجه به جنس، سن و محل زندگی متفاوت است.
    کلیدواژگان: ناهنجاری های رفتاری، اطلس ناهنجاری های رفتاری، جنسیت، دوره تحصیلی
  • شیرین سیدحمزه، بهزاد دماری* صفحات 228-237
    زمینه و هدف
    با اینکه تامین امنیت غذایی پایدار یک دغدغه ملی و فراملی می باشد، اما هنوز روش های مختلفی برای اندازه گیری آن وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین یک مدل مفهومی با قابلیت سنجش همه ی ابعاد امنیت غذایی در کشور طراحی شده است.
    روش و
    مواد
    مطالعه ی فوق به صورت کیفی و در سه مرحله انجام شد. ابتدا مدل های مفهومی در زمینه امنیت غذا و تغذیه بررسی شدند سپس از کارشناسان ستادی و استانی بهبود تغذیه جامعه به صورت هدفمند نظرخواهی شد و در نهایت برای ارائه ی یک مدل مفهومی با در نظر گرفتن همه ی ابعاد موثر جلسه بحث متمرکز با حضور کارشناسان مسئول تغذیه دانشگاه ها و خبرگان به صورت یک روزه تشکیل شد.
    یافته ها
    در این الگو که به منظور نشان دادن عوامل موثر بر تغذیه و امنیت غذایی طراحی شده است ، در مجموع « سبد غذایی » که به محیط خانواده آورده می شود با عوامل کلان(فرهنگی) و عوامل خرد(عادات غذایی و شیوه زندگی) در ارتباط بوده و با توجه به وضعیت سلامت محیط خانوار و افراد درون خانه« سفره خانوار » را شکل می دهد .
    نتیجه گیری
    این مدل مفهومی می تواند درتوصیف وضعیت، تحلیل علل و عوامل، برنامه ریزی و سیاستگذاری عرصه ی غذا و تغذیه کاربرد داشته باشد. همچنین به منظور تعیین سهم و نقش هریک از دستگاه های متولی می تواند به کار گرفته شود.
    کلیدواژگان: مدل، مفهومی، غذا، امنیت، ایران
  • منصوره قریشی، معصومه بهبودی* صفحات 238-249
    زمینه و هدف
    باورهای خودکارآمدی پایه اصلی و محور انگیزه انسان محسوب می شوند که با عوامل شناختی و انگیزشی مختلفی نظیر تنظیم هیجانات مرتبط است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش واقعیت درمانی گروهی بر تنظیم هیجان و افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد.
    روش و
    مواد
    مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم منطقه پنج استان تهران در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای چهار مدرسه برگزیده شد و از طریق اجرای پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی Sherer و پرسشنامه تنظیم هیجان Garnefski تعداد 60 نفر بر اساس پایین ترین نمره انتخاب و به طریق واگذاری تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای آموزش واقعیت درمانی گروهی را دریافت کرد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) در میانگین (انحراف معیار) نمرات خودکارآمدی تحصیلی گروه آزمایش در پس آزمون 1/26 (2/2) و پیگیری 2/26 (2/2) و هم چنین تنظیم هیجان در سطح (05/0>P) در پس آزمون 3/36 (3/3) وجود داشت اما میانگین نمرات تنظیم هیجان در مرحله پیگیری 8/34 (1/2) معنادار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده، می توان از آموزش واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی مناسب و موثر در افزایش خودکارآمدی تحصیلی و تنظیم هیجان دانش آموزان در مداخلات درمانی و بالینی استفاده نمود.
    کلیدواژگان: واقعیت درمانی، تنظیم هیجان، خودکارآمدی تحصیلی، دانش آموزان
  • مقایسه دانش آموزان با و بدون اختلال بیش فعالی در مهارت های حرکتی ریز و درشت و نیمرخ حسی
    ندا صالحی، مهناز استکی صفحات 250-259
    زمینه و هدف
    اختلال نقص توجه/ بیش فعالی نوعی اختلال عصبی رشدی در دوران کودکی است که اغلب تا بزرگسالی تداوم می یابد و بر جنبه های مختلف زندگی تاثیر می گذارد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف مقایسه دانش آموزان با و بدون اختلال بیش فعالی در مهارت های حرکتی ریز و درشت و نیمرخ حسی انجام شد.
    روش و
    مواد
    طرح مطالعه حاضر از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 95- 1394 بود. نمونه مطالعه شامل 97 دانش آموز با اختلال بیش فعالی و 123 دانش آموز بدون اختلال بیش فعالی بود که به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اختلال رفتاری Conners (نسخه معلم)، مقیاس تبحر حرکتی Bruininks Oseresky (فرم بلند) و پرسشنامه نیمرخ حسی Dunn و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد بین دو گروه دانش آموزان با اختلال بیش فعالی و عادی در مقیاس نیمرخ حسی با میانگین نمرات پردازش حسی (5/25=F)، تعدیل حسی (1/19=F) و پاسخ هیجانی/ رفتاری (1/23=F)، و مهارت های حرکتی ریز و درشت با میانگین نمرات مهارت حرکتی درشت (1/92=F) و مهارت حرکتی ریز (1/86=F) در سطح (01/0>P) تفاوت معناداری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد مهارت های حرکتی ریز و درشت و نیمرخ حسی دانش آموزان با اختلال بیش فعالی نسبت به دانش آموزان عادی دچار مشکل است. بنابراین ضروری است مداخلات بالینی جهت افزایش و بهبود مهارت های حرکتی ریز و درشت و نیز نیمرخ حسی دانش آموزان با اختلال بیش فعالی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی و کیفیت زندگی آن ها مد نظر قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دانش آموزان، اختلال بیش فعالی، مهارت های حرکتی ریز و درشت، نیمرخ حسی
|
  • Salman Alavi, Mohammad Amin Ahmadi, Abdossaleh Zar * Pages 160-169
    Introduction
    Managers of organizations in addition to the emphasis on improving efficiency and effectiveness also consider the mental state to improve health and quality of life of employees. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of sport on job burnout, general health and life expectancy in Jahrom University of Medical Sciences staff.
    Methods
    60 (29 active and 31 inactive) of Jahrom University of Medical Sciences staff volunteers participated in this cross - sectional study. Information was collected via Maslach Burnout Inventory (MBI), general health (GHQ 28), life expectancy Schneider and demographic characteristics questionnaire. To analyze the data we used of SPSS-18, Kolmogorov-Smirnov test and independent t-test (α = 0.05).
    Results
    The results showed that active employees compared to inactive employees are in a significantly better position in measures of general health (P = 0.02), But There was no significant difference between two group in the all three factors of burnout (Emotional exhaustion (P = 0.15); depersonalization (P = 0.2); lack of personal accomplishment (P = 0.20), and Life expectancy (P = 0.10).
    Conclusion
    Activity can improve employee health, so it can be said that through exercise can increase capacity to cope with stress at work and their general health can be guaranteed. Therefore, it is proposed that would provide allow the institutionalization of physical activity and sports organizations.
    Keywords: Burnout, General health, Life expectancy, Staff, Exercise, physical activity
  • Esmat Danesh *, Parisa Aminalroayaei, Roghieh Nooripour Liavoli Pages 170-178
    Background And Objectives
    Today infertility problem become social concern and is associated with numerous psychological and social problems. The study sought to determine relationship between levels of Resiliency and psychological well-being and marital satisfaction in infertile couples undergoing intrauterine insemination.
    Material and
    Methods
    Method of research was cross correlational that statistical population comprises all infertile couples who referred to infertility clinic in Karaj city that were 60 couples in 2012-2013. 45 couples between 25-44 years old were selected during 5 months by purposive sampling method. Tools were Connor-Davidson’s Resiliency Scale, Ryff’s Psychological Well-being Questionnaire and Hudson’s Marital Satisfaction. Data were analyzed by using multiple regression analysis.
    Results
    The results showed that the relationship between Resiliency (β=0.196, P=0.016) and psychological well-being with marital satisfaction in infertile couples (β=0.291, P=0.002) is positive and significant and Resiliency and psychological well-being can explain 47% of variance in marital satisfaction (P>0.001).
    Conclusion
    The study showed resiliency with psychological well-being and marital satisfaction affected on mental structure and interpersonal relationships in infertile couple’s. Hence measures, including education for promoting the resiliency personality, mental health infertile couples to improve their family relationships provide continuity and context.
    Keywords: Psychological well-being, Resiliency, Marital satisfaction, Infertile couples, In vitro fertilization
  • Homa Shahbazi, Mansoureh Sadat Sadeghi *, Leili Panaghi Pages 179-189
    Background
    Dehumanization is denial of one’s humanity and is one of the fundamentals in interpersonal and intergroup violence as known in previous studies. The role of dehumanization in previous studies was limited to sexual violence and violence against women out of intimate relationships. Therefore this article aims to examine the role of dehumanization in domestic violence.
    Materials And Methods
    This study was a qualitative grounded theory research and sampling was conducted in two stages. In the first phase 120 women were selected through convenience sampling method in different areas of Tehran in parks, mosques, etc. The subjects were asked to complete the conflict tactics scale (CTS2). 60 out of 120 women who experienced violence and their score in (CTS2) was higher than the twentyfifth percentile were chosen. In the second stage, 60 people were selected for in-depth interviews through theoretical sampling. Data in this research reached theoretical saturation with 10 participants. Data were analyzed through Strauss and Corbin method.
    Results
    Data analysis revealed that dehumanization in the study was observed in the two main categories of objectification which contains sub-categories of worthlessness, incontinence, the low ability to understand and emotionlessness, and animalization including sub-categories of the low ability to understand, impulsiveness and irrationality. It was also found that as a core category, female victims of domestic violence consider dehumanization as a factor of spouse abuse.
    Conclusion
    The findings of this study showed that female victims of domestic violence, dehumanization in two forms objectification and animalization is involved with spouse abuse. Accordingly the moderator dehumanization methods can be used to reduce the incidence of spouse abuse.
    Keywords: Spouse Abuse, Violence against women, Dehumanization
  • Firouzbakht M., Riahi Me, Tirgar A.* Pages 190-200
    Background And Objectives
    Although Women’s health in the physical, mental and social aspects are the most important foundation of community health, but there is a little attention to women›s social health in comparison with the other aspects. The aim of this study is investigation some of effective factors on women’s social health.
    Material and
    Methods
    This is a review study. The articles in Persian scientific research journals indexed databases including SID, Magrian, Iran medex, google scholar, Noormags and Elmnet without time limitation and with the overall keyword «social health», and more detailed keywords such as «social participation, social adaptation, social acceptance, social solidarity, social prosperity» as social health aspects, and «women» has been searched. Totally, 134 articles has been chosen and finally 20 articles approved in accordance with the objectives of the study.
    Results
    The results showed that there was a significant relationship between social health and socio-economic class, education, income, social support, social capital.
    Conclusion
    Social health especially in women, has been less considered in comparison with other aspect of health in Persian health studies. In order to obtain the highest level of health, it seems necessary to pay attention to social determinant of health along with other domain of health.
    Keywords: Social health, Persian scientific-research database, Women, Iran
  • Dina Abadi Bavil, Mahrokh Dolatian *, Zohreh Mahmoodi, Alireza Akbarzadeh Baghban Pages 201-208
    Background
    Among gynecological diseases, dysmenorrhea is the most common disorder experienced. Given its impact on daily activities and physical, psychological, social and economic problems it incurs, we aimed to compare stress and self-care in students with and without primary dysmenorrhea.
    Materials And Methods
    The present descriptive-comparative study recruited 250 students with and without primary dysmenorrhea at Mazandaran University of Medical Sciences in 2015. Sampling in this study was non randomized available. Data was collected using stress and self-care questionnaires, and was analyzed using independent t test, chi-square test and logistic regression model.
    Results
    No significant differences were found in body mass Index, age at menarche, menstrual cycle length, intervals between menses, diet, and socioeconomic status. The mean (SD) score of stress in patients with dysmenorrhea and the control group was 46.5 (12.2) and 43.2 (2.2), respectively. There was a significant difference between the two groups in terms of stress (P=0.04), whereas no statistically significant difference was observed in terms of self-care (P=0.12).
    Conclusion
    According to the research findings can be reduced by avoiding the stress of primary dysmenorrhea in girls.
    Keywords: Dysmenorrhea, Stress, Self-care
  • Ali Sheykholeslami *, Elham Asadolahi, Nasim Mohammadi Pages 209-219
    Background
    Adolescence, period of transition from childhood to adulthood, is time with changes in social, psychological, behavioral, and physical situations. These changes combined with the cultural, social and family backgrounds’ adolescents, can lead to social problems such as social deviations (delinquency and aggressive ) .The aim of this study was to the predict of aggressive of juvenile delinquents with Problem solving strategies and communication skills.
    Materials And Methods
    This study was descriptive-correlation performed. The study population constituted consisted of adolescent juvenile delinquents detained in correction center training and the police force in Ardabil City 2015-16 years. Using convenience sampling, 100 adolescent juvenile delinquents were selected. Instruments were included Bas and parry aggression questionnaire, Queen Dam communication skills and Cassidy & Lang problem solving styles questionnaire. The data Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis using software SPSS-19 was analyzed.
    Results
    The results showed a positive significant correlation between non-compliance problem-solving strategies (helplessness, control, avoidance), and a negative significant correlation between adaptive Problem-solving strategies (trust, creativity, orientation) and communication skills. In addition, the results of regression analysis revealed that 0.55 of total variance of aggressive of juvenile offenders can be explain by non-compliance problem-solving, adaptive problem-solving strategies and communication skills (P>0.01).
    Conclusion
    The results of this study indicate that problem solving strategies and communication skills predict aggressive of juvenile delinquents. The results of this study can help prison psychologist and correction and rehabilitation center to further understand the role of problem solving strategies and communication skills and appropriate intervention, taking into account the aggressive of juvenile.
    Keywords: Aggressive, Problem solving strategies, Communication skills, Juvenile delinquents
  • Hossein Salimi Bajestani *, Mojtaba Mohammadi Jalali Farahani, Ali Delavar, Kiumars Farahbakhsh, Abdullah Motamedi, Reza Saki Pages 220-227
    Background
    Behavioral anomalies in the behavior of a person with social values are defined as the extent of the inconsistency. Since students are the future managers of community behavioral health Therefore, it seems necessary. The purpose of this research is to develop the student’s behavior anomalies Atlantic and central provinces of Hamedan.
    Materials And Methods
    This study is the objective, functional, and due to a combination of survey methods and causal comparative. Using a standard questionnaire forms Aachen Bach TRF and YSR were collected. The data in the field and independent groups’t-test was used in the content analysis of qualitative analysis.
    Results
    The results showed that the prevalence of behavioral disorders in the Markazi and Hamadan provinces are different (t=13.42, P>0.0001). The results showed that the prevalence of behavioral disorders in boys and girls was not a significant difference (t=-1.50, P
    Conclusion
    The prevalence of behavioral disorders in different groups according to sex, age and place of residence is different.
    Keywords: Behavioral disorders, Behavioral disorders atlas, Gender, Educational period
  • Seyedhamzeh Sh, Damari B. * Pages 228-237
    Background And Objectives
    Sustainable food security is a national and international concern; however, still there are many different ways to measure it. This study aimed to define a conceptual model with the ability to measure all aspects of food security within the country.
    Material and
    Methods
    This qualitative study was conducted in three phases. The conceptual models in the field of food and nutrition security were assessed, accordingly. Then, the experts and provincial nutrition community members were purposefully selected to share their ideas on how to provide a conceptual model. A one-day focused group discussion participated by above stakeholders was organized to deduce a conceptual model.
    Results
    This model is designed to show the factors affecting nutrition and food security. The “food basket” which is brought forward by the household is related with macro (culture) and micro (dietary habits and lifestyle) factors. The «household table», also called «Sofreh» is formed in every particular family with respect to specific household environment and individuals within the home.
    Conclusion
    This model can be applied in different scenarios of food and nutrition including describing the situation, analyzing the causes, as well as planning and policy making to address the solutions. Also it can be employed to determine the role and duty of each responsible body within the country.
    Keywords: Conceptual, Model, Food, Security, Iran
  • Mansooreh Ghoreishi, Masoomeh Behboodi * Pages 238-249
    Background And Objective
    Self-efficacy beliefs are home base and motivation Center in human and related to variety of cognitive and motivational factors such as and emotional regulation. Therefore this research investigates the influence of group reality therapy on emotion regulation and academic self-efficacy of Female Students.
    Materials And Methods
    This study was a quasi-experimental study with pre and post- tests and follow up. The study population included all nine grader female students in the academic year 13941395 within the region 5 of Tehran. 4 school were chosen through the random multistage sampling and 60 students who were obtained lowest scores in academic self-efficacy questionnaire (Sherer & et al) as well as emotion regulation questionnaire (Garnefski & et al) were selected, and then they were assigned randomly to the two control and experimental groups of 30. The experimental group received group reality therapy training for eight treatment sessions (90 minutes for each session). The data were analyzed using SPSS-18 and repeated measures ANOVA.
    Results
    Findings indicated that there is significantly difference (P
    Conclusion
    According to the results obtained, group reality therapy training can be useful and applicable as the psychological therapeutic interventions for increasing academic self-efficacy as well as emotion regulation in the students.
    Keywords: Reality Therapy, Emotion Regulation, Academic Self-efficacy, Students