فهرست مطالب

هیدروژیومورفولوژی - پیاپی 7 (تابستان 1395)

نشریه هیدروژیومورفولوژی
پیاپی 7 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/06/21
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علمی - پژوهشی
  • موسی عابدینی*، رقیه فتحی جوکدان صفحات 1-17
    امروزه پدیده ی سیل یکی از پیچیده ترین رخداد های مخاطره آمیز است که بیش از سایر بلایای طبیعی دیگر، همه ساله در نقاط مختلف دنیا منجر به ایجاد خسارت های جانی و مالی و تخریب اراضی کشاورزی می شود. به دلیل سیل خیز بودن حوضه ی کرگانرود، بررسی و پهنه بندی خطر وقوع سیل در این حوضه ضروری به نظر می رسد. لذا در این تحقیق ابتدا متغیرهای تاثیرگذار در وقوع سیل نظیر: شیب، زمین شناسی، پوشش گیاهی، خاک، میزان بارندگی و رتبه بندی آبراهه ها، مورد بررسی قرار گرفته و به صورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار جی آی اس شده اند. سپس به هر یک از متغیرها براساس درجه ی اهمیت آنها طبق نظر کارشناسان مرتبط، امتیازاتی داده شده است. نهایتا با تلفیق لایه های مذکور و تجزیه و تحلیل آنها نقشه ی پهنه بندی خطر وقوع سیل با چهار پهنه ی خطر تهیه شده است که شامل: 1- احتمال وقوع زیاد، نسبتا زیاد، متوسط و کم می باشد. با توجه به نقشه ی پهنه بندی وقوع سیل، پهنه ی با احتمال وقوع زیاد، 86/18 درصد (53/113 کیلومترمربع)، پهنه هایی با احتمال وقوع نسبتا زیاد، 68/35 درصد (90/215 کیلومترمربع)، پهنه هایی با احتمال وقوع متوسط، 66/29 درصد (29/179 کیلومترمربع) و پهنه هایی با احتمال وقوع کم، 80/15 درصد (58/94) از سطح حوضه را شامل می شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که حوضه ی مورد مطالعه به دلیل برخورداری از متوسط بارندگی سالانه ی 7/1058 میلی متر، شیب زیاد، سازند های نسبتا نفوذناپذیر و همچنین به دلیل داشتن شکلی دایره وار از قابلیت سیل خیزی نسبتا زیادی برخوردار می باشد.
    کلیدواژگان: هیدروژئومورفولوژی، سیل خیزی، حوضه ی آبریزکرگانرود، پهنه بندی، سیل
  • هادی نیری*، خیات امانی، حمید گنجاییان صفحات 19-38
    مطالعات و بررسی ویژگی های فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانه ها از جمله ی اولین و مهم ترین اقدامات در طراحی و اجرای طرح های هیدرولوژیکی به شمار می آید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصه های فیزیکی حوضه ی آبریز تروال و ویژگی های هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روش های آماری و نرم افزاری جهت نیل به اطلاعات مناسب برای برنامه ریزی ها و اجرای طرح های عمرانی و آبخیزداری می باشد. رودخانه ی تروال از زیرحوضه های دریای خزر بوده که مساحت حوضه ی آبریز آن تا محل تلاقی آن با رودخانه ی قزل اوزن 6955 کیلومترمربع می باشد. با توجه به آمارهای موجود بین سال های 90-1350 میانگین دمای سالانه ایستگاه های هواشناسی و سینوپتیک حوضه ی 5/12 درجه ی سانتی گراد و بارش سالانه 352 میلی متر است که نشان دهنده ی نیمه خشک بودن شرایط اقلیمی حوضه می باشد. محاسبات صورت گرفته نشان می دهد که تراکم شبکه زهکشی در این حوضه کم بوده و تعداد آبراهه ها در واحد سطح اندک می باشد. با توجه به اینکه سطح حوضه ی مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی تنک و در مواردی نسبتا متراکم است، ضریب رواناب 35/0 درصد، زمان تاخیر حوضه 65/1 ساعت، و زمان تمرکز آن 75/2 ساعت است. نتایج به دست آمده موید آن است که تحت تاثیر عواملی مانند میزان بارندگی، شیب کم حوضه، رسوبات دانه ریز منفصل و نفوذ زیاد، میزان رواناب حوضه بسیار ناچیز بوده و بارندگی در این منطقه به سرعت فروکش می کند به همین دلیل میزان فرسایش پذیری خاک در این حوضه بسیار اندک و قابل کنترل می باشد. به علاوه منحنی تغییرات دبی سیل با گذشت زمان انحنای ملایمی دارد که حاکی از مصونیت نسبی حوضه در مقابل خطر سیل است.
    کلیدواژگان: هیدروژئومورفولوژی، هیدروگراف، سیستم اطلاعات جغرافیایی، رواناب، رودخانه تروال
  • صیاد اصغری سراسکانرود*، بتول زینالی، صالح اصغری سراسکانرود صفحات 39-57
    محل استقرار سکونتگاه ها و سایر تاسیساتی که انسان ایجاد می کند، در بسیاری از موارد تحت تاثیر عوامل محیطی به ویژه ژئومورفولوژی و زمین شناسی است. امروزه به تبع رشد جمعیت، توسعه ی ساخت و سازها اجتناب ناپذیر است و تاثیر نامطلوب نیازهای بشر بر روی زمین و همچنین بهره برداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای خانه سازی و تاسیسات اقتصادی و صنعتی گسترشی روزافزون می یابد. در این بین، کثرت عوامل ژئومورفولوژیک و پویایی و دینامیسم محیط طبیعی، گاه امکان ارزیابی یکجای کلیه ی عوامل را جهت بازشناسی بهترین مکان برای جایگذاری عناصر توسعه، با مشکل مواجه می سازد. لذا بهره گیری از شیوه های کارآمد ارزیابی از مهم ترین اقدامات در راستای برنامه ریزی بهتر خواهد بود. بر همین اساس تحقیق حاضر در پی آن است تا با استفاده از روش اولویت بندی TOPSIS - که یک روش تصمیم گیری قوی و تکنیکی بر اساس نزدیکی به جواب ایده آل است- به مکانیابی بهترین مکان از نظر ساختار طبیعی و ژئومورفولوژیک، جهت توسعه ی آتی شهر ارومیه بپردازد. در این پژوهش، با ورود لایه های اطلاعاتی منطقه به محیط ARC GIS و بر اساس مولفه توپوگرافی که مهم ترین محدودیت مورفولوژیک شهر ارومیه به شمار می آید، سه سایت جهت توسعه مناسب تشخیص داده شد که سایت های پیشنهادیآ با استفاده از مولفه های طبیعی و مورفولوژیک از طریق تکنیک های ANTROPY فازی (جهت وزن دهی به شاخص ها) و TOPSIS (جهت اولویت بندی سایت ها) مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافته های تحقیق، سایت ج در بخش شرقی شهر با ضریب CI معادل 76877/0 به عنوان بهترین محل جهت توسعه ی آتی شهر ارومیه در نظر گرفته شده است.
    کلیدواژگان: مولفه های ژئومورفولوژیک، مکانیابی، روش تاپسیس و آنتروپی
  • عباسعلی داداشی رودباری، غلام عباس فلاح قالهری*، مختار کرمی، محمد باعقیده صفحات 59-86
    شناسایی رفتار بارش از مهم ترین اصول برنامه ریزی های محیطی به شمار می رود. چرا که رفتار بارش در بلندمدت راه را برای برنامه ریزی های محلی و منطقه ای هموار می نماید. پژوهش پیش رو با هدف پیش آگاهی مدیریت سیلاب در حوضه ی آبریز هراز واقع در جنوب استان مازندران انجام شده است. بدین منظور از تحلیل روند و تکنیک تحلیل طیفی استفاده شده است. داده های بارش مورد نیاز در بازه ی زمانی 2007-1951 از پایگاه داده ی بارش آفرودیت اخذ شده است. نتایج نشان داد که ضریب تغییرات بارش در سطح حوضه در ماه های گرم سال نسبت به دوره ی سرد سال بیشتر بوده است. همچنین با توجه به آماره های پراکندگی به دست آمده، بزرگ ترین خوشه های بارش در حوضه ی آبریز هراز در فصل زمستان ایجاد می شوند که نشان دهنده ی نظم نسبی بارش در منطقه ی مورد مطالعه می باشد. تحلیل طیفی مشاهدات بارش، حاکی از وجود چرخه های سینوسی معنی دار 2-3، 5-3، 5-11 و 11 سال به بالا در منطقه ی مورد مطالعه است. وجود این چرخه ها را می توان به تاثیر عوامل کلان مقیاس جوی- اقیانوسی نسبت داد. شیب خط روند به دست آمده برای بارش سالانه ی حوضه ی آبریز هراز 67/7 میلی متر بر دهه به دست آمد. مهم ترین ساز و کاری که می توان بر اساس آن با وجود روند افزایشی دما، مقادیر مثبت بارش را در حوضه ی آبریز هراز توجیه نمود، ساز و کار «مرطوب ترشدن گرم تر» است که بر اساس آن هر چه دمای سطحی منطقه بالاتر باشد، مقدار بارندگی بیشتر است.
    کلیدواژگان: آزمون من کندال، آزمون سنس، تحلیل طیفی، روند، همساز، حوضه ی آبریز هراز
  • مریم بیاتی خطیبی*، فریبا کرمی صفحات 87-106
    حساسیت دامنه ها نسبت به فرسایش آبکندی در محدوده های مختلف جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم، بسیار متفاوت است. در دامنه های کوهستان های نیمه خشک، تلف شدن خاک در اثر انواع فرسایش، به ویژه فرسایش آبکندی در اثر رواناب های جاری در سطوح شیب دار، از جدی ترین مسائل ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، انسانی و از عمده ترین معضلات زمین های تحت کشت در بخش های مرتفع حوضه ها در دهه های اخیر محسوب می شود. در زیرحوضه ی آتش بیگ (در موقعیت جغرافیایی '' 00 °37 ° تا ''20 °37 عرض شمالی و ''45 °46 تا ''15 °47 طول شرقی قرار گرفته است) آبکندها- به عنوان یکی از اشکال مهم حاصل از فرسایش تسریع شده در شیب های نسبتا تند در دامنه های متشکل از سازندهای مستعد به فرسایش تشکیل و با توجه به تراکم آبکندهای تشکیل شده، می توانند مواد دامنه ای را در زمان کوتاهی به پای دامنه ها منتقل سازند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش های کمی و به کارگیری روابط تجربی (E،Tr،Dg،...) فرسایش و میزان خاک تلف شده از یک خندق مجزا برآورد شده است. در ابتدا با استفاده از ضریب هیدروترمال (HTK) استعداد منطقه برای ایجاد خندق ها بررسی و سپس با استفاده از روابط متناسب، ویژگی های رواناب ها از نظر زمان جابجایی به صورت کمی بررسی شد و میزان رسوب حاصل از یک خندق مجزا برآورد گردید (Dg). نتایج حاصل این بررسی ها حاکی از این است که شدت فرسایش آبکندی در بخش های مختلف حوضه ی آتش بیگ متفاوت است. در قسمت های میانی حوضه شدت فرسایش بیشتر از سایر بخش های حوضه مشاهده می شود. نتایج حاصل از به کارگیری HTK نشان می دهد که در حدود پنج ماه از سطح حوضه ی مورد مطالعه از نظر پارامترهای اقلیمی برای ایجاد آبکندهای عمیق مساعد می باشد. با توجه به نتایج حاصل از به کارگیری رابطه ی آستانه ی فرسایش در حوضه ی آتش بیگ، می توان گفت که میزان فرسایش در بیشتر بخش های حوضه از خط آستانه بسیار بیشتر است.
    کلیدواژگان: فرسایش، فرسایش خندقی، تلف شدن خاک، حوضه ی آتش بیگ
  • سعید جهانبخش اصل، علی محمد خورشیددوست، محمدحسین علی نژاد*، فرناز پوراصغر صفحات 107-122
    دو پارامتر مهم در هیدرولوژی و منابع آب، دما و بارش هستند. تاثیر تغییر اقلیم بر روی این دو پارامتر موضوع بسیاری از مطالعات بوده است که مدل های گردش عمومی جو یکی از بهترین روش ها برای برآورد این تاثیرات به شمار می روند. در مطالعات تغییر اقلیم لحاظ نکردن عدم قطعیت های موجود در مراحل مختلف ارزیابی اثرات تغییراقلیم سبب کاهش قطعیت و اطمینان به خروجی های نهایی سیستم خواهد شد. در این مطالعه به منظور بررسی و تحلیل اثرات تغییر اقلیم بر روی دما و بارش حوضه ی شهرچای ارومیه و همچنین لحاظ کردن عدم قطعیت مربوط به مدل های گردش عمومی جو و سناریوهای موجود ابتدا خروجی شش مدل گردش عمومی جو تحت سه سناریوی A2، A1B و B1 با مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شدند، سپس برای بررسی عدم قطعیت مدل ها و سناریوها، از طریق مقایسه ی خروجی مدل ها در دوره ی آتی با دوره ی پایه به صورت ماهانه توسط شاخص های آماری ضریب تعیین (R2) و خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، بهترین مدل و سناریو برای تولید داده های دما و بارش دوره 2030-2011 انتخاب شد. در نتیجه برای تولید بارش از مدل HADCM3، تحت سناریوی A1B و برای تولید دما نیز از مدل MPEH5 ، تحت سناریوی A2 استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بارش دوره ی آتی 9 میلی مترکاهش خواهد یافت و این در حالی است که دمای حداقل 05/1 و دمای حداکثر 87/0 درجه ی سانتی گراد افزایش خواهد یافت. نکته ی قابل توجه بر هم خوردن توزیع زمانی بارش و افزایش دما است که احتمالا تبعات منفی آن بیش از کاهش بارش خواهد بود.
    کلیدواژگان: تغییراقلیم، سناریوهای اقلیمی، عدم قطعیت، LARS، WG، شهرچای
  • کاکا شاهدی*، هانیه اسدی، محمد گلشن صفحات 123-139
    تخمین رواناب در حوضه های آبخیز فاقد آمار همواره مورد توجه محققان و سازمان های مرتبط در مطالعه ی بسیاری از پروژه ها بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی دقت و کارآیی مدل های زمان-سطح و آبنمود واحد لحظه ای کلارک در تخمین آبنمود خروجی حوضه های فاقد آمار صورت گرفته است. محل مطالعه ی حو ضه ی آبخیز کسیلیان انتخاب گردید. ابتدا با استفاده از نقشه ی توپوگرافی منطقه ی مورد مطالعه و نرم افزار ArcGIS نمودار زمان-سطح تهیه گردید. سپس با استفاده از داده های باران نگار و انتخاب رگبار مناسب، آبنمود سیل مربوط به هر رگبار با کمک مدل زمان-سطح به دست آمد و نتایج با آبنمودهای ثبت شده ی مربوطه در خروجی حوضه مقایسه شد. سپس با اعمال ضریب ذخیره، آبنمود واحد لحظه ای کلارک به منظور بازسازی آبنمود واحد مشاهده ای در خروجی حوضه ی آبخیز کسیلیان به دست آمد. محاسبه ی ضریب ذخیره با استفاده از روش های ترسیمی، کلارک، لینزلی، میشل، جانستن و کراس، ایتن، هویت و لانگبین، ناش، کارتر، مورگان و جانسن و بل انجام گرفت. در نهایت برای مقایسه ی نتایج به دست آمده از شاخص های جذر میانگین مربعات خطا، میزان انحراف از دبی اوج، ضریب کارآیی و خطای نسبی دبی اوج، زمان تا اوج و زمان پایه استفاده گردید. نتایج نشان داد روش ترسیمی در محاسبه ی ضریب ذخیره از دقت بالاتری برخوردار است و مدل کلارک نیز نتایج بهتری نسبت به مدل زمان-سطح ارائه کرد که نشان دهنده ی اثر ضریب ذخیره در روندیابی سیلاب در حوضه ی آبخیز جنگلی کسیلیان می باشد. لذا می توان از این روش برای محاسبه ی آبنمود ناشی از رگبار در حوضه های بدون آمار استفاده کرد.
    کلیدواژگان: آبنمود واحد لحظه ای، مدل زمان، سطح، ضریب ذخیره، کسیلیان
  • وحید نورانی، نرگس آزاد*، مهسا قاسم زاده، الناز شرقی صفحات 141-159
    هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سری های زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچه ی ارومیه و دیگر پارامتر های هیدروکلیماتولوژیکی حوضه ی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من -کندال و من-کندال دنباله ای برای ترکیب های مختلف زیر سری های حاصل از تبدیل موجک گسسته، جهت تعیین زیر سری زمانی جزئی که مسئول اصلی تولید روند در سری های زمانی است، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد در سری های زمانی پارامتر های هیدروکلیماتولوژیکی در مقیاس ماهانه، تناوب 8 ماهه اصلی ترین تناوب در تولید روند است. بعلاوه نتایج حاکی از روند منفی قابل ملاحظه ای در مقیاس های مختلف از سری های زمانی سطح آب دریاچه و رواناب است و سری های زمانی بارش، دما و رطوبت نسبی در حالت کلی روند های چشمگیری نداشته اند. از نتایج این تحقیق چنین برمی آید که در سال های اخیر کاهش روند در سری زمانی رواناب نقش اساسی را در خشکی دریاچه ارومیه ایفا کرده است. همچنین براساس نتایج آزمون من-کندال دنباله ای، از سال 1377 به بعد، یک روند کاهشی قابل ملاحظه ای در هر دو سری زمانی سطح آب و رواناب در مقیاس ماهانه دیده می شود. در نهایت روش تحلیل روند سن (Sen) به کار رفته، نتایج به دست آمده از روش آزمون من-کندال بر پایه موجک را تایید کرد.
    کلیدواژگان: پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی، روند، آزمون من، کندال، تبدیل موجک، دریاچه ی ارومیه
|
  • Mousa Abedini *, Rogayeh Fathi Jokadan Pages 1-17
    Today flood phenomena is one of the most complex hazardous events, every year more than other natural disaster that caused causality, financial damage and destroyed the agricultural land. Therefore, this research at first has studied the effective variables in the occurrence of the flood, such as (slope, geology, land and ranking the run off streams). Next, these variables have been entered in to GIS software, then based on their level of importance have been given some weights. Finally, by merging the layers and analyzing them the floodwater risk zonation map created with four zones of risk including: 1- high probability risk zone, 2- relative high probability zone, 3- moderate probability zone and 4- low probability zone. The investigation of natural conditions shows that there are many natural variables for floodwater event. According to the zoning map of floodwater, the high probability risk zone is about 18.86 percent (113.53 square km), the relative high probability zone is about 35.68 percent (215.9 square km), the moderate probability zone is about 29.66 percent (179.29 square km) and the low probability zone is about 15.8 percent (94.58 square km). The findings of the present study show that due to the having average annual of precipitation 1058.7, high slope, and relatively impermeable formations in addition having circle form have relatively high potential in flooding.
    Keywords: Hydro geomorphology, floodwater, Karganruod basin, Zoning, Arc GIS
  • Hadi Nayyeri *, Khabat Amani, Hamid Ganjaeian Pages 19-38
    The rivers physical and morphological properties survey and study is one of the first and most important actions in hydrological plans design and implementation. The aims of this research is Tarval drainage basin physical, hydrological, hydrographic and hydro geomorphology's traits surveying using software and statistical methods in order to access the appropriate information's to planning and implementing the constructions and watershed management plans. Tarval stream is the Caspian Sea sub basin that its drainage basin area from confluence location with Ghezel Owzan is 6955 km2. According to present statistics from 1971 to 2011 years the annual average of meteorology and synoptic basin temperature are 12.5 centigrade degree and annual precipitation is 352 mm that shows semi-arid situation of basin climatologically. The result shown that the drainage net densities in this basin is low and the number of streams per unit area is few. By considering the study area dispersal coverage and is some cases are high-density, the runoff coefficient is 0.35 percent and the basin delay time is 1.65 hours, and its time of concentration is 2.75 hours. The results shows that by considering the factors such as precipitation rate, basin low slope, little discontinuous seed sediment, the basin runoff amount is very low and precipitation of this area speedily drops down. For this reason the soil erosion percentage in this basin is so little and be controllable. In addition, the flood debit curvy changes with time passing have a slight curve that represent the basin immunity against flooding.
    Keywords: Hydro Geomorphology, Hydrograph, Geographic Information System, runoff, Tarval
  • Sayyad Asghari *, Batool Zeinali, Saleh Asghari Pages 39-57
    The location of human settlements and other facilities created by human are affected by Environmental factors, particularly geomorphology and geology. Today, as a result of population growth, development of construction is inevitable and the adverse impact of human needs on the ground as well as operation of areas around city and villages for creating of home and economic and industrial facilities have increasing expansion. Meanwhile, a plurality of geomorphological factors and dynamics of the natural environment makes difficult possibility of assessment all factors in order to recognize the best location for the placement elements of development. So the use of efficient methods of evaluation will be the most important measures for better planning. Accordingly, the aim of present study is using from Topsis method to locate the best places of natural and geomorphologic structure for future development of Urmia. In this study with entering of area data layers to the ARC GIS and based on topographic factors, the most important constraint of morphological Urmia, was diagnosed three sites suitable for development that proposed sites using natural and morphological components and by techniques Fuzzy ANTROPY (for index weighting) and TOPSIS (to prioritize sites) were evaluated. According to research, site C in the eastern part of the city by a factor of 0.76877 CI as the best place in Urmia is intended for future development.
    Keywords: Geomorphologic Elements, Site Selection, Planning, ANTROPY, TOPSIS Method
  • Abbasali Dadashi Roudbari, Gholamabbas Fallah Ghalhari *, Mokhtar Karami, Mohammad Baaghide Pages 59-86
    Identifying the precipitation behavior is the most important principles in environmental planning. Identification of the precipitation behavior in long term period aggrades the way to local and regional planning. This research aim to advance knowledge ahead flood management and process modeling using spectral analysis techniques based on Aphrodite database output over the period 1951 to 2007 in the catchment area located in the southern part of Mazandaran province. The results showed that the coefficient of variation of precipitation over the basin in the warm months of the year was more than cold period. Also, according to the disperse statistics in the catchment area; the largest clusters are created in winter season that represents the relative order of precipitation in the study area. Spectral analysis of precipitation data has revealed significantly sinusoidal cycles 2-3, 5-3, 5-11 and 11 and older. This cycle can be attributed to the impact of macro-scale Atmospheric-ocean. Trend line slope for annual precipitation was obtained 7.67 mm per decade. Exiting of These cycles can be related to the influence of large scale ocean-climate factors in the study area. Of increasing the role of mechanisms wetter, warmer and wetter wet latest in the basin has revealed. The important mechanism that can be considered for increasing trend accompanied by temperature increasing trend is wet-gets-wetter.
    Keywords: Man Kendal test, Sen's test, Spectral analysis, Trend, harmonic, Haraz watershed
  • Maryam Bayati Khatibi *, Fariba Karami Pages 87-106
    slope susceptibility is very vary to water erosion in geographical regions and climatic conditions .In recent time, losses of soils by gully erosion is serious work on geomorphological, hydrological and man aspect. Delivery of losses slope is treated farmer lands. gullies -as one main erosion form- is made on steep slopes and on susceptible surface material to erosion in Atashbeig Catchment (located at 37° 00' to 37° 20' E and from 46° 45' to 47° 15' N). Runoff is delivered materials to foot slopes at short time. In this paper is analysis rate erosion and rate of soil lose at single of gully by use of quantitative methods. In first step ,is investigated condition of region for gully form by use of Hydrotermal index(HTK). Then is studied runoff property taking into movement time and rate of sediment that is delivery to river by single gully(Dg) .The results of these studies show that is vary of erosion rate at throughout of Atashbeig catcment.Erosion is very intensive in middle part of this catchment .HTK show that is favorabel land of stady area at 5 month for gully erosion. Also the results suggessted that rate erosion is high in all part of area .
    Keywords: Erosion, Gully erosion, Soil lose, Atashbeig catchment
  • Saeed Jahanbakhsh Asl, Alimohammad Khorshidoust, Mohammad Hossein Aalinejad *, Farnaz Pourasghar Pages 107-122
    Temperature and precipitation are two important parameters in hydrology and water resources. The impact of climate change on these two parameters has been the subject of many studies and studying atmospheric general circulation models is one of the best methods to estimate its effects. In the studies of climate change, lack of uncertainty in various stages of evaluation for the effect of climate change reduce certainty and confidence of the final outputs. In this study for analyzing the effects of climate change on precipitation and temperature in Shahrchay basin and the effects of the uncertainty related to general circulation models, six atmospheric general circulation model and 3 scenarios, A1B, A2 and B1 were downscaled by using LARS-WG. For evaluating the uncertainty of the models and scenarios, the output of models in the future and based period were compared by monthly statistical indices, coefficient of determination (R2) and Root Mean Square Error (RMSE) and the best models and scenarios for producing temperature and precipitation data were selected for the period 2011-2030. As the results, the HADCM3 model under scenarios A1B was used for precipitation and the MPEH5 under scenarios A2 for temperature production. The results of this research showed that in the future period rainfall will be reduced about 9 millimeter, while the minimum and maximum temperature will increase 1.05 and 0.87 °C respectively. Disruptions of rainfall distribution and high temperature have significantly negative consequences than rainfall reduction.
    Keywords: Climate Change, Climate scenarios, LARS, WG, Uncertainty, Shahrchay
  • Kaka Shahedi *, Haniyeh Asadi, Mohammad Gholshan Pages 123-139
    Estimation of runoff in ungauged catchments has been an important subject for experts in planning of various projects. Focus of this study was on comparison and evaluation of Clark’s model and time- area method in predicting output hydrograph in watersheds with lack of basic data. To this end, the time-area histogram was drawn by ArcGIS and the topographic map. Then, using rain gauge data and time-area method, the output hydrograph was estimated. In the next step, the obtained results were compared with the observed output hydrograph. Afterwards the Clark instantaneous unit hydrograph was also estimated using storage coefficient in order to simulate the unit hydrograph in Kasilian watershed. The storage coefficient was estimated using graphical, Clark, Linsley, Mitchell, Johnstone-Cross, Eaton, Hoyt-Langbein, Nash, Carter, Morgan-Johnson and Bell methods. Results were compared using quantitative statistics of root mean square of error, bias in peak discharge, coefficient of efficiency, and relative errors in peak discharge, time to peak and base time. The comparison of results showed that graphical method has had the highest accuracy in estimation of storage coefficient. Also The comparison of results showed that the Clark’s model had a good efficiency rather than time-area method and this showed effect of storage coefficient in flood routing in Kasilian watershed. So this method can be used with more accuracy to estimate output hydrograph in watershed with lack of basic data.
    Keywords: Instantaneous Unit Hydrograph, Time, Area Method, Storage Coefficient, Kasilian
  • Vahid Nourani, Narges Azad *, Mahsa Ghasemzade, Elnaz Sharghi Pages 141-159
    This paper aims to detect trends and investigate the relationship between long-term time series of the Urmia lake water level and other hydro-climatologic parameters, including precipitation, runoff, temperature and relative humidity, in monthly, seasonal and annual scales using Mann-Kendall (MK) and discrete wavelet transform (DWT). The MK test and sequential MK analysis were applied to different combinations of DWT to calculate components responsible for trend of time series.The results showed that 8-month period was important in the involved trend at the original monthly time series. Also there is a significant negative trend in different scales of lake water levels and runoff time series. In general, rainfall, relative humidity and temperature time series did not show significant trends.The results of this research indicate that downward trend in the rainfall time series has more effective role in Urmia lake drying. In addition, the sequential MK test was used to find the start points of changes in monthly time series. The results showed a significant decreasing trend from 1377 in the lake water level and runoff time series. Finally, the results of Sen’s trend analysis, also confirmed the results of the proposed wavelet-based MK test.
    Keywords: Hydro, Climatologic Parameters, Trend, Mann, Kendall Test, Wavelet transform, The Urmia Lake