فهرست مطالب

مدیریت منابع در نیروی انتظامی - پیاپی 7 (پاییز 1393)

فصلنامه مدیریت منابع در نیروی انتظامی
پیاپی 7 (پاییز 1393)

  • تاریخ انتشار: 1393/09/18
  • تعداد عناوین: 7
|
  • بررسی و تعیین رابطه بین سبک رهبری، جو سازمانی و نوآوری از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی امین
    علی مقدم، محمدحسین عباس نژاد صفحات 1-24
    هدف و
    زمینه
    با توجه به اینکه جو سازمان در همه ابعاد سازمان جریان دارد، بنابراین با تاثیرگذاری در سلوک و حالات اعضاء، رفتار سازمانی آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. دانشگاه علوم انتظامی امین نیز از این قاعده مستثنی نیست، لذا این پژوهش با هدف بررسی و تعیین رابطه بین متغیرهای سبک رهبری، جو سازمانی و نوآوری انجام شده است.
    روش شناسی: این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و همبستگی بر روی 131 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی و با استفاده از پرسشنامه های؛ جو سازمانی هالپین و کرافت، پرسشنامه نوآوری تورنس و پرسشنامه سبک رهبری هرسی و بلانچارد، انجام شده و از جداول دوبعدی به منظور نمایش آزمون فرضیه های تحقیق، استفاده شده است. روایی پرسشنامه بر اساس روی اعتبار صوری حاصل شده است و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شده است که میزان آن برای شاخص های تحقیق بالاتر از 0.7 می باشد. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری، نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج آزمون خی دو نشان داد که بین توزیع دو متغیر جو سازمانی و سبک رهبری و همچنین بین توزیع انواع سبک رهبری و نوآوری، رابطه معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. بین توزیع دو متغیر جو سازمانی و نوآوری رابطه معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان دهنده ی اثر مثبت و معنادار نوآوری بر جو سازمانی و رهبری و هم چنین اثر مثبت و معنادار جو سازمانی بر رهبری است.
    نتیجه گیری
    هیچ یک از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی، اعتقادی به وجود سبک رهبری دستوری در این دانشگاه ندارند و سبک رهبری غالب در این دانشگاه از نوع مشارکتی میباشد. همچنین بر خلاف برخی سازمان های نظامی که جو بستهای بر آنها حاکم است، دانشگاه علوم انتظامی از جو باز، برخوردار میباشد. نوآوری اعضاء نیز به طور غالب، در حد متوسط میباشد.
    کلیدواژگان: سازمان، سبک رهبری، جو سازمانی، نوآوری، دانشگاه علوم انتظامی امین
  • علیرضا رحیمی، علی اصغر انواری رستمی، حسین اعتمادی، عادل آذر صفحات 25-44
    زمینه و هدف
    مطالعات زیادی به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و معیارهای عملکرد پرداخته اند که به نتایج متفاوتی رسیده اند. دلیل آن می تواند ناشی از عدم توجه به جنبه کیفی عملکرد باشد. هدف این تحقیق بررسی رابطه سرمایه ی فکری و رفتار سود (کیفیت سود) با استفاده از مدل ضریب ارزش افزوده فکری در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
    روش شناسی: برای این منظور تعداد 137 شرکت طی دوره 1392-1383 با استفاده از رگرسیون غلتان و چندگانه مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های تحقیق حاکی از آن هستند که ضریب ارزش افزوده فکری، کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه انسانی با کیفیت اقلام تعهدی و ثبات سودآوری رابطه مثبت و معنا داری دارند. ضریب ارزش افزوده فکری، کارایی سرمایه به کار گرفته شده و کارایی سرمایه ساختاری با قابلیت پیشبینی رابطه دارند، که ارتباط کارایی سرمایه به کار گرفته شده بر خلاف دو معیار دیگر منفی است. همچنین کارایی سرمایه به کارگرفته شده و کارایی سرمایه انسانی با هموار بودن سود به ترتیب ارتباط منفی و مثبت دارند.
    نتیجه گیری
    بر این اساس لازم است هنگام بررسی رابطه سرمایه فکری بر کیفیت سود علاوه بر جنبه ی کمی سود به جنبه های کیفی آن نیز توجه نمود و از این طریق بخشی از نتایج ناهمگون تحقیقات قبل را توضیح داد.
    کلیدواژگان: سرمایه فکری، رفتار سود، مدل VAIC، کیفیت سود
  • ناصر حمیدی صفحات 45-68
    زمینه و هدف
    میزان موفقیت پذیرش مدیریت دانش در زنجیره تامین خدمات نسبتا پایین است، موانع متعددی در این مهم اثر گذارند که طی تحقیقات شناسایی شده اند. ساختاردهی به این موانع و اولویت بندی آنها می تواند در اشتراک اطلاعات و دانش در زنجیره ی تامین، هماهنگی بین تصمیم گیران زنجیره تامین و استحکام پیوند بین اجزای زنجیره ی تامین تاثیر گذاشته و به ارائه راهکارهای غلبه بر این موانع منجر شود. هدف مطالعه حاضر، ساختاردهی و اولویت بندی موانع پذیرش مدیریت دانش در زنجیره تامین خدمات نیروی انتظامی برای ارائه ی راهکارهای غلبه بر این موانع با رویکرد فازی و در فضای تصمیم گیری چند شاخصه گروهی میباشد.
    روش شناسی: در این تحقیق از روش ترکیبی متاگراف- هیپرگراف با فرایند تحلیل شبکه دو مرحله ای یو و شینگ استفاده شده که می تواند جایگزین مناسبی برای D-ANP باشد. با بررسی ادبیات تحقیق، 20 مانع در پنج بعد، استخراج و با نظر خبرگان انتظامی پس از غربال گری فازی، هشت مانع برای این بحث مناسب تشخیص داده شد. جامعه آماری تحقیق شامل حوزه معاونت اجتماعی نیروی انتظامی استان قزوین و نمونه های مورد استفاده به عنوان خبرگان تحقیق، مدیران و افسران ارشد صاحب نظر نیروی انتظامی استان در مدیریت دانش و زنجیره ی تامین با حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد و 12 سال تجربه مدیریت در حوزه این تحقیق بوده اند.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    نبود زمان کافی برای به اشتراک گذاری دانش، عدم تمایل به اشتراک گذاری دانش از سوی اعضای زنجیره و دشوار بودن رمزگشایی دانش پنهان مهمترین موانع پیش روی پذیرش مدیریت دانش در زنجیره ی تامین می باشند. با توجه به رابطه ی هر مانع با سایر موانع از طریق مدل سازی وابستگی، نه راهکار غلبه بر موانع استخراج، غربال و پنج راهکار انتخاب شده نیز اولویت بندی شدند. یافته های مطالعه نشان می دهد که مهمترین راهکارها در این خصوص در حوزه انتظامی؛ ایجاد سیستمهای حمایت از تصمیم گیری دانش محور، یادگیری متقابل برای کاراتر کردن اشتراک گذاری دانش در زنجیره تامین و ایجاد ارتباطات کاری روشن و شفاف می باشند.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، زنجیره تامین خدمات، نیروی انتظامی، ساختاردهی به موانع، تصمیم گیری چند شاخصه، غربال گر فازی، فرایند تحلیل شبکه دو مرحله ای
  • امیر حسین یاوری بافقی صفحات 69-94
    زمینه و هدف
    رفتارهای شهروندی سازمانی شامل رفتارهای مثبت شغلی هستند که در راستای دستیابی سازمان به اهداف از پیش تعیین شده، اهمیت زیادی دارند، کارکنان این رفتارها را داوطلبانه و در قالب فعالیت هایی بروز می دهند که در دایره وظایف رسمی شغل آنها قرار ندارند. بنابراین تاثیرگذاری به منظور افزایش این قبیل رفتارها از اهمیت زیادی برخوردار است، نخستین گام به این منظور، شناسایی عوامل موثر بر ایجاد رفتارهای شهروندی سازمانی است. این تحقیق با هدف، بررسی نقش ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر ایجاد و گسترش رفتارهای شهروندی سازمانی انجام شده است.
    روش شناسی: روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آماری رگرسیون ساده و چند متغیری استفاده شده است. داده های اولیه این تحقیق از روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه های استاندارد و همچنین اطلاعات لازم در خصوص مبانی نظری و پیشینه این تحقیق از روش اسنادی- کتابخانه ای گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان معاونت طرح و برنامه ناجا و ادارات طرح و برنامه مستقر در یگان های تخصصی شهر تهران می باشد، نمونه گیری این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شده و نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل 220 تن می باشد که با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این تحقیق، ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر سطح رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان تاثیرگذار می باشد و بر این اساس، متغیر ادراک از عدالت سازمانی 21 درصد از تغییرات رفتارهای شهروندی سازمانی را تبیین می کنند، از بین ابعاد عدالت سازمانی نیز عدالت رویه ای 34 درصد از تغییرات رفتارهای شهروندی سازمانی را پیش بینی می کند اما عدالت توزیعی و تعاملی ارتباط معناداری با این متغیر ندارند.
    کلیدواژگان: رفتارهای شهروندی سازمانی (OCB، s)، عدالت سازمانی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، عدالت توزیعی
  • عبدالرحیم نوه ابراهیم، داود مجیدی صفحات 95-118
    هدف و
    زمینه
    سازمان ها برای ارائه خدمات و کسب نتایج مطلوب، گریزی از حفظ و پرورش نیروی انسانی ندارند، در این راستا از آموزش به عنوان ابزار پیشرفت و توسعه وگذرگاهی برای انتقال تجارب و معلومات تخصصی برای اجرای صحیح وظایف و مسئولیت ها یاد می شود. ارزشیابی دوره های ضمن خدمت با هدف سنجش میزان دستیابی سازمان به اهدف آموزشی به انجام می رسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت در ارتقای عملکرد شغلی کارکنان پلیس می باشد.
    روش شناسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان پلیس فرماندهی انتظامی استان مرکزی که در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت نموده اند، می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط اساتید دانشگاه و کارشناسان نیروی انتظامی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 86. محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت آن است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و نرم افزارspss19 استفاده شده است.
    یافته ها
    یافته های پژوهش حاکی از آن است که کارکنان شرکت کننده در دوره ها واکنش مثبتی نسبت به ابعاد مختلف اهداف، روش و فضا دارند که می توان گفت، دوره های برگزار شده در افزایش میزان دانش شغلی و بهبود رفتار شغلی کارکنان پلیس تاثیر مطلوبی داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهد که دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان نقش مثبتی در ارتقای عملکرد حرفه ای کارکنان و بهبود رفتار شغلی آنان داشته است. نتایج بیانگر آن است که آموزش های ضمن خدمت سبب افزایش رضایت کارکنان در ابعاد مختلفی چون محتوا، پشتیبانی، ارزشیابی، فضا، روش و اهداف سازمان شده است. همچنین دیدگاه کارکنان پلیس در خصوص سطح یادگیری مثبت و اثربخش بوده است که این موارد می تواند متاثر از عوامل مختلفی چون؛ بهره گیری از محتواهای مناسب و مرتبط با شغل پلیس، استفاده از سیستم ارزشیابی تعریف شده و ارائه بازخورد در حداقل زمان به کارکنان پلیس باشد.
    کلیدواژگان: آموزش ضمن خدمت، عملکرد شغلی، سیستم ارزشیابی، کارکنان پلیس
  • صفر مردی صفحات 119-142
    زمینه و هدف
    تحقیق حاضر با هدف کلی نهادینه کردن نوآوری و خلاقیت در مدیران و معاونان دانشگاه علوم انتظامی امین به منظور دستیابی به تعالی و شکوفایی سازمانی انجام شده است.
    روش شناسی: باتوجه به اینکه تعداد افراد جامعه آماری محدود بوده و دسترسی به تمام جامعه آماری هزینه زیادی در برنداشت، نمونه گیری صورت نگرفت و به تعداد 100 پرسشنامه (با سوال های بسته و اندازهگیری فراوانی ها از مقیاس 5 درجهای لیکرت) بین کلیه مدیران و معاونان آنها توزیع گردید و از این تعداد 80 پرسشنامه برگشت داده شد که با استفاده از منابع علمی معتبر تهیه و تنظیم شده است. به این ترتیب که 5 عامل به عنوان عوامل موثر بر خلاقیت و نوآوری سازمانی از بین عوامل متعددی که در منابع علمی به آن اشاره شده است، متناسب با محیط پژوهش انتخاب گردیده است. در این تحقیق از روش منطقی که اغلب محققین و صاحبنظران در پژوهشها به کار میبرند، استفاده شده است تا ویژگی های یک تحقیق علمی را دارا باشد.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    بنابر یافته های این پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد میتوان گفت، آزمودنی ها اعتقاد دارند که تشویق و دادن پاداش مناسب به افراد خلاق و نوآور، مدیریت مشارکتی، استخدام و گزینش افراد خلاق و نوآور به ترتیب بیشترین تاثیر و ساختار ارگانیکی سازمان، فراهم نمودن امکانات و تسهیلات تحقیقاتی کمترین تاثیر بر خلاقیت و نوآوری سازمانی را دارا میباشند.
    کلیدواژگان: خلاقیت، نوآوری، پیشرفت کارکنان، حل مسائل سازمانی، شکوفایی سازمانی، تعالی سازمان
  • محسن شفیعی نیک آبادی، سعید رمضان زاده صفحات 143-158
    زمینه و هدف
    در اغلب مسائل مقدار سفارش اقتصادی (EOQ)، برخی از پارامترها قطعی، برخی تصادفی و برخی فازی در نظر گرفته می شوند در حالی که در جهان واقعی، متغیرهایی وجود دارند که در عین تصادفی بودن ماهیت فازی نیز دارند که به آنها متغیرهای تصادفی فازی می گویند. در مدل پیشنهادی این مقاله، تقاضای (مصرف) کالا یا مواد، تصادفی فازی است. ضمنا فضای موجود برای انبارش و حداکثر سفارش مجاز نیز فازی در نظر گرفته شده است. مدل پیشنهادی در مدیریت تهیه و توزیع مواد غذایی معاونت آماد و پشتیبانی ناجا جهت برنامه ریزی تامین و نگهداری دو کالای گوشت قرمز و برنج به کار گرفته شده است. هدف، تعیین مقدار سفارش اقتصادی هر یک از کالاها به منظور حداقل کردن هزینه کل تامین و نگهداری با رعایت محدودیت فضای انبارش بوده است.
    روش
    برای تبدیل تابع هدف به عبارتی قطعی از غیر فازی ساز میانگین وزنی و E-Model استفاده شده است. برای محدودیت انبار که شامل پارامتر فازی است از تکنیک برنامه ریزی امکان و برای محدودیت حداکثر سفارش مجاز که شامل هر دو نوع پارامتر فازی و تصادفی فازی است، از روش کلاسیک برنامه ریزی با قیود احتمالی و تلفیق احتمال و امکان استفاده نموده ایم. پس از اعمال تکنیک مسئله به یک مدل برنامه ریزی غیر خطی غیر فازی و غیر تصادفی تبدیل می گردد که قابل حل با روش ها برنامه ریزی غیر خطی می باشد.
    یافته ها
    با حل مسئله به روش ضرائب لاگرانژ و با استفاده از نرم افزار Matlab، مقدار سفارش اقتصادی برای هر یک از کالاها به ترتیب 2326 و 18652 تن به دست آمده است.
    نتیجه گیری
    مدل و روش حل پیشنهادی، قابلیت تبیین و حل مسئله تعیین مقدار سفارش اقتصادی وقتی که تقاضای کالا، تصادفی فازی و فضای موجود برای انبارش و حداکثر سفارش مجاز فازی باشند دارد. روش به کار رفته برای غیر فازی نمودن پارامترها و محدودیتها نسبت به بسیاری از روش ها از جمله برش α آسان تر است.
    کلیدواژگان: مقدار سفارش اقتصادی، متغیر تصادفی فازی، برنامه ریزی با قیود احتمالی، عدد فازی مثلثی