فهرست مطالب

نشریه اندیشه آماد
پیاپی 42 (پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/09/28
  • تعداد عناوین: 6
|
  • صفحات 1-40
    دانش به عنوان ابزاری مهم برای برقراری مزیت رقابتی سازمان ها و بهبود عملکرد آن ها شناخته می شود. قرن بیست و یکم عصر اقتصاد دانشی است که در آن بسیاری از سازمان ها دارای دانشی هستند که باعث توانایی آن ها در ایجاد بهبود عملکرد می شود. بنابراین چگونگی توسعه قابلیت های سازمانی برای ارتقای عملکرد داخلی و رقابت پذیری خارجی در سازمان ها از طریق ایجاد مدیریت دانش موثر، امری حیاتی است. مدیریت دانش توجه بسیاری از محققان و سازمان ها را در سال های اخیر به خود جلب کرده است. از دیدگاه سازمانی مدیریت دانش به عنوان یک تسهیل کننده فرآیندهای کاری و عملکرد سازمان به شمار می آید. فرآیند مدیریت دانش درجه ایجاد، اشتراک گذاری و استفاده از منابع دانش در راستای فعالیت های عملکردی است. مدیریت دانش از طریق گردآوری، ذخیره سازی و معاوضه، دسترسی به دانش را در سازمان افزایش داده و با استفاده از یکپارچه سازی جریان های دانشی مجزا به ارتقای سطح دانش سازمان کمک می کند. با توجه به اهمیت و ضرورت بررسی ساختارهای دانش در سازمان و هدایت آن در راستای یک سیستم یکپارچه مدیریت دانش، تحقیق حاضر به بررسی ضرورت های بومی سازی الگوی مدیریت دانش در ناجا پرداخته است.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، اجزا و عناصر، الزامات بومی سازی، فرآیند پیاده سازی
  • صفحات 41-62
    جهانی شدن رقابت سازمان ها و شرکت ها جهت عرضه محصولات و خدمات خود، آن ها را ناگزیر به فعالیت در زنجیره تامین نموده است. یکی از ابزارهای مهم که نقش اساسی در یکپارچگی اطلاعات و ارتباطات در سازمان ها داشته و از شروط اصلی پیوستن به زنجیره تامین است، برنامه ریزی منابع سازمان می باشد. زیرسیستم نت نیز که یکی از زیرسیستم های موثر در هر سازمان تولیدی و خدماتی تلقی می شود، باید با یک نگاه متفاوت، روند انجام کلیه فعالیت های خود را از حالت وظیفه گرایی به فرآیندمحوری تغییر داده و با ساختار برنامه ریزی منابع سازمان یکپارچه گردد تا بتواند برای سیستم نت و سازمان مربوطه مزیت رقابتی ایجاد کند. در این مقاله که از روش مطالعه کتابخانه ای و مطالعه میدانی استفاده شده است، ابتدا به طرح ضرورت های یکپارچگی زیرسیستم نت با ساختار برنامه ریزی منابع سازمان در راستای بهبود عملکرد زیرسیستم نت پرداخته شده و سپس با استفاده از روش مهندسی مجدد فرآیندها و فعالیت ها، روش یکپارچه سازی زیرسیستم نت با سایر زیرسیستم ها انجام شده است. با در نظر گرفتن روش انتخاب شده، استانداردسازی زیرسیستم نت انجام شده و برای بسترسازی جهت یکپارچگی، از ابعاد تسهیل کننده یکپارچه سازی و به منظور بهبود مداوم و حفظ یکپارچگی از ابعاد حاصل از یکپارچگی استفاده شده است. در نتیجه برای تعیین تعاملات زیرسیستم نت در محیط یکپارچه با استفاده از موارد فوق، مدل مفهومی یکپارچه سازی زیرسیستم نت ارائه گردیده و با تعیین نوع تعاملات که شامل تعاملات فرآیندی و اطلاعاتی است، مدل منطقی زیرسیستم نت با سایر زیرسیستم ها در ساختار برنامه ریزی منابع سازمان ارائه گردیده است.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی منابع سازمان (ERP)، زیرسیستم نت (CMMS)، استانداردسازی، یکپارچه سازی، مدیریت زنجیره تامین
  • صفحات 63-82
    در دنیای امروز دسته بندی مشتریان سازمان از جنبه رفتاری، از اهمیت بالایی برخوردار است. تجزیه و تحلیل و درک رفتار مشتریان از اصول توسعه راهبردهای مراکز تولیدی خدماتی می باشد به طوری که باعث جذب مشتریان بالقوه و نیز حفظ مشتریان فعلی و حداکثر سازی ارزش برای آن ها می شود. سازمان ها می توانند از طریق داده کاوی با استخراج اطلاعات پنهانی از پایگاه های داده ای بزرگ، مشتریان ارزشمند خود را تعیین و رفتار آینده شان را پیش بینی کنند. در این مقاله قصد داریم با استفاده از روش های داده کاوی به ارائه چارچوبی ساده و جامع پیرامون مدیریت ارتباط با مشتری و رابطه آن با زنجیره تامین بپردازیم. ابتدا رفتار مشتریان را بر اساس معیار RFM (تاریخ آخرین خرید، حجم مالی خرید، تکرار در خرید) بررسی می نماییم و با توجه به تراکنش های انجام شده، مشتریان وفادار را مشخص می کنیم. سپس با استفاده از روش های دسته بندی نظیر: رگرسیون لجستیک، درخت تصمیم، شبکه عصبی و... که در تحقیقات مختلف مورد استفاده قرار گرفته اند، به شناسایی ویژگی های مشتریان می پردازیم تا سازمان به راحتی بتواند مشتریان وفادار را شناسایی نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که تکنیک درخت تصمیم از لحاظ شاخص اطمینان، دارای عملکرد بهتری نسبت به سایر تکنیک های ذکر شده می باشد.
    کلیدواژگان: داده کاوی، دسته بندی، رفتار سنجی، زنجیره تامین، مشتریان وفادار، شبکه عصبی
  • صفحات 83-102
    امروزه صنایع بسته بندی تبدیل به یک فن آوری پیشرفته شده است که با استفاده از آن می توان کالاهای حساس را تا زمانی طولانی نگهداری و انبار نمود. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت تناسب بسته بندی اقلام موادغذایی در ارتباط با انبارهای ناجا و ارائه راهکارهای عملی برای بهینه نمودن آن است. به این منظور، کلیه کارکنان معاونت آماد و پشتیبانی ناجا به عنوان جامعه آماری لحاظ شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. به لحاظ روش شناسی، پژوهش از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز، از طریق پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مبانی نظری- منطقی و نتایج تحلیل اکتشافی جمع آوری گردید. در تدوین مقیاس، ادبیات مفهومی و الگوهای موجود در نظر گرفته شده و سپس سوالات و عوامل استخراج، تنظیم، اعتباریابی، تثبیت و توزیع شد. اعتبار محتوای عوامل به دست آمده با نظر خبرگان و اعتبار سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تایید گردید. پایایی سنجه نیز به روش آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. یافته های نهایی پژوهش وضعیت شاخص های مختلف و اولویت آن ها را در انبارهای مرکزی، انبارهای استانی، انبار رده های مستقل، انبارهای مراکز آموزش، انبارهای پشتیبانی شهرستان ها و انبارهای کوپ ناجا نشان داد. همچنین بر اساس سایر نتایج تحلیل آماری پژوهش، انبارهای مرکزی آماد در مناسب ترین شرایط و انبارهای کوپ ناجا در نامطلوب ترین وضعیت تناسب بسته بندی با شرایط انبارها قرار داشته اند.
    کلیدواژگان: بسته بندی کالا، انبار، چیدمان کالا، تجهیزات ذخیره سازی کالا، علائم ایمنی کالا
  • صفحات 103-120
    برون سپاری امروز دیگر یک پدیده نیست. بعضی فکر می کنند برون سپاری یعنی این که ما کارهای خود را به قسمتی بیرون از سازمان واگذار نموده و خودمان کار دیگری انجام ندهیم. در عصر حاضر که محیط کسب وکار جهانی به سرعت درحال دگرگونی و تحول است ، شرکت ها به دنبال شیوه های هستند که خود را نسبت به دیگر رقبا در سطح ملی و بین المللی متمایز سازند دراین راستا شرکت ها راهبردهای گوناگونی را در پیش می گیرند. عواملی مانند افزایش فشارها، دشواری های انجام برخی امور، پیچیدگی های فن آورانه، تخصصی شدن کارها، شتاب تحولات، اطمینان نداشتن به آینده، بزرگ شدن اندازه سازمان ها و... موجب شده است که سازمان ها در نحوه مدیریت زنجیره تامین و اکتساب خود تجدید نظر کرده و برای استفاده بهتر از منابع موجود به راهبردهای جدید روی آورند. یکی از این راهبرد ها، برون سپاری است. راهبرد برون سپاری از سوی بسیاری از سازمان ها بویژه سازمان های نظامی و دفاعی داخل و خارج کشور به کار گرفته شده که یکی از آن ها، بخش آماد و پشتیبانی می باشد. بنابراین ضمن بررسی ادبیات مربوط به برون سپاری از دیدگاه های مختلف، در آخر، تلفیقی از آن سه معیار اصلی و عوامل راهبردی و مدیریتی (شامل پنج معیار فرعی) عوامل فرهنگی (شامل سه معیار فرعی) عوامل ساختارها و فرآیندهای سازمانی (شامل 10 معیار فرعی) به عنوان معیارها و عوامل موثر بر موفقیت اجرای برون سپاری در معاونت آماد و پشتیبانی ناجا معرفی شدند. در مرحله بعد و بر اساس نظر خبرگان (مدیران اجرایی) با استفاده از روش ریاضی فرآیند تحلیل سلسه مراتبی (AHP) معیار های مذکور الویت بندی گردیدند.
    کلیدواژگان: برون سپاری، آماد و پشتیبانی ناجا، عوامل موفقیت در برون سپاری، AHP
  • صفحات 121-161
    مدیریت زنجیره تامین (SCM) یکی از راهبردهای رقابتی به کار گرفته شده در شرکت های جدید و هدف اصلی مدیریت زنجیره تامین، یکپارچه سازی تامین کنندگان مختلف برای تامین تقاضای بازار است. با این وجود، ارزیابی و انتخاب تامین کننده نقش بسیار مهمی در ایجاد یک زنجیره تامین موثر دارد. تمرکز روش های سنتی ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان بر روی نیازهای هر یک از شرکت ها بوده است و کل زنجیره تامین را در نظر نمی گرفت. از این رو، این تحقیق روش شناسی ساختارمندی را بر مبنای طرح معماری یکپارچه سازی زنجیره تامین، برای ارزیابی و انتخاب تامین کننده ارائه می کند. جهت گسترش و پیشرفت روش شناسی ارزیابی و انتخاب تامین کننده در زنجیره تامین، ابتدا راهبردهای رقابتی شرکت با استفاده از تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها (SWOT) مشخص می شود. معیار و شاخص های انتخاب تامین کننده بر اساس راهبردهای رقابتی انتخاب می شوند تا از این طریق، چارچوبی برای انتخاب تامین کننده به وجود آید. پس از آن، تامین کنندگان بالقوه از طریق روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) غربال می شوند. رتبه بندی تامین کنندگان بالقوه از طریق روش شباهت به گزینه ایده آل (TOPSIS)، که یک روش تصمیم گیری چند معیاره است، انجام می شود. در نهایت نیز از صنعت نساجی تایوان برای بیان امکان و کاربرد روش شناسی پیشنهادی استفاده شده است. این تحقیق روابط مشارکتی و مدیریت تامین کنندگان بالقوه را تسهیل می کند تا از این طریق بتواند به افزایش قابلیت و کیفیت توسعه محصول، کاهش زمان و هزینه چرخه عمر محصول و در پی آن، به افزایش قابلیت بازاریابی محصول کمک کند.
    کلیدواژگان: مدیریت زنجیره تامین، تقاضای بازار، راهبرد رقابتی