فهرست مطالب

اندیشه آماد - پیاپی 52 (بهار 1394)

نشریه اندیشه آماد
پیاپی 52 (بهار 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/06/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • اصغر آقایی، محمود شوقی، مسلم کاملی صفحات 1-36
    فروش خودروهای بلااستفاده خدمتی در ناجا دارای فرایندی نوپا بوده و باتوجه به اینکه عواید حاصله ازآن صرف خرید خودروهای جدید می گردد، زمینه ساز نوسازی ناوگان حمل ونقل و به تبع آن،بالا رفتن کارائی، اثر بخشی و بهره وری سیستم ترابری نیروی انتظامی در انجام بهینه و مطلوب ماموریت های پلیسی می شود. با عنایت به اتخاذ سیاست های جدید ناجا درزمینه نوسازی ناوگان ترابری و پایین آوردن عمر مفید خودروها، سالیانه شاهدخروج حجم گسترده ای از خودروها از چرخه خدمتی می باشیم. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان تاثیر فروش خودروهای بلااستفاده خدمتی بر خرید خودرو در ناجا می باشد. سوال اصلی تحقیق عبارت است از: فروش خودروهای بلااستفاده خدمتی درناجا چه میزان برخرید خودروهای جدید تاثیر گذاراست؟ روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع و روش پیمایشی، توصیفی می باشد.جامعه آماری این تحقیق شامل291 نفر از مدیران وکارشناسان مرتبط با خرید وفروش خودرو درحوزه های معاونت آماد و پشتیبانی، معاونت راهور و ذیحسابی ناجا که رابطه مستقیم وغیرمستقیم دارند، می باشد. نتایج نشان داد بین شش مولفه شناسایی شده تحت عنوان سیاست ها و راهبرد سازمان، ارزیابی عملکرد، بهره وری، چابکی سازمان، یکپارچه سازی و رضایتمندی مشتری که بیشترین نقش را درافزایش میزان تاثیر فروش خودروهای بلااستفاده خدمتی برخرید خودرو داشته اند، دو مولفه سیاست و راهبردهای سازمان وارزیابی عملکرد از رتبه بالاتری نسبت به دیگر مولفه ها برخوردار بوده اند.
    کلیدواژگان: فروش، خودرو های بلا استفاده خدمتی، مرکز فروش ناجا، مرکز خرید ناجا
  • تقی برزگر، مرید عباس حسنوند، رضا حاجی زاده، مهراب رامک صفحات 37-52
    امروزه مدیریت دانش کلید اصلی رقابت پذیری سازمان ها به شمار می رود. مدیریت دانش، بیش از آنکه نوعی تفکر درباره چگونگی اداره یک سازمان باشد، نوعی دارایی راهبردی برای افراد و سازمان هاست. شناخت عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش و به کار بردن آنها می تواند راهنمای برای مدیریت بهتر آن باشد. در این مقاله که از روش توصیفی- پیمایشی استفاده گردیده، هدف اصلی شناسایی، طبقه بندی و ارزیابی عوامل موفقیت در به کارگیری مدیریت اثر بخش فرآیند مدیریت دانش در نگهداری و تعمیرات مناسب می باشد. و در این خصوص ضمن بررسی ادبیات مربوط به مدیریت دانش در سازمان ها از دیدگاه های مختلف، در نتیجه عوامل استخراج گردیده، که چهار معیار اصلی عوامل راهبردی و مدیریتی(شامل چهار معیار فرعی 1-مشارکت و حمایت از طرف مدیران ارشد 2-تشکیل یک تیم کاری مخصوص برای انجام مدیریت دانش 3-مدیریت منابع انسانی جهت کاربرد کردن خلاقیت و نوآوری، آموزش و تصمیم سازی4-تدوین راهبردها و تعیین اهداف مشخص جهت اجرای مدیریت دانش) عوامل فرهنگی(شامل چهار معیار فرعی 1-وجود فرهنگ کسب دانش و یادگیری سازمانی 2-ایجاد فرهنگ اعتماد در اشتراک گزاری دانش 3-همکاری و درگیر نمودن و مشارکت کارکنان در امور 4- وجود جو خلاقیت و نوآوری) عوامل ساختارها و فرآیندهای سازمانی (شامل چهار معیار فرعی 1-کانال انتقال دانش 2- فرآیندهای استاندارد و روشن برای اجرای مدیریت دانش 3- وجود ساختار تسهیل کننده اکتشاف دانش در سازمان 4- ارزیابی عملکرد و بهره وری) عوامل نیروی انسانی(شامل شش عامل 1- مشوق ها و عوامل انگیزشی مناسب 2- توانمند سازی کارکنان 3- ایجاد یک جو امن و مطمئن شغلی 3-ایجاد حس وفاداری، تعهد در بین کارکنان 5- غنی سازی شغلی و اعتبار کارکنان 6-آموزش و بادگیری کارکنان با کار تیمی) به عنوان معیارها و عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش در نگهداری و تعمیرات در معاونت آماد و پشتیبانی ناجا شناخته شده، و بر اساس نظر 35 نفر از خبرگان (مدیران اجرایی) که جامعه آماری این تحقیق محسوب می گردند با استفاده از روش ریاضی فرایند تحلیل سلسه مراتبی(AHP) معیارهای مذکور الویت بندی گردیدند. و در نهایت مهمترین عامل موثر در بین عوامل اصلی موثر بر موفقیت مدیریت دانش در نگهداری و تعمیرات از نظر خبرگان عامل راهبردی و مدیریتی تعیین گردیده است.
    کلیدواژگان: مدیریت دانش، نگهداری و تعمیرات، عوامل کلیدی موفقیت، تکنیک AHP
  • سید علیرضا سمایی صفحات 53-70
    سطح نگهداشت مهمات به مفهوم ذخیره پلکانی و کافی مهمات برای یگان های ناجا از اهمیت راهبردی برخوردار است که به تبع آن باید فضای ذخیره سازی متناسب با آن که دارای استانداردهای فنی سازه ای و تجهیزاتی و شرایط تعریف شده باشد، در یگان ها پیش بینی و احداث گردد. از سوی دیگر به دلیل الزام پیش بینی شرایط پدافند غیرعامل در ایجاد فضای ذخیره سازی باید اصول حاکم بر این مفهوم مانند اصل پراکندگی مورد ملاحظه اساسی قرارگیرد. در طول سنوات پس از انقلاب اسلامی و به ویژه سنوات پس از ادغام، تامین مهمات و احداث زاغه برای یگان ها از الگوی واحد و متناسب پیروی ننموده و بستگی بسیار زیادی به میزان اعتبارات اختصاص یافته، میزان مصرف مهمات و پیشنهاد و درخواست یگان داشته است که این رویه ناصحیح منجر به تراکم غیر ضروری انواعی از مهمات در برخی رده ها در عین کمبود آن در رده دیگر، عدم مصرف و چرخش مهمات در یگان ها و الزام طی نمودن فرآیند پیچیده و طولانی انهدام، افزایش احتمال بروز فساد و معیوب شدن مهمات و افزایش هزینه های حمل و نقل و ذخیره سازی شامل هزینه های امنیتی، ایمنی و اشتغال و درگیری نفرات بیشتر گردیده است. این تحقیق سعی نموده تا این موضوع را بررسی نماید که تغییر در مبانی برآوردهای تامین، تا چه اندازه در منطقی سازی میزان و روند احداث فضاهای ذخیره سازی مهمات موثر بوده و همچنین تاثیر آن در اجرای اصول پدافند غیرعامل را بررسی و راه کارهایی را برای ایجاد این شرایط در احداث فضاهای مذکور پیشنهاد نماید. به دنبال تحقیق انجام شده، نتایج به دست آمده پس از تغییر سطح نگهداشت انجام شده در قالب دستورالعمل جدید، حاکی از کاهش حجم و فضای ذخیره سازی برآورد شده به میزان بسیار زیاد با ایجاد امکان کوچک سازی و متحرک سازی زاغه ها می باشد.
    کلیدواژگان: سطح نگهداشت مهمات، ذخیره راهبردی، ذخیره عملیاتی، ذخیره آموزشی، زاغه متحرک
  • محمد خدابخشی، فتانه صلح دوست صفحات 71-116
    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ناب سازی زنجیره تامین بر عملکرد کسب و کار در شرکت نفت فلات قاره ایران می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. برای انجام این پژوهش یک نمونه ی 205 نفره، متناسب با تعداد مدیران و کارشناسان شرکت نفت فلات قاره ایران و با استفاده از جدول مورگان، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه ی ناب سازی زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار استفاده شد، که طی بررسی همه ی مدل های موجود (به صورت جامع) و با توجه به ماهیت و شرایط خاص شرکت مورد مطالعه (به صورت بومی) ساخته شدند. این داده ها با نرم افزارSPSS نسخه ی 22 در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده اند. برای تعیین اعتبار (روایی) پرسشنامه از روایی محتوایی و روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی) و برای تعیین میزان قابلیت اطمینان (پایایی) پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، به این صورت که در روایی محتوا از شاخص CVI و تعداد بیست نفر از متخصصین در حوزه ی مدیریت و آشنا به موضوع پژوهش استفاده شد. مقدار ضریبCVI برای پرسشنامه ی ناب سازی 0.643 و برای پرسشنامه ی عملکرد کسب و کار 0.717 به دست آمد که بیانگر روایی مناسب هر دو پرسشنامه است. در تحلیل عاملی (روایی سازه) از روش چرخش واریماکس و تحلیل مولفه های اصلی استفاده شد. نتایج، وجود پنج مولفه ی ناب سازی زنجیره تامین (ساختار سازمانی، منابع انسانی، مدیریت عملیات، کاهش زمان، کاهش اتلاف ها) و پنج مولفه ی عملکرد کسب و کار (کاهش هزینه، کیفیت، انعطاف پذیری، رضایت مشتریان، دستیابی به اهداف و برنامه های شرکت) را در پرسشنامه ها تایید کرد. در نهایت، ضریب آلفای کرونباخ با مقادیر 0.934 و 0.942 به ترتیب برای پرسشنامه ی ناب سازی و عملکرد کسب و کار، پایایی هر دو پرسشنامه را تایید کرد. نتایج بررسی دو پرسشنامه نشان داد که سطح ناب سازی زنجیره تامین در شرکت نفت فلات قاره ایران از مقدار تعیین شده پایین تر و وضعیت همه ی مولفه های ناب سازی کمتر از متوسط و نسبتا نا مطلوب است؛ و سطح عملکرد کسب و کار برای دو مولفه ی کاهش هزینه و دستیابی به اهداف و برنامه های شرکت در وضعیت کمتر از متوسط و نسبتا نامطلوب قرار دارد و وضعیت مولفه های کیفیت، انعطاف پذیری و رضایت مشتریان کمی بالاتر از متوسط و نسبتا مناسب می باشد. از آزمون فریدمن برای شناسایی اولویت و اهمیت مولفه های ناب سازی زنجیره تامین و مولفه های عملکرد کسب و کار در این شرکت استفاده شد. همچنین ضریب همبستگی پیرسون نشان داد ارتباط معناداری بین ناب سازی زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار وجود دارد و این رابطه از نوع خطی است. برای ساخت مدل پیش بینی خطی مذکور از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه ی کاهش اتلاف ها از ناب سازی زنجیره تامین بیشترین تاثیر را بر بهبود عملکرد کسب و کار دارد.
    کلیدواژگان: ناب سازی، عملکرد کسب و کار، زنجیره تامین
  • محمدرسول رضایی، مجید کریمی، جهانشاه چرختاب مقدم صفحات 117-130
    فراهم کردن بسترهای لازم برای تجاری سازی ایده های نوین و عرضه دانش به بازار و جامعه، علاوه بر تولید ارزشهای اقتصادی قابل توجه برای سازمان تحقیقاتی، منجر به رشد فنی، اقتصادی و افزایش رفاه جامعه می شود. اما علیرغم پذیرش این موضوع و توجه خاص به آن، شواهد متعدد از سراسر دنیا حاکی از آن است که هر چند تعداد کثیری از تحقیقات توسعه فناوری از نظر تکنیکی موفق بوده اند اما تنها درصد اندکی از آنها در زمینه تجاری سازی به موفقیت دست یافته اند. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر موانع تجاری سازی فناوری و رتبه بندی آن عوامل، موثرترین راهکارها نیز جهت مقابله با آن در قالب ارائه الگویی تبیین شوند. از این رو پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی – پیمایشی است و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه مورد مطالعه کلیه متخصصین و مهندسین نخبه عرصه فناوری می باشد. جهت گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای طبق درجه بندی لیکرت تهیه گردید که در اختیار نمونه ای 30 نفره از کارشناسان و متخصصین قرار داده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون t استفاده گردید و برای رتبه بندی عوامل شناسایی شده پژوهش نیز از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که چالش های مدیریتی، زیرساختی، نهادهای حمایتی، سیاسی و قانونی از مهم ترین چالش های شناسایی شده تجاری سازی فناوری در کشور است.
    کلیدواژگان: تجاری سازی، تجاری سازی فناوری، مدل فرید من، چالش های تجاری سازی
  • مرتضی بدیعی صفحات 131-158
    تعیین تکلیف عبارتست از فرآیند تصمیم گیری برای اقلام بازیافتی، اسقاطی، فسادپذیر، خارج از سازمان، مازاد بر سازمان، غنیمتی، به جامانده خودی و ضایعات پادگانی به یکی از گزینه های معاوضه، واگذاری، دفن، انهدام، فروش، تبدیل به احسن و یا برگشت به سیستم می باشد. در این تحقیق به بررسی وضعیت تعیین تکلیف اقلام ناجا پرداخته شده و شش سوال اساسی به شرح ذیل مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است: 1- آیا عملیات تعیین تکلیف اقلام به نحو مطلوب و نظام مندی به اجرا در می آید؟ 2- آیا همکاری های لازم برای تعیین تکلیف اقلام توسط واحدهاورده های ذیربط صورت می گیرد؟ 3- آیا عملیات تعیین تکلیف اقلام اثرات مطلوبی برای ناجا و سیستم آماد و پشتیبانی دارد؟ 4- آیا شرایط بهینه ای برای انجام عملیات تعیین تکلیف اقلام فراهم می شود؟ 5- آیا بین میزان تحصیلات و وضعیت سیستم تعین تکلیف اقلام رابطه ی معنی داری وجود دارد؟ 6- آیا بین درجه و وضعیت سیستم تعین تکلیف اقلام رابطه ی معنی داری وجود دارد؟ انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی و از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری آماد و پشتیبانی فرماندهان انتظامی استانها و معاونت آماد و پش ناجا بوده که با توجه به تقسیم بندی کشور به پنج منطقه جغرافیایی و هر منقطه جغرافیایی به استان های مربوطه و به صورت تصادفی تعداد هشت استان و معاونت آماد و پشتیبانی ناجا انتخاب و با توجه به فرمول حجم نمونه آماری (128 = n) تعداد 128 پرسشنامه 34 سوالی توزیع و نسبت به جمع آوری داده ها و بررسی و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است که در نهایت نتایج ذیل حاصل شد: 1- -عملیات تعیین تکلیف اقلام به نحو مطلوب به اجرا در نمی آید. 2- برای تعیین اقلام همکاری لازم توسط واحد ها و رده ها ذیربط صورت نمی گیرد. 3- عملیات تعیین تکلیف اقلام اثرات مطلوبی برای ناجا و سیستم آماد و پشتیبانی دارد. 4- برای انجام تعیین تکلیف اقلام شرایط بهینه ای فراهم نمی شود. 5- بین شاخص تعین تکلیف اقلام و میزان تحصیلات ارتباطی وجود ندارد یعنی این که افراد دارای تحصیلات بالا و ضیت کنونی سیستم تعین تکلیف اقلام را به صورت کامل تایید نکرده اند. 6- بین شاخص تعین تکلیف اقلام و سطح درجه یا رتبه ارتباطی وجود ندارد یعنی این که افراد با درجه یا رتبه بالا وضعیت کنونی سیستم تعین تکلیف اقلام را به صورت کامل تایید نکرده اند. با توجه به نتایج بدست آمده، الگوی مناسب تعیین تکلیف اقلام در ناجا ارائه و پیشنهاداتی داده شده است.
    کلیدواژگان: تعیین تکلیف، خارج از رده، بازیافت، ضایعات، اسقاط، معاوضه، انهدام، اقلام فرسوده، مازاد، عمر قانونی
  • سجاد شکوهیار، کتایون اشکفتی، جلوه فیروز بخت صفحات 159-187
    هدف این مقاله، ارزیابی تاثیر استفاده از فناوریشناسایی فرکانس رادیویی (RFID) بر روی مدیریت موجودی است. بدین منظور یک زنجیره تامین چهارسطحی که شامل تامین کننده، تولیدکننده، توزیع کننده و خرده فروش است، در نظر گرفته می شود. سپس با در نظر گرفتن عوامل مختلفی که باعث افزایش تفاضل میان موجودی فیزیکی و موجودی سیستم می شود، اثر فناوری RFID بر کاهش این میزان تفاضل مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بنابراین، برای ارزیابی تمامی موارد فوق از یک رویکرد شبیه سازی بهره گرفته شده و نرم افزار مورد استفاده در این مقاله، نرم افزار ARENA 13.0 است. در نهایت با مقایسه دو زنجیره تامین چهارسطحی که یکی از آن ها از RFID استفاده نموده اما دیگری از روش سنتی برای ردیابی موجودی خود بهره می برد، معیار مناسبی در اختیار مدیران قرار می گیرد تا هزینه های به کارگیری فناوری RFID را با سود ناشی از استفاده از این فناوری در نظر گرفته و رویکرد بهینه را در پیش گیرند.
    کلیدواژگان: فناوری شناسایی فرکانس رادیویی، مدیریت موجودی، زنجیره تامین چهارسطحی، شبیه سازی، موجودی سیستم، موجودی فیزیکی