فهرست مطالب

پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری - سال پنجم شماره 3 (پاییز 1396)

فصلنامه پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری
سال پنجم شماره 3 (پاییز 1396)

  • تاریخ انتشار: 1396/09/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • پژوهشی - بنیادی
  • علی شماعی*، افسانه فخری پور محمدی، احمد زنگانه صفحات 357-379
    کیفیت زندگی رویکردی جامع و دارای ابعاد گوناگون کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. برنامه ریزان شهری در طرح ها و برنامه های خود ارتقای شاخص های کیفیت زندگی و رضایتمندی ضروری می دانند. کیفیت زندگی از لحاظ عینی شامل: محیط طبیعی به منزله بستر، کیفیت ساخت وسازهای شهری، اقتصاد، امکانات رفاهی و تعاملات اجتماعی و... است. از لحاظ بعد ذهنی شامل: جنبه های معنوی، روحی و روانی فرد است. ارتقاء کیفیت زندگی در فضاهای شهری با ساماندهی این ابعاد و شاخص ها، موجب آسایش و آرامش جامعه می شود. هدف این پژوهش ارزیابی کیفیت زندگی در ابعاد کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی به منظور دستیابی به راهکارهای ارتقای کیفیت زندگی منطقه 11 شهرداری تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Excel و در بخش استنباطی و تحلیل های آماری t-test تک نمونه ای و آزمون پیرسون انجام شده است. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر از شهروندان منطقه 11 شهر تهران و به صورت تصادفی ساده است. یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد که کیفیت زندگی شهری این منطقه از نظر بعد اقتصادی، 58 درصد در سطح متوسط و در بعد اجتماعی-فرهنگی 53 درصد در سطح متوسط و در بعد کالبدی 64 درصد وضعیت متوسط دارد. بیشترین رضایتمندی شهروندان از نظر عینی در بعد کالبدی و از نظر ذهنی در بعد اجتماعی-فرهنگی کمترین میزان را دارا است. بنابراین چالش هایی همچون کمبود وسایل حمل و نقل عمومی، کاستی خدمات عمومی شهری، مسکن نامناسب، کمبود فرصت ها و موقعیت های شغلی مناسب، نارسایی تعاملات اجتماعی و مشارکت مردمی موجب پایین بودن سطح کیفیت زندگی در محله های منطقه 11 شهر تهران شده است. درنتیجه برنامه ریزی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با مشارکت شهروندان برای ارتقای کیفیت زندگی ضروری است.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، بعد اجتماعی، فرهنگی، بعد اقتصادی، بعد کالبدی، منطقه 11 شهرداری تهران
  • علی فتحی*، سید مهدی موسی کاظمی، شاه بختی رستمی، اسماعیل علی اکبری صفحات 381-403
    زمینه اصلی فعالیت شهرداری ها خدمات رسانی عمومی به شهروندان است که شامل طیف وسیعی از فعالیت ها از جمله بهداشت، سلامت، امنیت و عمران می شود. با این حال، بخش هایی از وظایف شهرداری های استان کرمانشاه به دلیل روشن نبودن قوانین مربوط مغفول مانده است. ضعف برنامه مدون و دقیق به همراه توزیع تسهیلات و خدمات که تنها با تصمیمات شخصی مدیران یا کارشناسان متناسب و مطابق است، از دیگر ضعف های گریبانگیر شهرداری های این استان به شمار می آید؛ بدین ترتیب این نوع بی عدالتی و شکاف درخصوص برخورداری یا عدم برخورداری شهرهای مختلف در دستیابی به خدمات موردنیاز شهروندان سبب ایجاد نوعی بی تعادلی در توزیع فضایی نظام شهری استان شده است. در این مقاله ابتدا وضعیت نظام شهری استان از نظر جمعیتی بررسی، سپس براساس شاخص های اصلی خدمات شهری، میزان برخورداری شهرهای استان کرمانشاه به نسبت میزان جمعیت آن ها سنجیده می شود. برای این کار از مدل های رایج در برنامه ریزی مانند تاکسونومی و تحلیل عاملی رتبه بندی استفاده شده است. شهرهای استان نیز با استفاده از مدل خوشه ایدر 5 دسته (کاملا برخوردار تا برخورداری خیلی ضعیف) طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین برخورداری و عدم برخورداری شهرها با جمعیت دریافت کننده خدمات شهری ارتباطی منطقی برقرار نشده است؛ به طوری که شهرهای کوچک تر نظام شهری استان در مقایسه با به شهرهای بزرگ تر، شرایط مناسب تری از نظر برخورداری از خدمات شهری دارند. نشانه این امر را می توان در مقایسه نوع و تعداد خدمات شهری موجود در شهر سومار با 9 نفر (رتبه اول) با شهر کرمانشاه و سایر شهرهای پرجمعیت استان مشاهده کرد.
    کلیدواژگان: برخورداری، تاکسونومی، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی، شهرداری، کرمانشاه
  • ابوالفضل مشکینی، نرگس احمدی فرد *، علی موحد صفحات 405-423
    نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تاکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
    کلیدواژگان: بافت تاریخی، توسعه خلاق، منطقه 12 شهر تهران
  • لیلا صیاد بیدهندی *، یاسر قلی پور، سلمان فیضی صفحات 425-444
    یکی از نیازهای اساسی انسان ها احساس امنیت و ایمنی است. حتی در عصر حاضر نیز که در مقایسه با دوره های قبل عصر فناوری محسوب می شود، بیشتر مباحث مطرح در روزنامه ها، اخبار رادیو و تلویزیون و سایر منابع اطلاعاتی به گونه ای بر محور امنیت قرار دارد. در جامعه مدرن امروز نورپردازی فضای شهری به طور اعم و پیاده روها به طور اخص، به نیازی متداول مبدل شده است. بهبود کیفیت و کمیت نورپردازی فضاهای پیاده یکی از مهم ترین و قابل اتکاترین راهبردها برای طراحی محیط به منظور کاهش وقوع جرم و درنهایت بهبود حس امنیت در فضاهای عمومی به شمار می رود. هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت نورپردازی پیاده روها در محدوده منطقه گردشگری شورابیل در شهر اردبیل است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر توزیع پرسشنامه محقق ساخته (پیمایش) و نوع تحقیق کاربردی مبتنی است. جامعه آماری نیز شامل شهروندانی است که در ساعات شبانه این منطقه را برای پیاده روی انتخاب می کنند. حجم نمونه براساس جدول مورگان 148 نفر است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS22 انجام شده و برای تحلیل فرضیات از آزمون های ناپارامتری فریدمن (تحلیل واریانس دوطرفه)، همچنین آزمون های یومن وایت نی، 2X تک متغیره، همبستگی تاوی-بی کندال و کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ویژگی های محیطی پیاده روها شامل یکنواختی نورپردازی، قابلیت تشخیص چهره در شب و اختفا بر میزان امنیت ادراک شده موثر است؛ به عبارتی میزان امنیت با توجه به این ویژگی ها، تفاوت آماری معناداری دارد (05/0>P). بین روشنایی ادراک شده شبانه و امنیت ادراک شده، بین میزان آشنایی مردم با منطقه و میزان امنیت ادراک شده و بین دفاع پذیری ادراک شده و میزان امنیت رابطه آماری معناداری وجود دارد (000/0=sig).
    کلیدواژگان: امنیت ادراک شده، اردبیل، پیاده رو، شورابیل، نورپردازی
  • کیوان عزی مند، عطاءالله عبدالهی کاکرودی*، مجید کیاورز مقدم صفحات 445-468
    در پی شهرنشینی بی سابقه در دهه های گذشته و افزایش جمعیت شهرها، چشم اندازهای طبیعی در حال تبدیل شدن به چشم اندازهای انسانی است و فضاهای باز شهری به اراضی ساخته شده مبدل شده است. در این بین، تغییرات کاربری اراضی مدیران شهری را مجاب می کند که همواره اطلاعات به روزی از این تغییرات داشته باشند تا بتوانند درباره مدیریت شهری سریع تر تصمیم گیری کنند. هدف از انجام این مطالعه طبقه بندی اراضی ساخته شده و شناسایی میزان تغییرات این اراضی در شهر تهران است. همچنین این مطالعه به بررسی و عملکرد هفت شاخص طیفی به منظور طبقه بندی و تشخیص تغییر اراضی ساخته شده با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 سنجنده ETM + و تصاویر ماهواره لندست 8 سنجنده OLI / TIRS می پردازد. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر تهران با وسعت 68995 هکتار است. روش انجام این تحقیق نیز بدین گونه است که ابتدا برای جداسازی سطوح دارای آب از سطوح بدون آب بر روی تصاویر، از شاخصMNDWI و روش آستانه گذاری اتسو استفاده شده است. پس از آن به منظور توجه مطلق بر مناطق بدون آب، یک ماسک آب تولید، و برای پوشاندن آب در تمام تصاویر به کار رفته است. درنهایت با استفاده از روش اتسو برای تمامی شاخص ها اراضی ساخته شده و ساخته نشده از یکدیگر جدا و طبقه بندی شده اند. دقت طبقه بندی نیز با استفاده از 3500 نقطه مرجع برای هر تصویر بررسی شده است. نتایج نشان می دهد شاخص VbSWIR1-BI با دقت کلی 88/92 درصد (لندست 7) و 68/92 درصد (لندست 8)، دقت کلی بیشتری دارد. همچنین نتایج تغییرات اراضی ساخته شده شهر تهران براساس شاخص VbSWIR1-BI در بازه زمانی 2001 تا 2015 به میزان 38/6 درصد بوده است. گفتنی است بیشترین تغییرات مکانی اراضی ساخته شده در بخش های غربی و جنوب غربی شهر تهران دیده می شود.
    کلیدواژگان: تصاویر لندست 7 و لندست 8، شاخص های طیفی، شناسایی تغییرات، طبقه بندی، گسترش شهری
  • خلیل کلانتری*، گلشن همتی، محمود جمعه پور صفحات 469-493
    افزایش چشمگیر جمعیت کره زمین و بهره برداری بی رویه از منابع محیط زیست برای تامین نیازهای اقتصادی تاثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، به ویژه کلان شهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیط زیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون به خوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتا جدیدی در زمینه مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائه راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری می پردازد. تحقیق حاضر به دنبال بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسش نامه که یکی به روش مقایسه زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Super Decision برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها، سپس از آزمون T تک نمونه ای برای مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجه کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصله معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامه ریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینه استفاده یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی به عنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبه جزء ارائه شده است.
    کلیدواژگان: بومی سازی، پایداری شهری، شهرهای حساس به آب، کلان شهر تهران
  • علی اکبر شمسی پور *، سوسن حیدری، کیوان باقری صفحات 495-514
    برنامه ریزی های مختلف و توسعه پایدار شهری، مستلزم ارزیابی و پیش بینی صحیح مقادیر تغییرات کاربری اراضی نواحی شهری است. همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و پیش بینی این تغییرات با مدل سازی و اتخاذ سیاست های مدیریتی موثر، در راستای برنامه ریزی مطلوب شهری قرار دارد. هدف این پژوهش، پایش، شبیه سازی و پیش بینی گسترش شهر کرمانشاه با ترکیب مدل سلول خودکار، زنجیره ای مارکوف و رگرسیون لجستیک است. با این هدف نخست نقشه های کلاس های پوشش زمین کرمانشاه با استفاده از تصاویر چندزمانه ماهواره ای لندست سال های 1985، 2000 و 2013 تهیه، سپس صحت سنجی نقشه ها و آشکارسازی تغییرات انجام شده است. آشکارسازی تغییرات دوره اول (2000- 1985) و دوره دوم (2013- 2000) نشان می دهد که در سه دهه اخیر نواحی شهری به مقدار 6541 هکتار افزایش داشته است. براساس این تغییرات و انتخاب 7 معیار موثر در رشد و توسعه شهر، مدل سازی پتانسیل تبدیل کاربری برای سال 2013، با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شد. درادامه، برای کالیبره کردن مدل CA مارکوف، نقشه کاربری سال 2013 استفاده شد سپس با روش زنجیره مارکوف برآورد احتمال میزان تغییرات و توزیع مکانی آن ها برای سال 2026، و نقشه کلاس های پوشش زمین برای چشم انداز 2026 با مدل زنجیره CA مارکوف پیش بینی شد. نتایج آن هم نشان می دهد که به ترتیب مقدار زیادی از مساحت کلاس های مناطق کوهستانی، پوشش گیاهی، صخره ای و سطوح آبی به کاربری شهری تبدیل خواهند شد.
    کلیدواژگان: تغییر کلاس های پوشش زمین، کرمانشاه، مدل CA مارکوف
|
  • Ali Shamaei *, Afsaneh Fakhripoor, Ahmad Zanganeh Pages 357-379
    Quality of life is a comprehensive approach with a variety of physical, social, economic and cultural dimensions. Urban planners believe in improving their quality of life and satisfaction indicators in their plans and programs. The aim of this study was to assess the quality of life in physical, socio-cultural and economic dimensions in order to reach the solutions for improving the quality of life in the 11th municipality of Tehran. The research method was descriptive-analytical and survey using SPSS and Excel software and inferential statistics, t-test and Pearson test. The sample number is 400 randomly selected citizens of the 11th district of Tehran using the Cochran formula. The results of the analysis of the questionnaire show that the quality of urban life in this region is in terms of economic dimension, 58% in the medium level and 53% in the socio-cultural dimension in the medium level and in the physical dimension of 64% is moderate. The most satisfaction of citizens in terms of physical and mental dimensions in the socio-cultural dimension is the lowest. Therefore, challenges such as lack of public transportation, lack of public urban services, inappropriate housing, lack of opportunities and appropriate job positions, lack of social interactions and popular participation have led to lower quality of life in neighborhoods in the 11th district of Tehran. As a result, social, economic, and physical planning is necessary with the participation of citizens to improve the quality of life.
    Keywords: Quality of Life, Social-Cultural Dimension, Economic Dimension, Physical Dimension, District 11 of Tehran Municipality
  • Ali Fathi *, Sayed Mehdi Muosakazemi, Shah Bakhti Rostami, Esmaeil Aliakbari Pages 381-403
    As an essential part of the field of municipal activities to the public service to citizens, is urban services, a range of municipal activities, including health, security and civil services, but this is often due to lack of clear rules as part of their duties, with a precise program of weakness, lack of distribution facilities and services, only in accordance with the decisions of the managers or experts. so a kind of injustice and the gap in terms of having or lacking in different cities, to achievement of the required services for citizens, also imbalance in the spatial distribution of urban system in Kermanshah province. In this article, first, the urban system of the province, in terms of population studied, then in terms of main indicators of urban services, the cities of the province have been assessed in proportion to the population and through planning models such as TAXONOMY and FACTOR ANALYSIS, Rating and using the CLUSTER MODEL in 5 categories, from very high to very low, have been classified.
    At this research was determined that, there is no relationship between the having or lacking of urban services with their needs, and populous cities in terms of the services are located in lower rank.
    Keywords: cluster analysis, factor analysis, Kermanshah, Municipality, TAXONOM
  • Abolfazl Meshkini, Narges Ahmadifard *, Ali Movahed Pages 405-423
    Theory of creative city is a planning in the age of globalization that various aspects of human life is the most important characteristic in it. There are the growing importance of creativity and culture in the economy and the need to specific places and spaces. No doubt the historical contexts are heritage resources and appropriate location to apply creative approach. Creative City theory and the emergence of interventionist policies in the historical contexts are regarded by policymakers and urban planning because of social and economic dimensions and local capacity in it. In such situation, what could be a new actor to play the role of economic and urban management is Cultural policies in those the public areas and zones of creative developments was considered as basic aim for the development of cities in future. Therefore in this article we have tried that with emphasizing on tourism activities and with exploring new ideas in creative development, zones of creative development of historical contexts are studied and identified. Research model is descriptive, analytical and exploratory. In this research, we have used from model of land capability measurement and multi-criteria decision with integrating them with AHP and rating layers in GIS. The results indicated that Ferdowsi Square, Baharestan Square and the city park area can be considered as zones for creative development.
    Keywords: historical context, creative development, 12 Region of Tehran
  • Leila Sayyad Bidhendi *, Yaser Gholipour, Salman Feizi Pages 425-444
    One of the basic human needs is the need for safety, Optimizing the quality as well as the quantity of the walking space lightening is meant to be one of the most crucial and reliable strategies in designing a space in order to minimize the crime and therefor to improve the sense of safety in public spaces. The purpose of this paper is to assess the quality of the sidewalks lightening in the tourist area of Shourabil in Ardebil, Iran. The research method is descriptive-analytical based on the researcher designed questionnaires. The research categorizes as applicable. The population consists of citizens who choose this area for nocturnal walking. Sample volume is determined 148 according to Morgan table. Questionnaires are distributed with purposive sampling method. The analysis of the data is carried out by SPSS22, and the premise verification is performed via One-Way ANOVA (F) Test along with Fisher LSD test. The other tests employed are U Mann-Whitney, Chi-Square X2, Kendall's tau-b and Pearson correlation coefficient, and Kruskal-Wallis.Results show that physical settings of sidewalks including monotonic lightening, face detection at nights, and hiding is affecting on the perceived safety. In other words, safety ratio according to the results has a meaningful contrast (P
    Keywords: Lightining, Pavement, sence of Safety, Shourabil, Ardebil
  • Keyvan Ezimand, Ataollah Abdolahi Kakroodi *, Majid Kiavarz Moghaddam Pages 445-468
    this study examines and compares the performance of seven spectral indices in the classification and change detection of built-up lands from Landsat-7 ETM (Enhanced Thematic Mapper Plus) and Landsat-8 OLI/TIRS (Operational Land Imager/Thermal Infrared Sensor) imageries. The Study site with an area of 68,995 hectares in this study in the Tehran It includes three mid-infrared (MIR)-based indices, i.e. the urban index (UI), the normalized difference built-up index (NDBI), and the index-based built-up index (IBI), two proposed visible (Vis)-based indices, i.e. the VrNIR-BI and VgNIR-BI or the visible red/green-based built-up indices, ,one thermal infrared (TIR)-based index, i.e. the normalized difference impervious surface index (NDISI) and visible blue/ mid-infrared (SWIR1) based built-up indices (VbSWIR1). In addition, a water index, i.e. the modified normalized difference water index (MNDWI), was also derived. Otsu’s method was used to separate water from the non-water areas on the MNDWI map. Subsequently, a water mask was produced and used to mask all the built-up index maps, leaving only the non-water areas. Using the same thresholding method, the non-water areas of all the built-up index maps were classified into built-up and non-built-up classes. The classification accuracy was assessed using 3500 reference points for each image The results show that the VbSWIR1-BI, with an overall accuracy of 92.88% (Landsat-7) and 91.68% (Landsat-8), were more robust and superior. The results also show indications that the detected spatiotemporal urban LULC changes based on the VbSWIR1-BI were also the most accurate.
    Keywords: Landsat 7_Landsat 8 images_Classification_spectral indices_change detection_urban grow
  • Kalil Kalantari *, Golshan Hemmati, Mahmoud Jomepour Pages 469-493
    Earth's population increases and excessive utilization of environmental resources to meet the needs of its own economy in relation to water resources is unconscionabl.Iran also is not exempt from these requirements And growing urbanization, especially in metropolises like Tehran prevented the necessary measures for the protection of the urban environment in general and water resources in particular have been. Now well accepted that traditional urban water management approach is not appropriate for paying current and future sustainability issues And requires fundamental changes in all aspects.In this regard, a relatively new concept in the field of urban water management is water sensitive cities.The concept of ecological solutions to provide the same way to achieve sustainability in urban development and cities require fundamental changes in management, social and technical know than conventional methods. This research pursuit to determine the position of Tehran localization pattern in the water-sensitive and sensitive to a city water. And in order to determine the priority of each of the index and the sub-criteria The method AHP As well as specifying the position of Tehran to a water sensitive city one sample t-test.Overall results indicated that Tehran regarding the criteria that are important given the current situation is severe weakness. Finally, based on the overall results and the proposed reform measures except as goals, strategies and policies is provided.
    Keywords: Localization, water sensitive cities, urban sustainability, Tehran Metropolis
  • Ali Shamsipoor *, Sosan Hidari, Keyvan Bagheri Pages 495-514
    Different plans for sustainable urban development requires evaluation and accurate prediction of the scales of land use changes in urban areas. By reviewing these changes through satellite images, predicting them by modeling, and choosing effective managerial policies, we can step ahead in better town planning. The end of this investigation is to review, simulate, predict Kermanshah city expanding through combination of automatic cellular model, Markov chain and logistic regression. To achieve these purposes, firstly the land use maps of Kermanshah were provided by multi-time images of Landsat satellite of 1985, 2000, and 2013. As the second step, validation of these maps and manifestation of the changes was done. Manifestation of changes of the first period (1985-2000) and the second period (2000-2013) showed that urban areas has been expanded by 6541 hectares. According to these changes and selection of seven independent variables influencing the development of the city, modeling of the potential of land use change for the 2013 was done by regression logistic method. For the calibration of Markov chain CA model, land use map of 2013 was predicted and the error between the modeled map and the original land use map of 2013, show a kappa coefficient of 0.73. Then, using the Markov chain method, the estimate of possibility of changes and spatial distribution for 2026 was predicted. Finally, land use maps of 2026 was predicted through Markov chain CA model. Also, its results shows that a large amount of the lands of mountain areas, plant and rock cover
    Keywords: land use change-vegetation, Markov CA model, Kermanshah city