فهرست مطالب

نشریه پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی
پیاپی 38 (تابستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/06/29
  • تعداد عناوین: 10
|
  • یحیی حساس یگانه ، اسحاق بهشور، مسعود شکری کیانی صفحات 1-30
    شفافیت، به عنوان ابزاری برای رشد و توسعه جامعه ضروری است. در گزارشگری مالیاتی، ارائه اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اساسی تصمیم گیری های مالیاتی محسوب می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناخت رابطه بین شفافیت گزارشگری مالی و نرخ موثر مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا، از متغیرهای هموارسازی سود، اقلام تعهدی اختیاری، کیفیت افشا و کیفیت حسابرسی برای تبیین شفافیت گزارشگری مالی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 81 شرکت می باشد. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چند متغیره بر اساس روش داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که هموارسازی سود و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیاری دستکاری سود، دارای رابطه مثبت و معنادار با نرخ موثر مالیاتی است، کیفیت افشا به عنوان معیاری مستقیم از شفافیت گزارشگری مالی، دارای رابطه منفی و معنادار با نرخ موثر مالیاتی می باشد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت حسابرسی به عنوان معیاری مستقیم از شفافیت گزارشگری مالی، دارای رابطه منفی و معنادار با نرخ موثر مالیاتی است
    کلیدواژگان: شفافیت گزارشگری مالی، نرخ موثر مالیاتی، کیفیت حسابرسی، هموارسازی سود، کیفیت افشا
  • نفیسه شجاع، بهمن بنی مهد ، حمیدرضا وکیلی فرد صفحات 31-46
    این پژوهش دیدگاه حسابرسان درباره فعالیت های حسابرسی و فعالیت های بازاریابی در 193 نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات خصوصی حسابرسی را بررسی می نماید. هدف اصلی این مقاله شناسایی میزان تمایل حسابرسان به فعالیت بازاریابی است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده و ابزار آن پرسش نامه می باشد. آزمون فرضیه نیز از طریق روش همبستگی با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تمایل حسابرسان به فعالیت بازاریابی تحت تاثیر دیدگاه آن ها درباره اهمیت فعالیت بازاریابی، اهمیت فعالیت حسابرسی، قبول داشتن فعالیت حسابرسی و رتبه شغلی حسابرسان است.
    کلیدواژگان: فعالیت حسابرسی، فعالیت بازاریابی، حرفه حسابرسی
  • شهاب الدین شمس ، امیر تیمور اسفندیاری مقدم صفحات 47-66
    در این مقاله با استفاده از داده های مربوط به هجده شرکت سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بصورت فصلی، ارتباط رفتار توده واری، با عملکرد و ویژگی های این شرکت ها با استفاده از مدل وراردو و جیانگ (2013) مورد بررسی قرار گرفته است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش کمترین مجذورات معمولی (OLS) و حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) استفاده شده است. همچنین به منظور رفع خود همبستگی از مدل خود رگرسیو میانگین متحرک (ARMA) مرتبه اول کمک گرفته شده است. یافته ها بیانگر آن است که رفتار توده وار در شرکت های سرمایه گذاری ارتباط منفی معناداری با عملکرد (بازدهی تعدیل شده باریسک) این شرکت ها دارد. علاوه بر این نتایج پژوهش بیانگر وجود رابطه معنادار بین رفتار توده وار با ویژگی های این شرکت ها است. بدین صورت که توده واری با رشد دارایی، بازده فصل قبل، جریان نقدی، تغییر رشد فروش، تغییر سود خالص و تغییر سود ناخالص رابطه عکس، و با نسبت هزینه و گردش پرتفوی رابطه ای مستقیم و مثبت دارد.
    کلیدواژگان: توده واری، شرکت های سرمایه گذاری، عملکرد
  • مریم دولو ، فاطمه بسطامی صفحات 67-91
    هدف پژوهش حاضر، آزمون تاثیر فرصت های رشد و رشد تعدیل شده بر اهرم مالی بهینه متکی بر نظریه توازن ایستا و آزمون سرعت تعدیل اهرم مالی به اهرم بهینه مبتنی بر نظریه توازن پویا است. برای این منظور نمونه ای متشکل از 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی اثرگذاری فرصت رشد از دو روش رگرسیون داده های تابلویی و مدل فاما–مک بث (1973) و جهت آزمون سرعت تعدیل ساختار سرمایه از روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده می شود. مطابق نتایج حاصله، توان توضیحی فرصت رشد تابع سنجه اهرم مالی است. مادامی که سنجه اهرم مبتنی بر ارزش بازار استفاده گردد، بیشینه توان توضیحی متعلق به فرصت رشد است. حال آن که در صورت استفاده از اهرم مالی مبتنی بر ارزش دفتری، فرصت رشد تعدیل شده از بالاترین توان توضیحی اهرم برخوردار است. با احتساب اهرم مبتنی بر ارزش بازار، حضور فرصت رشد تعدیل شده، بر سرعت تعدیل می افزاید. به ازای اهرم مبتنی بر ارزش دفتری در شرایط مشابه، از سرعت تعدیل اهرم کاسته می شود
    کلیدواژگان: اهرم مالی، فرصت های رشد، نظریه توازن ایستا، نظریه توازن پویا
  • محسن حمیدیان ، شاهرخ بزرگمهریان، حسین جنت مکان صفحات 93-113
    هدف این پژوهش بررسی نقش تخصص حسابرس در صنعت در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه پژوهش شامل 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق برای تشخیص مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی از مدل مک وی (2006) بهره گرفته شد. علاوه براین، به منظور بررسی اعمال مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی، معیارهای کیفیت حسابرسی شامل اظهار نظر حسابرس، دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت به مدل تحقیق اضافه شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی بود. همچنین شواهد تحقیق نشان می دهد که حسابرس متخصص صنعت و اثر تعاملی آن با دوره تصدی بلند مدت حسابرس (بیش از چهار سال) قادر به کشف مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. ولی اظهار نظر حسابرس تاثیری بر کشف و کنترل این ابزار ندارد.
    کلیدواژگان: تخصص حسابرس در صنعت، اظهار نظر حسابرس، دوره تصدی، تخصص حسابرس، تغییر طبقه بندی فرصت طالبانه
  • مهدی فیل سرایی، علیرضا زارعی صفحات 115-141
    ارتباط بین تقسیم سود و شاخص حاکمیت شرکتی (در این پژوهش مالکیت متمرکز) در چارچوب تئوری نمایندگی قابل بحث بوده و اجرای حاکمیت شرکتی سازوکاری برای کاهش هزینه نمایندگی می باشد. سود تقسیمی هزینه نمایندگی را به وسیله توزیع جریان نقد آزاد، کاهش می دهد. در این مطالعه به بررسی جنبه جدیدی از رابطه مالکیت (رابطه درون زا) و خطی مشی تقسیم سود پرداخته شده است. از آنجایی که ساختارهای مالکیت بصورت برون زا نبوده و بصورت تصادفی توسط سرمایه گذاران انتخاب نمی شوند، استفاده از رگرسیون معمولی باعث تورش در ضرایب مربوطه می گردد. تکنیک همسان سازی (PSM) ، برای کنترل درون زایی و ارزیابی اثراتی است که متغیرهای مالکیت بر روی رفتار تقسیم سود دارند. در این پژوهش، برای مالکیت متمرکز از رایج ترین آن (مالکیت نهادی و شرکتی) استفاده گردیده است. بدین منظور از داده های 2080 سال- شرکت در فاصله زمانی 1382 الی 1394 استفاده شده است. در این پژوهش یکبار متغیر مالکیت بصورت برون زا و یک مرتبه بصورت درون زا، اثر آن روی سیاست تقسیم سود تخمین زده شد. جهت این کار به منظور تحلیل آماری، نتایج به دو روش استفاده از داده های پانل معمولی و داده های همسان سازی شده به روش PSM و توسط نرم افزار R مورد برازش قرار داده شده و تحلیل گردیدند. در هر دو روش ابتدا مدل رگرسیون لجستیک ساده و مدل پانل لجستیک برازش داده شده و با استفاده از معیار اکائیک (AIC) مورد مقایسه قرار گرفتند. ملاحظه گردید در هر دو روش، متغیرهای سرمایه گذاران نهادی متمرکز (INS) و سرمایه گذاران شرکتی متمرکز (CORP) به ترتیب دارای رابطه معنادار مثبت و منفی بر سیاست تقسیم سود می باشند. اما نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک همسان سازی (PSM) ، بعلت اینکه شرایط آزمایش تصادفی را مهیا می سازد، معنی داری بسیار بالاتری نسبت به رگرسیون معمولی (OLS) داشته و نقش بسزایی در بهبود رگرسیون برازش داده شده دارد. در ارتباط با متغیرهای کنترلی مورد مطالعه نیز مشاهدات نشان می دهد که تنها متغیرهای سود خالص و اندازه شرکت دارای اثر معناداری بر سیاست تقسیم سود نمی باشند و سایر متغیرهای کنترلی اثر معناداری بر خطی مشی تقسیم سود می گذارند.
    کلیدواژگان: سیاست تقسیم سود، درون زایی مالکیت، مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی، همسان سازی بر اساس نمره گرایش
  • سید محمدرضا رضوی عراقی، آزیتا جهانشاد ، امیر مستوفی صفحات 143-167
    همواره یکی از مولفه های راهبری شرکتی استقرار کنترل های داخلی اثربخش می باشد. مدت های طولانی است که کنترل های داخلی از یک سوء دغدغه خاطر مدیران و از سوی دیگر صاحبان سرمایه و سایر اشخاص ذینفع در واحدهای تجاری می باشد، چراکه آنان از حیاتی بودن این کنترل ها در دستیابی به اهداف واحد اقتصادی مطلعند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیرضعف های عمده کنترل های داخلی بر ناکارآیی سرمایه گذاری می باشد. بر همین اساس پس از استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد 122 شرکت بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از تکنیک آماری رگرسیون داده های پانلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین ضعف های عمده کنترل های داخلی و ناکارآیی سرمایه گذاری ارتباط مثبت معنا داری وجود دارد. در واقع نتایج پژوهش مبین این است که وجود ضعف های عمده در کنترل های داخلی منجر به ایجاد ناکارآیی سرمایه گذاری در شرکت ها می گردد و در نهایت ضرورت پیاده سازی کنترل های داخلی موثر در سازمان توسط مدیران، بیش از پیش خود را نمایان می سازد
    کلیدواژگان: کنترل های داخلی، ضعف های عمده کنترل های داخلی، ناکارآیی سرمایه گذاری، بیش سرمایه گذاری و کم سرمایه گذاری
  • علی فندرسکی، مهدی صفری گرایلی صفحات 169-186
    در شرکت های دارای کنترل داخلی باکیفیت به دلیل نظارت موثر اعمال شده بر رفتار مدیران، توانایی مدیران در پنهان ساختن اخبار بد شرکت محدود شده که این به نوبه خود، انتشار یک باره اخبار بد به بازار و در نتیجه، ریسک سقوط قیمت سهام شرکت را کاهش می دهد. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضربه بررسی رابطه بین اثربخشی کنترل داخلی و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها می پردازد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش حذف سیستماتیک انتخاب گردید و فرضیه پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق بیانگر آن است که اثربخشی کنترل داخلی، موجب کاهش ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها می شود. یافته های تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای سرمایه گذاران، قانون گذاران بازار سرمایه و تدوین کنندگان مقرارت بازار حسابرسی در امر تصمیم گیری مفید باشد
    کلیدواژگان: اثربخشی کنترل داخلی، ریسک سقوط قیمت سهام، اخبار بد
  • افسانه توانگر حمزه کلایی* ، مهدی اسکافی اصل صفحات 187-207
    کیفیت کنترل داخلی یکی از سازوکارهای نظارتی و کنترلی واحدهای تجاری تلقی می شود. از سوی دیگر، کمیته حسابرسی یکی از مکانیزم های راهبری شرکتی است که از سال 1391 شرکت های بورس اوراق بهادار ملزم به تشکیل این کمیته شده اند. علاوه براین تفکیک مالکیت از مدیریت نیز سبب شده تا به قدرت مدیرعامل جهت افزایش منافع شخصی افزوده شود. در نتیجه این پژوهش درصدد است تا ارتباط بین ویژگی های کمیته حسابرسی و کیفیت کنترل داخلی را مورد بررسی قرار داده و همچنین تاثیر تعدیل کنندگی قدرت مدیرعامل بر ارتباط آن ها را مورد مطالعه قرار دهد. در نتیجه اطلاعات 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت تحلیل لاجیت مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که از بین ویژگی های کمیته حسابرسی؛ تخصص مالی اعضا و اندازه کمیته حسابرسی با کیفیت کنترل داخلی رابطه معنادار دارد و ویژگی استقلال با متغیر وابسته رابطه معنادار نداشته است. همچنین نتایج نشان داد که قدرت مدیرعامل تنها تاثیر تعدیل کننده بر ارتباط بین اندازه کمیته حسابرسی و کیفیت کنترل داخلی دارد.
    کلیدواژگان: قدرت مدیرعامل، کیفیت کنترل داخلی، ویژگی های کمیته حسابرسی
  • حسین فخاری ، محسن حسن نتاج کردی صفحات 209-237
    رقابت در بازار محصول عامل موثری بر جریان و حجم اطلاعات عرضه شده توسط واحدهای تجاری است. همچنین ساختار راهبری شرکتی می تواند نقش موثری بر کیفیت اطلاعات ارائه شده داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبری شرکتی بر رابطه بین رقابت در بازار محصول و کیفیت سود پیش بینی شده توسط مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به همین منظور داده های مربوط به 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده و اثر تعدیل کنندگی راهبری شرکتی بر ارتباط بین رقابت در بازار محصول و کیفیت سود پیش بینی شده توسط مدیریت، مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری رقابت در بازار محصول از شاخص هرفیندال هیرشمن استفاده شده و جهت اندازه گیری درجه راهبری شرکتی از چک لیستی که به هشت طبقه افشا، اخلاق تجاری، آموزش، رعایت الزامات قانونی، حسابرسی، مالکیت، ساختار هیئت مدیره، مدیریت دارایی و نقدینگی تقسیم شده بود، استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که رقابت در بازار محصول دارای اثر منفی بر کیفیت سود پیش بینی شده توسط مدیریت، بوده و این ارتباط در شرکت های دارای راهبری شرکتی قوی کاهش می یابد. به عبارت دیگر در شرکت هایی که از درجه راهبری شرکتی بالاتری برخوردارند، اثر رقابت در بازار محصول بر کیفیت سود پیش بینی شده، مثبت است
    کلیدواژگان: راهبری شرکتی، رقابت در بازار محصول، دقت پیش بینی سود، خطای پیش بینی سود