فهرست مطالب

مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران - سال پنجم شماره 2 (تابستان 1395)

فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران
سال پنجم شماره 2 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1395/07/09
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمد توکل، ایمان عرفان منش* صفحات 189-211
    یکی از موضوعات در جامعه شناسی معرفت جدید، توجه به چگونگی روابط دو قلمرو معرفت و جامعه در ابعادی مانند علم، فناوری، سازمان ها و گروه های حرفه ای و مسائل اجتماعی آن ها در جامعه اطلاعاتی است. دنیل بل، به عنوان پیشگام نظریه پردازی، با اندیشه هایش درمورد جامعه پساصنعتی و اطلاعاتی، چشم اندازها و مواضع معرفتی جدیدی را پیش روی بازسازی جامعه شناسی معرفت قرار داده است. این مقاله، با استفاده از روش اسنادی و با ارائه مدل تحلیلی پیشنهادی، به واکاوی و ارزیابی آن بخش از دیدگاه های بل که متضمن اشارت هایی برای جامعه شناسی معرفت جدید است، می پردازد. در این راستا، ضمن استخراج مدل تحلیلی بل در تعریف جامعه و چگونگی کاربست مقوله زمان و پویایی در آن، عمق، درجه، سطح، هدف و عامل مسلط تعین، تحلیل می شود. درنتیجه، به نظر می رسد با درنظرگرفتن اقتضائات روند جهانی شدن جامعه اطلاعاتی و درهم تنیدگی مناسبات سیاسی و اقتصادی با مسئله قدرت، تحلیل مسئله کانونی «تعین اجتماعی معرفت» در اندیشه بل و سایر جامعه شناسان جامعه اطلاعاتی ایجاب می کند تا روابط متقابل میان جامعه و معرفت (علوم و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی) با توجه به تاثیر متقابل علم و جامعه و همچنین ماهیت ساختاری یا عاملیتی فناوری لحاظ شود.
    کلیدواژگان: جامعه اطلاعاتی، جامعه پساصنعتی، جامعه شناسی علم و فناوری، جامعه شناسی معرفت جدید، دنیل بل، ساختار، عاملیت، قدرت، معرفت نظری
  • سیمین کاظمی* صفحات 213-232
    احساس محرومیت نسبی و طرد اجتماعی و فرهنگی در جوامع چندقومیتی ممکن است به بروز بحران قومی و کنش های خشونت آمیز اعتراضی کنشگران قومی منجر شود. قوم بختیاری، از جمله اقوام مهم ایرانی است که در مناطق متنوعی از ایران زندگی می کنند. پخش یک سریال تلویزیونی به نام سرزمین کهن و دیالوگی از آن که اشاره ای به بختیاری ها داشت، موجب برانگیختن خشم و اعتراض خیابانی مردم بختیاری در شهرهای بختیاری نشین شد. در این پژوهش که به شیوه مصاحبه عمیق با نخبگان قوم بختیاری صورت گرفت، مشخص شد که از نظر بیشتر آن ها، علت اعتراض، علاوه بر توهین به نمادهای قومی، محرومیت اقتصادی و احساس طرد اجتماعی و فرهنگی در میان مردم بختیاری بوده است. برای احتراز از خشونت جمعی اقوام که ممکن است کل جامعه را به سمت ناآرامی ببرد و وحدت و انسجام ملی را تهدید کند، ضروری است که به حقوق تمامی اقوام و اقلیت ها و مطالبات آن ها به یک نسبت احترام گذاشته شود و با حذف تبعیض و تفاوت قومی در همه زمینه ها، احساس تعلق به کشور و برخورداری از مواهب آن تقویت شود.
    کلیدواژگان: بحران قومی، طرد اجتماعی، قوم بختیاری، قومیت، محرومیت نسبی
  • حمیدرضا پارسی، حوری کیایی* صفحات 233-253
    ایجاد منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در منطقه عسلویه، تحولات اجتماعی- فرهنگی متعددی را ایجاد کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر توسعه صنعتی بر وضعیت اجتماعی شهر عسلویه و بررسی نقش رسانه در ایجاد آگاهی و کمک به آنان به منظور مشارکت در فعالیت های توسعه ای است. در این پژوهش، از روش های اسنادی و پیمایش استفاده شد. در بخش پیمایش، برای سنجش تاثیرات طرح های توسعه ای بر اجتماع محلی و نقش رسانه در مشارکت اجتماع محلی، دو پرسشنامه جامع به کار گرفته شدند و داده ها به روش های آماری تجزیه و تحلیل شدند. جامعه آماری شامل تمامی افراد بالغ ساکن شهر عسلویه است. تعیین حجم نمونه آماری، به روش خوشه ایو تصادفی ساده انجام شد. براساس یافته ها، با پیشرفت توسعه صنعتی در الگوهای فرهنگی، ارزش ها و باورهای مردم تغییر کرده است. این تغییرات، بر حوزه های الگوی ازدواج و رابطه با جنس مخالف تاثیر گذاشته است. همچنین نتایج نشان می دهد با افزایش توسعه و پیشرفت صنعتی، مشارکت محلی نیز افزایش یافته است. همچنین مطابق یافته ها، عوامل دیگری غیر از رسانه در مشارکت مردم در طرح های توسعه ای اثر گذارند.
    کلیدواژگان: تاثیر اجتماعی، توسعه اجتماعی، رسانه، مشارکت محلی، وضعیت اجتماعی
  • مجید صفاری نیا، علیرضا آقایوسفی، حمیدرضا ایمانی فر* صفحات 255-271
    رفتار جامعه پسندی، شامل گروه بزرگی از رفتارهای اختیاری است که به قصد منفعت دیگران انجام می شود. شناخت عوامل شخصیتی و خلقی پیش بینی کننده جامعه پسندی، سبب شناخت بهتر عوامل نیرومندساز تعامل های اجتماعی می شود. جامعه آماری این پژوهش همبستگی، تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهر فساست. نمونه شامل 120 دختر و 120 پسر دانش آموز مقطع دبیرستان است که به صورت خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه شخصیت جامعه پسند، فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت نئو و پرسشنامه پاناس (PANAS) ابزارهای سنجش هستند. مطابق نتایج، برون گرایی و دلپذیر بودن، پیش بینی کننده قدرتمند جامعه پسندی است. همچنین دختران در بیشتر متغیرهای پژوهش در مقایسه با پسران، به طور معنادار نمرات بالاتری به دست آوردند. این نتایج، همسو با پژوهش های پیشین است، اما متغیرهای پیش بین باوجدان بودن، عاطفه مثبت، نروتیک بودن و عاطفه منفی نیز هریک بین 1 تا 3 خرده مقیاس از هفت زیرمقیاس شخصیت جامعه پسند را پیش بینی کردند. یافته های فرعی تحقیق، لزوم پژوهش های بیشتر برای مفهوم سازی و ساخت ابزارهای دیگری از سنجش جامعه پسندی را پیشنهاد می کند.
    کلیدواژگان: باوجدان بودن، برون گرایی، دلپذیربودن، جامعه پسندی، گشودگی به تجربه، نروزگرایی
  • مهدی قربانی*، لیلا عوض پور، ساره راسخی صفحات 273-294
    توانمندسازی، یکی از مفاهیم اساسی توسعه اجتماعی محسوب می شود. درواقع، ظرفیت سازی و توانمندسازی روستاییان و تشکل ها، از پیش شرط های توسعه پایدار است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکه زنان روستایی، از طریق تکمیل پرسشنامه تحلیل شبکه ای و مصاحبه مستقیم با اعضای گروه های توسعه روستایی زنان بررسی می شود. این پژوهش، در روستای بزیجان از توابع شهرستان محلات استان مرکزی صورت گرفته است. روستای بزیجان، تحت پوشش پروژه الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی است. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. در این راستا، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های توسعه زنان روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مولفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. در این راستا، پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 78 زن عضو در گروه های توسعه روستایی (تمامی اعضا) در منطقه مورد بررسی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی زنان در مراحل مختلف پیش از اجرای پروژه، مرحله گروه بندی و مرحله تشکیل صندوق اعتباری خرد سنجش شد. نتایج نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و به تبع آن، سرعت گردش پیوندهای اعتماد و مشارکت پیش از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و طی مراحل تشکیل صندوق اعتباری خرد افزایش یافته است. از این رو، می توان گفت که اجرای این پروژه- که بر تقویت سرمایه اجتماعی تاکید دارد- میزان سرمایه اجتماعی را در شبکه روابط زنان روستای بزیجان افزایش داده است.
    کلیدواژگان: بسیج منابع اجتماعی، تحلیل شبکه اجتماعی، توانمندسازی جوامع محلی، روستای بزیجان، سرمایه اجتماعی
  • امین اکبری *، امیر ملکی، محمد جواد زاهدی، شاه بختی رستمی صفحات 295-318
    امروزه همراه با موج وسیع تغییرات اجتماعی و شکل گیری شرایط آنومیک، بسیاری از شهرها ناگزیر به همزیستی با پدیده ای به نام جرم هستند که امنیت اجتماعی شهروندان را تهدید می کند. در این نوشتار، با رویکردی میان رشته ای به بررسی جرم سرقت از منزل و نقش نابرابری بر آن و تحلیل فضایی- جامعه شناختی آن در شهر کرمانشاه پرداخته می شود. این پژوهش، به روش تحلیل همبستگی و روش تحلیل آمار فضایی انجام گرفته است. داده های تحقیق، برگرفته از آمارهای موجود در مرکز تحقیقات ناجا و استانداری کرمانشاه هستند. برای سنجش سطح توسعه یافتگی و سطح برخورداری محله ها، روش تاکسونومی عددی و موریس به کار رفته است. مطابق یافته ها، سطح برخورداری محله ها توزیع یکسانی ندارد و به پنج سطح نابرابر تقسیم می شود. نتیجه آزمون خوشه بندی نشان می دهد توزیع سرقت، از الگوی متمرکز تبعیت می کند و در شهر، کانون های جرم خیز شکل گرفته است. همبستگی بین نابرابری و سرقت از منزل نیز از نظر آماری معنادار نیست. محله های کرمانشاه از نظر نرخ جرم شرایط یکسانی ندارند؛ به طوری که در برخی از محله ها، کانون جرم شکل گرفته است؛ درحالی که بقیه محله ها با نگاه جغرافیای جرم، محدوده های پاک هستند. به عبارت دیگر، شکل گیری جرم در فضاهای مختلف متفاوت است. بااین حال، نقش نابرابری در سرقت از منزل مشهود نیست.
    کلیدواژگان: تحلیل فضایی، سرقت، سیستم اطلاعات جغرافیایی، کانون جرم خیز، کرمانشاه، نابرابری اجتماعی
  • اصغر عسگری خانقاه*، رویا پورتقی صفحات 319-344
    شکل گیری نقش جنسیتی افراد یک جامعه، متاثر از دو امر فرهنگی و بیولوژیکی است. لالایی ها و ضرب المثل ها به عنوان جزئی از فرهنگ عامه که با نقش های جنسیتی و الگوهای فرهنگی رابطه دارند، نقش مهمی در این امر ایفا می کنند. این پژوهش، گزارشی از لالایی ها، شعرهای محلی، ضرب المثل ها و تبیین رابطه شان با الگوهای زنانه- مردانه یا پسرانه- دخترانه است که قوم ایرانی لر، مخصوص مذکر یا مونث به کار می برد. بررسی سهم لالایی، شعر و ضرب المثل در شکل گیری فرهنگ و آداب و رسوم هر قوم، علت و اهمیت این پژوهش و احتمال امحای آن ها، ضرورت چنین پژوهشی را نشان می دهد. در این نوشتار، قلمرو تحقیق محله صوفیان و دودانگه در شهرستان بروجرد و جامعه آماری 45 نفر بروجردی و 5 نفر از اعضای انجمن بروجردی های مقیم تهران است. پرسش های پژوهش مربوط به ضرب المثل ها و لالایی ها یا شعرهایی با موضوع جنسیت است؛ برای مثال، بررسی می شود که چه کسانی با چه اهدافی از آن ها استفاده می کنند. در این پژوهش، از روش مردم شناختی ژرفانگر با مشاهده مشارکتی مستقیم، همراه با اسناد و مدارک علمی مکتوب در مراکز علمی مختلف استفاده شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه ساخت گرایی لوی اشتروس و نظریه عمل اورتنر است. نتایج پژوهش به شرح زیرند: نخست آنکه در ادبیات شفاهی قوم لر، جنسیت کاملا هویداست و می توان در این فرهنگ، «زن طبیعی» و «مرد فرهنگی» را آن چنان که در نظریه عمل بیان شده است، به وضوح مشاهده کرد. دوم آنکه قوم لر در ادبیات شفاهی خود، به طور مشخص برای پسر و دختر، زن و مرد، زن و شوهر و پدر و مادر تفاوت ارزشی قائل است. سوم آنکه در الگوهای این ادبیات، معمولا دختر جایگاه ویژه ای ندارد؛ جز در مواردی خاص که کدبانو و صبور است و کسی از راز دلش آگاه نیست. چهارم آنکه در الگوهای این ادبیات، پسر همیشه عزیزتر است و مسئولیت ها و وظایفش برحسب عزتش تعریف می شود.
    کلیدواژگان: الگوهای فرهنگی، تفکیک جنسیت، جنسیت، فرهنگ، نشانه
|