آرشیو چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵، شماره ۸۱۲
حکمت شادان
۲۱
فضولی

زندگی در ثانیه

ابوالفضل شاهی

در تقویم، مقابل روزهایی از سال، عید و نوشته اند و انگار مابقی روزها، بی خاصیت باید فضاهای بین روزهای با عنوان را پرکنند. روزهای پر اهمیت مانند آدم های تاریخ سازند و به قولی تاریخ داستان حاکمان و شاعران است و توده مردم نقش همان سیاه لشکرهای فیلم های تاریخی هالیوود را بازی می کنند. تقویم به ما می گوید روزهایی از سال را باید از صبح تا شام بشکن بزنیم و روزهای کهنه که باید در ملالت روزمرگی سپری شوند تا به روز نو برسیم. بیماری تمدن در نامگذاری روزها است و کشتن روزها و شب هایی که هرکدام نوروزند و پرقدر. شاید اولین کار برای رهایی از بردگی پاره کردن تقویم ها است تا بتوانیم خوشی گمشده جهان را باز بیابیم. زندگی در ثانیه و خوشی در سانتی متر بدون این میسر نمی شود. شاید جامعه باید دچار آلزایمر شود تا بتواند از افسردگی رها شود. گویی که دیگر لحظه ها، وقت های بی خاصیتند برای پر کردن میان این روزها. هر چه به ذهنم فشار آوردم تا جمله ای از حکیمی و یا فیلسوفی چاشنی این یادداشت کنم بی فایده بود. به هر حال شاید قبل از من کسانی دیگر در این باره گفته اند و شنیده اند. همان گونه که خودم نیز روزهای آخر سال به پیشواز نوروز سر می برم.