آرشیو پنجشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۶، شماره ۱۵۲۹
صفحه آخر
۱۶

بهرام صادقی / چاپ هشتم ملکوت

«در ساعت 11 شب چهارشنبه آن هفته جن در آقای مودت حلول کرد.» این نخستین سطر رمان ملکوت بهرام صادقی است که از پس آن بلافاصله وارد دنیایی عجیب و غریب می شویم: دنیایی که آدم هایش در باور ذهنی مخاطب در بستر عمل داستانی برای مدت ها به شکل اسطوره درمی آیند. این روزها شاید مهم ترین خبر قابل توجه در حوزه ادبیات داستانی ایرانی مربوط به تجدید چاپ هشتم رمان «ملکوت» بهرام صادقی از سوی نشر زمان باشد. بهرام صادقی به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین داستان نویسان مدرن فارسی، داستان های خود را در فاصله سال های 1335 تا 1346 نوشته است. این چهره برجسته، ملکوت را در 25 سالگی و در سال هایی که دانشجوی رشته پزشکی بوده، می نویسد. به شهادت نقدها و تحلیل هایی که منتقدان و صاحب نظران نوشته اند، کتاب ملکوت را بعد از رمان بوف کور صادق هدایت باید در زمره دومین رمان ذهنی و مدرن داستان ایرانی دانست. صادقی داستان هایش را در ماهنامه های مختلفی همچون فردوسی، جنگ اصفهان، جنگ فلک افلاک، جگن، صدف، سخن و جهان نو به چاپ رساند. ملکوت که برخی از منتقدان آن را داستان بلند می دانند، برای بار نخست در کتاب هفته چاپ شد و بعدها برای بار اول در سال 1349 به همت ابوالحسن نجفی در کتاب «سنگر و قمقمه های خالی» منتشر شد و در چاپ های بعدی به شکل کتابی مجزا درآمد. ملکوت بعد از انقلاب نخستین بار در سال 79 مجوز انتشار گرفت. خسرو هریتاش از کارگردان های آوانگارد سینمای ایران پیش از انقلاب از این رمان فیلمی ساخت که در حد چند اکران محدود باقی ماند. نادر مشایخی نیز سال ها پیش در وین بر اساس ملکوت بهرام صادقی اپرایی را اجرا کرد. بهرام صادقی در آذرماه سال 1363 در تهران درگذشت.