آرشیو سه‌شنبه ۱۵ امرداد ۱۳۸۷، شماره ۳۹۹۳
صفحه آخر
۲۸
یادداشت

طلیعه

جلیل اکبری صحت

دیدن فیلم ها و سریال هایی که به زندگی معصومین(ع) و اولیای خدا می پردازد مورد علاقه مردم ایران است. از سال های اول انقلاب با امید به ثبات شرایط فرهنگی انقلاب، تولید فیلم هایی که به این علاقه مردم پاسخ دهد در اولویت قرار گرفت. استقبال مردم از فیلم سفیر، روز واقعه و.‎/‎/ استمرار این علاقه را نشان می داد.

تا این که تمایل فرج الله سلحشور برای روایت زندگی پیامبران خدا با فیلم ایوب(ع) و سپس ساخت سریال مردان آنجلس این نوید را داد که تمرکز یک هنرمند علاقه مند به متون دینی بتواند حداقل بخشی از خلاموجود را پر کند.

ساخت سریال حضرت یوسف(ع) که آن را احسن القصص می خوانند از نظر مخاطبان عمومی تلویزیون یک حرکت فرهنگی بزرگ برای نزدیک شدن به روایت ها و قصه هایی است که قرآن کریم آن را برای همه نسل ها تعریف کرده است و همه نسل ها می توانند از آن بهره ببرند و چه بهره مبارکی که بتوان آن را در قالب هنر معاصر هم دید.

این مقال، فرصت پرداختن به چند و چون کیفی این سریال نیست اما ذکر این نکته نیز مهم است که ساخت سریال هایی اینگونه، می تواند به جامعه کمک کند تا به سمت دانستن بیشتر و فهم بهتر مناسبات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان مورد بحث پیش برود و آن را از زاویه دید امروز هم بررسی کند.

این کمترین حرکتی است که یک سریال در اندازه های حضرت یوسف(ع) می تواند انجام دهد. از سوی دیگر در صورت شکل گیری این روند باید شرایطی فراهم شود که بزرگان حوزه های مختلف معنوی، فرهنگی و هنری متناسب با داستان و سیر تکاملی آن به اظهارنظر بپردازند تا جامعه از خوان گسترده قصص قرآنی بهره مند شود.

نقد و حاشیه بر سریال حضرت یوسف(ع) یا سریال های اینگونه، تقابل نیست بلکه یک تعامل بزرگ فرهنگی است که حتی تلویزیون به عنوان رسانه مادر در حوزه تصویر از آن «باید» استقبال کند. در این باره حرف ها بسیار است که ان شاءالله در فرصت های آتی با شما در میان می گذاریم. باقی بقایتان