آرشیو یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، شماره ۴۵۰۴
فرهنگ و اندیشه
۱۲

نثر کهن

«رای» گفت «برهمن» را: شنودم داستان دوستان موافق و مثل برادران هم پشت، اکنون اگر دست دهد بازگوی مثل دشمنی که بدو فریفته نشاید گشت اگرچه کمال ملاطفت و تضرع و تواضع در میان آرد و ظاهر را هرچه آراسته تر به خلاف باطن بنماید و دقایق تمویه (نیرنگ سازی) و لطایف تعمیه (کور کردن)، اندر آن به کار برد.

برهمن گفت: خردمند به سخن دشمن التفات نکند، هرچند از دشمن دانا تلطف و تودد (دوستی) بیش بیند، در بدگمانی و خویشتن نگاه داشتن، احتیاط زیادت کند و دامن ازو بهتر درچیند، چه اگر غفلتی برزد (بورزد) و زخمگاهی خالی گذارد، هر آینه کمین دشمن گشاده گردد و پس از فوات فرصت، تدارک پشیمانی دست نگیرد...