آرشیو یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹، شماره ۴۵۰۴
فرهنگ و هنر
۱۷

مقاومت خرمشهر: نمای دور، نمای نزدیک

فیلم، در میان سکانس های خود، دو سکانس در امتداد هم اما به ظاهر غیرمرتبط دارد. سکانس اول، در گورستان شهر می گذرد که پیکر شهدا روی زمین است و ملحفه ای رویشان کشیده شده. شب است. کسی نیست که دفن شان کند و نشانی هم از نام و مشخصات شان در دست نیست. پیرمردی که مسئول کفن و دفن است دائم داد می زند که شناسنامه هاشان کجاست. بعد از چند سکانس، «فرشته» با کودک، در یک مدرسه اند و شناسنامه ها روی میزند. این ها شناسنامه هایی است که در ازای دریافت اسلحه، از صاحبانشان تحویل گرفته شده و در مسجد مانده. بعد شروع می کنند روی تخته سیاه، اسامی شهدا، زخمی ها و زنده ها را منطبق با آخرین دیده ها و شنیده ها [که بعضی مال دو سه روز قبل است] بنویسند.