دفتر مشق سمانه
باز باران با ترانه، می روم من سوی خانه
زیر باران، چتر بسته، فکرهای شاعرانه
فکر شیرین اجاره، کفش های پاره پاره
خرج تحصیل سمانه، خرج های ماهیانه
با که قسمت من کنم این کوله بار خستگی را
هیچ کس اینجا ندارد یک نگاه دوستانه
های شاعر دوستی را من ندیدم زیر باران
در خیابان زیر باران می شوم تنها روانه
باز باران با ترانه، می چکد از سقف خانه
خیس گشته چکه چکه دفتر مشق سمانه
زیر سقف نم گرفته چیست تکلیف شب او
چند باری رو نوشت از باز باران با ترانه