آرشیو سه‌شنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۹، شماره ۱۹۸۱۹
نسل سوم
۱۰

برداشت دوم

سیده نجمه موسوی

قسمتی از انشای دانش آموزی در روستایی کوچک:

موضوع: فصل پاییز را توصیف کنید.

پاییز یکی از زیباترین فصل های سال است. در این فصل آسمان و زمین دست در دست هم می نهند تا لحظه هایی خوش و به یادماندنی را برای ما رقم زنند.

عطر روح افزای خاک نم خورده، تنبک طرب انگیز باران بر شیشه، شر شر و های وهوی آب در ناودان، خش خش فرش دستباف طبیعت زیر پای رهگذران، چه چه بلبلان و نغمه سرایی پرندگان...همه و همه سمفونی دل انگیز پاییز را می نوازند!

و چه زیباست رقص برگ های پاییزی در باد، و چه شکوهی دارد فخرفروشی چترهای رنگارنگ در دست مردمان!

در این هنگامه قطره های داوطلب باران درحال ساخت پلی بهشتی ازفرش به عرش و دختر موطلایی آسمان با مداد رنگی های هفت رنگ خود سرگرم رنگ آمیزی آن، تا نگاه شاعرانه زمینیان را به میهمانی ابرها دعوت کنند.

¤

قسمتی از انشای دانش آموزی در تهران بزرگ:

پاییز یکی از آلوده ترین فصل های سال است. در این فصل همه دست در دست هم می نهند تا لحظه هایی پر از تنش برای هم رقم بزنند و یکدیگر را خفه کنند.

البته گواه این گفته من: رقص خودروهای رنگارنگ تک سر نشین در خیابان هاست!

پاییز یعنی: خشکی چشم و ابر، وداع تلخ درخت با برگ، پاییز یعنی: های و هوی آژیر آمبولانس ها، خس خس سینه مادر بزرگ، سرفه های خشک پدربزرگ و آه سرد کودک شهر زیر ماسک.

پاییز یعنی لایه ای قهوه ای بالای شهر؛ بوی تعفن انگیز دود، زندگی زیر گنبد کبود، یاد قصه های کهن بخیر...

¤

خودتان قضاوت کنید... سهم ما در رنگی کردن خاطرات کودکان شهر چقدر است؟