آرشیو چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹، شماره ۴۷۲۶
دوران شناسی
۱۴

خاطره ای از مظلومیت شهید بهشتی در کلام شهید رجایی

شهید بهشتی را شاید بتوان مظلوم ترین شهید تاریخ انقلاب نامید؛ مطلبی که حضرت امام هم پس از شهادت ایشان به آن اشاره فرموده و حتی شهادت ایشان را در مقایسه با آن کوچک توصیف کردند. خاطرات فراوانی از این مظلومیت وجود دارد که خاطره زیر از آقای کاظم تبریزی یکی از آنهاست که ضمنا برجستگی های درخشان اخلاقی و فکری شهید بهشتی را هم نشان می دهد: «حدود خرداد سال 60 اوج فعالیت گروهک ها و منافقین بود که بعضا با ایجاد راهپیمایی شعارهای خود را مطرح می کردند. یک روز عده ای از گروهک ها طی یک راهپیمایی به سمت نخست وزیری آمده و در جلوی نخست وزیری شعار مرگ بر بهشتی سر می دادند. همه بچه ها از شنیدن این شعارها ناراحت بودند ولی هیچ دستوری برای مقابله با آنها نبود. در همین اوضاع و احوال یک مرتبه دیدیم آقای رجایی وارد دفتر شدند و به من گفتند فوری تلفن دکتر بهشتی را بگیر، می خواهم با ایشان صحبت کنم. وقتی ارتباط برقرار شد آقای محمدی که منشی ایشان بود یک پرونده را داخل برد و شنید آقای رجایی به دکتر بهشتی با حالت بسیار ناراحت و بغض آوری صحبت می کند و می گوید عده ای از این کوردل ها آمده اند و دارند توهین می کنند. شهید بهشتی پرسید به کی توهین می کنند؟ آقای رجایی گفت دارند به جنابعالی اهانت می کنند. بعد ادامه داد چون من می دانم که شما در این جریان چقدر مظلوم هستید از شما خواهش می کنم به عنوان رئیس قوه قضائیه اجازه بدهید اینها را دستگیر کنند و از اینجا ببرند. ولی آقای بهشتی در پاسخ گفت اگر به من اهانت می کنند کاری نداشته باشید ولی اگر به نظام و انقلاب توهین می کنند باید برخورد بشود.

به هر تقدیر وقتی مکالمه تمام شد آقای رجایی گفت: چقدر این آقای بهشتی مظلوم است، هرچه از ایشان خواهش کردم اجازه برخورد بدهند قبول نکردند. بعد گفت: آقای بهشتی واقعا مظلوم واقع شده است.»

(سیره شهید بهشتی، نشر شاهد، صفحه 544)