آرشیو دوشنبه ۳ امرداد ۱۳۹۰، شماره ۲۲۱۹
صفحه آخر
۱۶
طنزکوچه… په نه په

تفکیک خاردار

سعید اعتمادی

آسانسور: توی پارکینگ که پایین ترین طبقه است، سوار آسانسور وزارتخونه شدم، مسوول آسانسور می پرسه: می خوای بری بالا؟ می گم: په نه په، می خوام اول بری میدون ولیعصر بعد مستقیم بری ونک.

تفکیک برادرانه: توی دانشگاه فلانج آباد داشتن وسط محوطه سیم خاردار می کشیدن. دوستم می گه: می خوان پسرها رو از دخترها جدا کنن؟ می گم: په نه په، دارن جلوی عملیات امریکا رو توی افغانستان می گیرن.

تمرهندی: تمرهندی خریدم، مامانم می گه: پاش پول دادی؟ می گم: په نه په، مبادله پایاپای کردیم، در مقابل انتقال نفت به هند، این رو گرفتم.

آدم و حوا: آدم در زده، حوا از پشت در می گه: آدم، تویی؟ می گه: په نه په، من همون ماره هستم، اومدم بگم ولش کن نمی خواد سیب بخوری.