آرشیو چهارشنبه ۶ مهر ۱۳۹۰، شماره ۴۹۰۰
ایران زندگی
۱۵
اشاره

رابطه میزان آرزوها با چارچوب توانمندی های فردی

دکتر فربد فدایی

چه خوبست که سخن را با کلام آسمانی حافظ آغاز کنیم که می سراید:

«همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم»

آنچه انسان را به این درجه از توانایی و چیرگی بر طبیعت رسانده این است که صرفا به چیزی که دارد قناعت نکرده است، افق های دورتر را دیده است و آرزوی رسیدن به ناشناخته ها را داشته است:

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم

در عین حال برای آن که انسان بتواند جلوتر یا بالاتر رود لازم است در آغاز بداند کجاست، جای پای خود را محکم کند، نقشه ای برای راه داشته باشد و در مجموع برای رسیدن به آرمان، توان خویش را هم بسنجد و به اصطلاح بی گدار به آب نزند.

بنابراین افراط در هر یک از دو مورد جایز نیست، نه آرمانگرایی صرف درست است و نه واقع گرایی خشک که موجب عدم تحرک شود.

آرمان ها محرک ما برای پیشرفت به شمار می روند. در عین حال اندیشه و منطق ما هم باید سبب شود برحسب مقتضیات برنامه ریزی کنیم:

چگونه طواف کنم در فضای عالم قدس

که در سراچه ترکیب تخته بند تنم

ابتدا خود را بشناسیم، خداوند را برای آنچه به ما داده است شکر بگزاریم. به داده رضا دهیم تا سپس بتوانیم با یاری خداوند در جهت پیشرفت معنوی به سوی انسان کامل که مصداق عملی آن معصومین هستند و نیز در جهت پیشرفت مادی برای رفاه همه انسان ها به پیش برویم.

از یاد نبریم که پیشرفت مادی هم تنها وسیله ای برای سهولت رسیدن به پیشرفت معنوی است.

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر لطف شما پیش نهد گامی چند