در روایات اساطیری و داستان های سنتی گوتیک، هیولاها در بیرون و خارج از حصارهایند، از همین رو روبه رویی با آنها مستلزم سفر است. برای انسان غربی سفر اصیل کشف آمریکاست، از همین رو، روایات سفر عمدتا روایاتی استعماری اند و در این روایات اگر هیولایی باشد، مسلما آن غریبه (وارونه گویی بومی) است: شرح مستعمره گران از آیین های وحشیانه این حیوانات انسان ریخت نامتمدن گویای میل به سروری ای است که در سپیده دم فرهنگ غربی روایت شده است: داستان اولیس داستان شکل گرفتن نفسی است که در پی تصاحب و سروری بر طبیعت است و این کار را با محاکات میسر می سازد. لیکن به کنترل درآوردن طبیعت بیرونی ناگزیر به کنترل طبیعت درونی