آرشیو سه‌شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۱، شماره ۱۵۷۳
ادب و هنر
۱۵

لطفی: غافلگیری مخاطب را دوست دارم

خبرآنلاین: «لطفا عکس نگیرید. خواهش می کنم.» محمدرضا لطفی یکی از رسانه ای ترین چهره های موسیقی کشور است. رسانه ها را دنبال می کند و بسیار حساس است. در کنسرت هایش فقط عکاس گروه برگزار کننده می تواند عکاسی کند.

هنوز ساعت هشت ونیم نشده که جمعیت وارد سالن رودکی ملک شهر اصفهان می شوند با بلیت های آبی و قرمز و سبز و زرد. چراغ ها که خاموش می شوند و کف زدن ها آغاز، محمدرضا لطفی، نبیل یوسف شریداوی و سجاد منصوری می آیند روی سن تاریک که با شمع های کوچک تزیین شده. استاد برعکس شب اول که با حضار، 10 دقیقه خوش و بش کرده و گفته: «جای استاد کسایی در ردیف اول خالیه»، حالابی هیچ حرفی آرام نشسته، تار را در آغوش گرفته و چشمش به انتهای سالن است. می گوید: «درها را ببندید.» منتظر است که سالن ساکت، کاملاساکت شود و حالاآرام آرام صدای تار محمدرضا لطفی را می شنویم. از مسوول برگزاری کنسرت در اصفهان خواهش کرده ام که اجازه بدهد همانجا روی صندلی، چند عکس و ویدیو بگیرم و او هم گفته اگر از جایم بلند نمی شوم و صدای شاتر هم بلند نیست، اجازه دارم. مشغول ویدیو گرفتنم که صدایی آرام کنار گوشم می گوید، لطفا فیلم نگیرید و بعد خانمی از بستگان نزدیک استاد که دو صندلی آن طرف تر نشسته، می آید روی صندلی کناری می نشیند و می گوید: «لطفا عکس نگیرید. خواهش می کنم. فقط عکاس کنسرت اجازه عکس گرفتن داره. در همه کنسرت های استاد همین طوره.» آرام می نشینیم و به صدای تار گوش می دهیم؛ به صدای تار و صدای محمدرضا لطفی که حالابا هم نوازی دف و تنبک، بیت «یا دوست، یا دوست» و «دست من و دامن تو» را در اوج، تکرار می کند. تار را کنار می گذارد و خودش هم دف را برمی دارد. حالادو دف و تنبک و صدای «یا دوست» که اوج می گیرد و بعد آرام، فرود و پایان بخش اول. چراغ ها که روشن می شوند، خانم کنار دستی، با خوشرویی عذرخواهی می کند و توضیح می دهد که استاد بسیار روی صداهای اضافه حساس است و حتی ممکن است کنسرت را قطع کند.