آرشیو سه‌شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۱، شماره ۱۵۷۹
جامعه
۱۹

درس های سیل سال 66 تجری

مهدی میرزایی

در چهارم مرداد سال 1366 یک پدیده عجیب در تهران اتفاق افتاد که شاید اعداد و ارقامش برای کسانی که کمتر تخصص دارند، کمی عجیب و در عین حال جالب باشد. 28 میلی متر بارندگی در 107 دقیقه باعث شد تا 300 کشته در تهران برجای بماند و پس از سیلاب سال 1380 رودخانه گرگانرود با 400 کشته، رتبه دوم پرتلفات ترین سیل ایران را به خود اختصاص دهد. با توجه به آمار موجود احتمال وقوع چنین پدیده ای در تهران حدود دو درصد است اما فقط بارش و تولید رواناب ناشی از آن باعث چنین تلفات سنگینی نشده و عوامل اجتماعی و فنی جالبی در آن نقش داشته است. اول اینکه سیلاب یکی از بندهای وزارت جهاد را در بالادست تخریب می کند که خود این امر باعث افزایش شدت سیل و افزایش رسوبات بیشتر آب شد. ذرات رسوب باعث می شوند تا آب بتواند اجسام به نسبت سنگین تری را با خود حمل کند. در نتیجه سنگ بسیار بزرگی را به حرکت درآورد که تا مدت ها پیش در زیر یکی از پل های رودخانه گلابدره متوقف شده بود و باعث بیرون زدن آب از بستر طبیعی رودخانه شد. اهالی و کسبه محل در بالادست، با مشاهده چنین اتفاقی، تلاش می کنند تلفنی کسبه میدان تجریش را خبردار کنند. گام بعدی انتقال این هشدار به مردم حاضر در میدان بود، اما با چه وسیله ای؟ تنها وسیله ای که به ذهن می رسید، آژیر قرمز بود! مردم هم با شنیدن صدای آژیر قرمز، به زیرگذرهای میدان تجریش که به دو منظور «پناهگاه» و بازار احداث شده بود، هجوم می برند. حدس زدن بقیه ماجرا خیلی سخت نیست. سیلاب در کمتر از 15 دقیقه به میدان می رسد و تمام زیرگذر را از آب و گل ولای پر می کند و تکیه تجریش و بخشی از امامزاده قاسم را تخریب می کند. سیلاب و گل ولای تا پل سیدخندان دیده می شد. شاید اگر از چنین تجربه تلخی، بهره برداری علمی صحیحی می شد تا منجر به تولید گزارش های اصولی شود، سیلاب امسال اردیبهشت تهران، چیزی در حد سیلاب های بهاره قلمداد می شد و در خاطره ها نمی ماند و از باران روز گذشته لذت بیشتری می بردیم.