آرشیو شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۲۶۰۷
صفحه آخر
۱۶
پستخونه

نامه به یک جشنواره فیلم فجر

ابراهیم رها

سلام جشنواره! ای جشنواره عزیز می دانم احتمالاکسی در طول عمر سی و اندی ساله ات برای تو نامه ننوشته، راستش من هم از سر ناچاری برایت این چند سطر را می نویسم. راستش خبری نیست. می خواستم راجع به اخبار روزمره یی مثل بازداشت ها... بنویسم که شدنی نبود. گفتم یک نامه به ارز و دلار بنویسم و تبریک بگویم که قیمتش از... تومان هم گذشته اما گفتند راجع به همین رقمی که ارز از آن گذشته هم نمی شود نوشت و اصلانباید به خود عدد... اشاره کرد. به گرانی هم نمی شود نامه نوشت. نه اینکه بگویند ننویس اما اساسا و اصولاآدم به کسی که هر نفس با اوست نامه نمی نویسد. حسش می کند، درکش می کند. هر آن به یاد اوست با اوست،... دیگر نامه نوشتن نمی خواهد به همین دلیل گفتم به تو نامه بنویسم. ای جشنواره گرانقدر، می دانم سیمرغ های بلورین امسالت را کشور چک ساخته تا ما در سال تولید ملی یک مشتی، لگدی به یک جای یک کسی زده باشیم به طور کلی! حتی کارت های صادره برای مطبوعات را هم در جلدهای چینی گذاشته یی یک مدلش را دیدم که حتی جای اسم و فامیل هم در جلدها با کلمات چینی است! خب قشنگ من یک ضرب خود روزنامه نگارانش را هم از چین وارد می کردی دردسرهای نوع وطنی را هم نداشت. جشنواره خوشگل، جشنواره خوش هیکل (جان؟!) شنیده ام دبیرت هم دبیر است هم در توی تو فیلم دارد هم در بخش بین الملل حضور دارد هم... خب چه نیاز به نامه طنز، شرح احوالات دبیرت خودش موش و گربه عبید را می گذارد توی جیبش. جشنواره سیمین من! ای بلورین (سیمرغت را می گویم) حضور پرشکوه تمام کارگردانان نامدار ایران را که شامل داریوش مهرجویی و... چیز، داریوش مهرجویی و همین طور در نسل بعدتر داریوش مهرجویی و ایضا در میان کارگردانان نامی نسل میانه داریوش مهرجویی و از میان کارگردانانی نظیر کیمیایی و کیارستمی و... حضور داریوش مهرجویی و از بین حاتمی کیا و تبریزی و درویش و... بودن داریوش مهرجویی و کلاداریوش مهرجویی را به تو تبریک می گویم. همین طور که تو شکوهمندانه پیش می روی شکوهمندی ات فرو می رود توی... توی چشم آدم.

ما از تو از بیخ متشکریم.