آرشیو سه‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۲۶۱۰
کتاب جهان
۹

اعتراف

لوییس گلاک

اگر بگویم که هراسی ندارم

راستش را نگفته ام.

من هم مثل هر کس دیگری

می ترسم از بیماری

می ترسم از اهانت

من هم مثل هر کس دیگری

برای خودم رویاهایی دارم

اما آموخته ام که پنهان شان کنم

تا در امان بمانم از شر برآورده شدن شان:

تمام شادمانی ها،

خشم سرنوشت را بر می انگیزند.

آن ها با هم خواهرند... خواهرانی وحشی

هر چند که در نهایت،

هیچ حسی به هم ندارند جز حسادت.