آرشیو پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، شماره ۲۷۱۲
موسیقی
۱۱

درباره پیشنهاد تئوریک ساسان فاطمی در سرخانه

دو قطب مخالف

کیاوش صاحب نسق

من فکر می کنم در پروژه «سرخانه» نکته قابل تامل پتانسیل آموزشی این کار است. به ویژه درباره روش آهنگسازی در موسیقی ایرانی. از این نظر من این پروژه را خیلی موفق ارزیابی می کنم. ما یک پتانسیل خیلی بزرگی از جوان هایی که اکثرشان در حوزه موسیقی کار می کنند داریم. هر روز با آنها مواجه می شوم و می بینم که مملو از ایده های جدیدند که اگر به سمت و سویی هدایت شود خیلی زودتر از آنچه فکر می کنیم شاهد تغییر و تحولات در موسیقی خودمان خواهیم شد. این اثر شیوه شنیداری جدیدی را تعریف می کند.

من فکر می کنم مهم ترین قضیه یک روش آهنگسازی در موسیقی ایرانی توجه به حوزه بداهه است: چیزی که دکتر فاطمی در دفترچه همراه آلبوم تاثیرش را کمرنگ می کند. من بر این باور نیستم که بداهه را فقط به یک دوره معینی اختصاص بدهیم بلکه بر این باورم که اگر یک قانونمندی یا روش آهنگسازی را می خواهیم تعریف کنیم با توجه به این مساله باشد که انرژی ای که در بداهه نوازی در موسیقی ما وجود دارد بتواند به صورت رام شدنی و کنترل شده در قطعه ساخته شده به ایده آل خودش برسد.

یکی از مزایای پروژه «سرخانه» این است که این روش [شیوه آهنگسازی پیشنهاد شده توسط ساسان فاطمی] به حدی انعطاف پذیر بوده که کاملادو قطب مخالف در این پروژه قابل تشخیص است. آثاری که در این میانه قرار می گیرد یکی کار خود آقای فاطمی است و دیگری کار آقای کردمافی. من فکر می کنم در این دو اثر آنچه پشتوانه نظری این ایده بوده، بدون کم و کاست در شکلی آکادمیک پیاده شده. یعنی بدون اینکه مثلابگویم من یک پتانسیلی ورای این تفکر هم دارم و حالابا اینکه این قانونمندی می تواند دست و پای مرا ببندد، من می توانم یک لایه دیگری هم در کار داشته باشم و در آنجا ویژگی های سبک شخصی خودم را هم به کار ببرم.