آرشیو دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲، شماره ۵۴۱۴
ریتم کلمه
۱۶
یادداشت روز

شاعر خود باید جهانش را بسازد (بخش پایانی)

حسن گوهرپور (منتقد)

مسیر هم اینگونه است که افرادی براساس برآورد شخصی، پیشنهاد دیگران، سابقه ادبی اندک در نوشتن انشا در مدرسه و... به این نتیجه می رسند که استعداد آفرینش ادبی دارند، حال برای تبدیل این «استعداد و ذوق ادبی» که طبیعتا به خودی خود نمی تواند اثر «ادبی خلق» کند به محلی مراجعه می کنند که با یاری و راهنمایی افراد متخصص این ذوق ادبی شان به «اثر ادبی» تبدیل شود و البته در این بین چه جایی بهتر از انجمن.

انجمن های ادبی هم قوانینی دارند که به محض مراجعه، فرد باذوق را در مواجهه با این قوانین قرار می دهند. این بایدها و نبایدها برای ذهن شاعر یا نویسنده تازه کار دست و پا گیر می شود، اما او در این تصور است که موضوع طرح شده در این جلسات مهم ترین دستورالعمل در آفرینش اثر ادبی است.

در این میان پرسش اینجاست که چه کسانی می توانند هم از انجمن های ادبی استفاده کنند و هم از این قوانین برهند. در پاسخ به این پرسش باید گفت همان راهی که شاعرانی مانند نیما و دیگرانی که شعر نوین ایران را پایه گذاری و به بالندگی رساندند از آن گذشتند باید چراغی باشد برای شاعران خوش قریحه بااستعداد.

این شاعران باید در ابتدای مسیر از این انجمن ها بهره برده و پس از مدتی که اغلب جلسات را تجربه کردند و آشنا به اغلب سلایق شدند به مسیری بروند که خودساخته است. به این معنا که پس از گذران دوره ای در این انجمن ها، کمی از فضا فاصله گرفته و به مطالعه، تحقیق و بررسی بپردازند، سپس روحی که توسط این تحقیق و پژوهش ها به همراه پرورش خلاقیت شکل متعالی گرفته با واژه ها همراه کنند.

شاید این جاست که مسیر شاعر و نویسنده از دیگران جدا خواهد شد. شاعر باید اشیا را آنگونه که خود می خواهد با هم نسبت دهد؛ آنگونه که خود می خواهد در کنار هم بگذارد و خلاصه اینکه جهان شاعر باید جهانی باشد که خودش ساخته و نامگذاری کرده است.

این جهان شاعرانه همان جهانی است که شما مخاطب را به زندگی در آن دعوت می کنید. مخاطبی که نه با شما تعارف دارد و نه اجازه می دهد شما وقتش را با هر نوشته ای بگیرد.