اعتراف می کنم سرگذشت فیلم «نخودی» از آغاز تا به امروز، شباهت زیادی به فرازونشیب های قهرمان دوست داشتنی قصه نخودی دارد که برای احقاق حق تا پیروزی کامل می جنگد. موانع زیادی بر سر راه سازندگان این فیلم بود که باید از سر راه برداشته می شد تا یکی از جذاب ترین فیلم های این ژانر در دوران اخیر ساخته شود... و ساخته شد؛ فیلم برگزیده جشنواره کودک و نوجوانان که با نمایش موفقش حرفی تازه برای مخاطبانش داشت. قریب به 99 درصد نقدهایش مثبت بود و درام اخلاقی و جذابیت بصری اش هم با نمونه های خارجی مقایسه شد. ولی بعد ناگهان رها شد و بعد از چندسال مسکوت ماندن، بالاخره به دست کسانی افتاد که ظاهرا کوچک ترین اطلاعی از مکانیسم تبلیغاتی، برای نمایش خانگی نداشتند و با آبروریزی و کج سلیقگی، خستگی را بر تن و جان سازندگان آن باقی گذاشتند. موضوع از این قرار است که این افراد بدون ارتباط با سازندگان اثر و با استفاده از عکس فتوشاپ شده بازیگر اصلی و توانای فیلم یعنی صابر ابر، که هیچ گونه ارتباطی با روند کلی قصه و فلسفه آن ندارد، مرتکب طراحی پوستری نازل و سخیف شدند که نشان از بی حوصلگی و نادانی آنان داشت. حدس می زنم طراح حتی ممکن است فیلم را هم ندیده باشد... و به این شکل کاسبی شان را آغاز می کنند. سرانجام این حرکت ناپسند و حساب نشده این بود که نه تنها اسباب ناراحتی خالقان اثر را موجب شد، بلکه موجبات اعتراض تعدادی از شهروندان متدین ما را هم فراهم آورد. البته خوشبختانه قرار است با حمایت شورای صدور نمایش خانگی، مقدمات جمع آوری پوسترها فراهم شود. به عنوان یک مدرس دانشگاهی که از تجربیات خوب و بدش در فیلمسازی برای دانشجویانم نقل می کنم، این اتفاق ناخوشایند مثالی است گویا در رابطه با (نبایدها) که امیدوارم منجر به آبدیدگی آنها شود و ایشان را در برابر واقعیت های تلخ سینمایمان رویین تن کند. شاید قربانی شدن ما سازندگان «نخودی» در این اتفاق، درس عبرتی باشد برای خیلی ها در این صنعت که همکاری و تعامل را فدای تصمیم گیری های شخصی و بی مطالعه می کنند.