آرشیو پنج‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳، شماره ۱۹۹۳
روزنامه فردا
۱۶

«منطق و رازهای یک دیوانه» روایت زنی عاشق

کتاب داستان «منطق و رازهای یک دیوانه»، نوشته فرهاد خادمی الکوهی، روزنامه نگار باسابقه از سوی انتشارات آزادمهر و در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران منتشر شد. نام این کتاب شاید در بادی امر باعث تعجب خواننده شود و یک حس مبهمی در وی برای تورق این داستان ایجاد کند. نویسنده در این داستان نسبتا بلند از سبکی جدید و روایی که دقیقا ناشی از پیشینه روزنامه نگاری اوست و به آن اعتقاد دارد استفاده کرده است. او ماجرای عاطفی سه زن را روایت یا در حقیقت «گزارش» می کند. هرکدام از زن ها، زندگی پرماجرایشان، سختی و رنج هایی را که تحمل کرده اند از منظر راوی سوم شخص، مونولوگ و فلاش بک به گذشته و تاریخ روایت می کنند. فصل بندی های کتاب نیز به گونه ای است که خواننده می تواند به سادگی ارتباط هر فصل و ماجراهای رخ داده را به خوبی حس کند. زنان این داستان هرکدام نگاه خاص خود را به پیرامونشان و مردان دارند، عشق از دیدگاه آنها به گونه ای خاص تعریف می شود. برای عاشق شدن و عاشق ماندن تلاش های خاص خود را انجام می دهند. مضمون دیوانه و منطق آنها، درواقع راه گریزی است برای نویسنده تا از نگاه یکی از زنان قهرمان داستان دیدگاه خود را بیان کند. نویسنده در این داستان دفاع جانانه ای از آدم هایی که حرفشان در جامعه خریدار ندارد، می کند؛ آنانی که رفتارهای عادی شان خلاف عرف و نظم تثبیت یافته جامعه و وارونه به نظر می رسد. داستان منطق و رازهای یک دیوانه در حقیقت روایتی از زندگی آدم هایی در این جامعه است که سعی کرده اند خلاف هنجارهای پذیرفته شده و سنتی جامعه حرکت کنند و مقاومت هایی که علیه آنها در عالم معنا صورت می گیرد. زنی که در این داستان دیوانه توصیف می شود درواقع عاشقی است که خواسته تا غل وزنجیرهای سنتی موجود را تا حدی تعدیل کند و برای اثبات نظر خود از تمثیل ها و مثال های مختلفی استفاده می کند. نویسنده در این داستان دیوانه ها را آرام و منطقی توصیف می کند تا نشان دهد افرادی که در این جامعه حرفی برای گفتن دارند آشوبگر و مخرب نیستند و تمایل به گفت وگو و تعامل با دیگران دارند و دیوانه این داستان با ادبیات خاص خود، کسانی را که از گفت وگو و پنهان کاری لذت می برند منع می کند و سعی دارد حس همذات پنداری را بر انگیزاند.