تفکر بدون پیشداوری
بت های اندیشه
مراد بیکن از بت قبیله خطاهایی است که بنیادش در طبیعت انسان است. بت غار به خطاهایی اشاره دارد که بنیادش در طبیعت فردی «تربیت» و دلبستگی شخصی است. بت بازار به عقاید نادرست و ناسنجیده و همچنین به واژه های گمراه کننده برمی گردد. بت های نمایش رمز سیستم هایی است که ساخته شده و نظریه هایی که پرداخته می شود و سازندگان آن ساخته های خود را حقیقت می گیرند و به دیگران می نمایانند. (نقیب زاده:1374:38)
بیکن مدعی است که این بت ها که بنیاد خطاها هستند ما را به «فلسفه های غلط می کشاند لذا راه نجات از این بت ها رو کردن به خود پیشامدهای واقعی است. او می گوید برای پی بردن به حقایق کارها از یکسو باید از داده های تجربی آغاز کرد و از سوی دیگر آن داده های تجربی را به نیروی اندیشه منظم کرد. از این رو بیکن کسانی را که فقط به گرد آوری اطلاعات می پردازند «مورچگان» می نامد و کسانی که تنها اندیشه خود را به کار می برند «عنکبوت» می خواند. او نتیجه می گیرد که تنها زنبور عسل کار درست را انجام می دهد چرا که با مکیدن شیره گل های طبیعت با کار خود آن را به عسل تبدیل می کند. او گروه مورچگان را «جزمی» و عنکبوتیان را استدلالی می داند. لیکن زنبوران عسل راه میانه در پیش می گیرند.
آنها مصالح طبیعت را به نیروی خود دگرگون می کنند یعنی پیوند تجربه دقیق و همچنین اندیشه هدایت شده با اتکا به روشی که بیکن از آن باعنوان روش «تفسیر طبیعت» یاد می کند. او بر این باور است که تنها با چنین روشی است که می توان به دور از پیشداوری به شناخت رسید...
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی چالوس