آرشیو یکشنبه ۲۶ امرداد ۱۳۹۳، شماره ۲۰۸۹
روزنامه فردا
۱۶
آمبولانس

ماهواره هالله ماهواره هالله

پوریا عالمی

رفته بودم سمت بوشهر و داشتم توی گناوه آمبولانس گردی می کردم که دیدم اوه، وولک، ماهواره ها را سی کن... همه دست وپا درآوردند و دارند توی گناوه می تابونند... زدم روی ترمز و داد زدم: ماهواره ها... ماهواره ها... ماهواره ها گفتند: آمبولانس چی... آمبولانس چی... گفتم: ماهواره ها کجا می روید؟ ماهواره ها گفتند: ما داریم می رویم تا تقدیر و تشویق شویم. گفتم: جدی؟ تا دیروز ماهواره ها را می کشیدند پایین، الان می کشند بالا؟ ماهواره ها گفتند: ما مردم گناوه هستیم. مسوولان اعلام کرده اند که «در قبال تحویل دادن دستگاه های گیرنده ماهواره ای از سوی شهروندان، مبلغی به عنوان تقدیر و تشویق به آنان پرداخت خواهد شد.»گفتم: خیلی خب. ما هم از مسوولان گناوه تقدیر و تشکر می کنیم که به جای اهرم فشار از اهرم تشویق استفاده می کنند.

حکایت

حالایک حکایت هم از عبید زاکانی برایتان تعریف کنم. آقایی گوسفند می دزدید و گوشتش را می بخشید به گرسنگان. گفتند: این چه وضعی است؟ نه به آن دزدیدنت، نه به این بخشیدنت. گفت: عزیزم، گناه دزدی به ثواب نذر و بخشش یر می شود. این وسط کله پاچه گوسفند منفعت است. که به این وضعیت باخت - برد می گویند. حالااین یعنی چی؟ یعنی طرف رفته ماهواره خریده و از تماشای ماهواره سختی های بسیار کشیده و بسیار گناه کرده و بسیار غمگین و ملول شده، حالامی رود ماهواره اش را پس می دهد و پولش را می گیرد و کیف می کند. که به نظر ما به این وضعیت برد - برد می گویند.