آرشیو پنجشنبه ۳۰ امرداد ۱۳۹۳، شماره ۳۰۳۸
صفحه آخر
۲۰
تاکسی نوشت

عشق های قدیمی

سروش صحت

زن و شوهری که عقب تاکسی نشسته بودند دعوایشان شده بود. آنها سعی می کردند آهسته حرف بزنند ولی هم راننده و هم من که جلو نشسته بودم، حرف هایشان را می شنیدیم. از قرار معلوم مرد درباره دختری که سال ها قبل دوستش می داشته تعریف کرده بود و همین باعث جر و بحث شده بود. بعد از چند دقیقه دعوا بالاگرفت. زن گفت: «خودت گفتی دوستش داشتی» مرد گفت «مثل یه دوست...» بعد پرسید: «تو غیر من هیچ کس را دوست نداشتی؟» زن گفت «نه... از همین هم عصبانی ام» مرد گفت: «ما پیاده می شیم» پیاده شدند. مدت زیادی سکوت بود. بعد راننده گفت: «آدم ها باید به عشق های قدیمی هم احترام بذارن... عشق های قدیمی هر آدمی یه تیکه از اون آدمه» بعد گفت: «همه مون هم عشق قدیمی داشتیم...» بعد رو به من کرد و پرسید «نداشتیم؟»