آرشیو پنجشنبه ۱۳‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۲۱۰۵
روزنامه فردا
۱۶
راهنمای سفر مجانی به کهکشان

مصایب «بخشنده» بودن

ساسان گلفر

می گویند آدم های خوب، همیشه کلاهشان پس معرکه است. آدم های بخشنده هم معمولادر رده آدم های خوب قرار می گیرند، بنابراین طبیعی است که باید در ته معرکه به دنبال کلاهشان گشت. «بخشنده» وقتی فیلم باشد هم، چنین سرنوشتی در انتظارش است. اگر قرار باشد نامش در فهرست فیلم های پرفروش هفته پیدا شود، اول باید از کنار یک عالم «نینجاها» و «بی مصرف ها» و... گذشت و گشت تا بالاخره، طالع اگر مدد کند، فیلمی را که عنوانش «بخشنده» است به عنوان پنجمین فیلم پیدا کرد. اما «بخشنده ها» در مورد بلاهایی که بر سرشان می آید، بی تقصیر نیستند. فیلم «بخشنده»ای که عنوان فرنگی اش The Giver است و در پوستر تبلیغاتی اش نام کارگردانی مثل فیلیپ نویس و بازیگرهایی مثل مریل استریپ، جف بریجز، تیلور سویفت، کیتی هولمز دیده می شود، آنقدر خطاهای واضح دارد که اگر طیف تماشاگرانی که قرار بود از فیلم استقبال کنند-مثلادختربچه ها- برخلاف انتظار، پشت در سالن های سینما صف نکشیدند و آن را ندیدند، خود فیلم و سازندگانش را می شود مقصر دانست. در مجموع، این فیلم که با نگاهی بدبینانه، آینده ای را تصویر می کرد که در غیاب جنگ، رنج، تفاوت و حتی اختیار، کودکان ناچار می شدند مفهوم واقعی زندگی «واقعی» را از بزرگترها بشنوند و یاد بگیرند، حالادر نسخه سینمایی به چیزی تبدیل شده که بچه های امروزی هم باید از نسل قبلی بپرسند تا به مفهوم «بخشنده» بودن پی ببرند. بعد از تحریر: سارا پالین، نامزد سابق معاونت ریاست جمهوری و از سیاستمداران حزب جمهوریخواه آمریکا هم درباره «بخشنده» جمله هایی گفت و چشم مان را به روی جنبه هایی از این فیلم باز کرد که فکرش را هم نمی کردیم. شکی نبود که فیلمی با این خط داستانی مثل اکثر داستان های آینده نگر بدبینانه، از «دنیای قشنگ نو»، «1984» و «فارنهایت 451» گرفته تا «هرگز ترکم نکن» کنایه ای سیاسی در خود دارد، اما اینکه «بخشنده» فیلمی در مسیر شعارهای رونالد ریگان و مبلغ آزادیخواهی از نوع جمهوریخواهان آمریکایی و تمثیلی علیه باراک اوباما باشد، با حضور بازیگران و عواملی که عمدتا گرایش به دمکرات ها دارند، کمی غیرمعقول و غیرقابل باور به نظر می رسد.