آرشیو سه‌شنبه ۲۵‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۵۷۴۵
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

جهت اطلاع برای میکل آنژ!

یزدان سلحشور

برخی پدیده های هنری هستند که ما از روند و ساز و کار آن ها، اطلاعات کمی داریم حتی در حد اطلاعات عمومی؛ اگر از یک شهروند معمولی، حتی با سطح سواد کارشناسی ارشد در مورد مجسمه سازی سوال کنید [مخصوصا اگر سوال کننده مانند خبرنگاران تلویزیونی نباشد که جواب را قبل از روشن شدن دوربین به مصاحبه شونده گفته باشد!] حداکثر یک اسم «میکل آنژ» را به زبان می آورد به همراه چند جمله اخلاقی در باب آموزش و پیشرفت! فکر نکنید وضع بنده و شما هم بهتر از این است! مجسمه سازی هم مانند هر تخصص یا از آن بالاتر، هنر دیگری، امری سرسری نیست که ما با اتکا به مدرک تحصیلی، جایگاه اجتماعی یا حتی دست اندرکار هنری موازی آن بودن، درباره اش اظهار نظر کنیم اما همین امر تخصصی، وقتی وارد منظری عمومی می شود و معماری شهری ما را کامل می کند، به بخشی از حق مسلم شهروندی برای اظهار نظر بدل می شود، چون شهر مال همه است و با مالیات همه به این یا آن شکل ایده آل یا غیرایده آل در می آید. بنابراین چه سفارش دهنده مجسمه و چه مجسمه ساز و چه نصاب، باید به این حق مسلم احترام بگذارند. کوروش گلناری که خود هنرمند این حوزه است و اتفاقا مانند برخی، هنوز در قرن 15 میلادی دانش اش متمرکز نشده و هنرمندی آگاه به جریانات روز این هنر است، گفته: «اگر برای یک نقطه خاص از شهر مجسمه می خواهیم، مجسمه ساز باید به فضای نصب اثر فکر کند و براساس آن اثرش را بسازد نه اینکه مجسمه ای را به صورت تخیلی در آتلیه اش بسازد و بعد هر جایی که شد نصب کند.» و گفته: «مجسمه چون در شهر قرار می گیرد باید به تعامل اثر با مخاطب، جنس، فرم، معماری فضا، وسعت محیط اسکلت و سایز توجه کرد. مجسمه ساز باید این مفاهیم را درک کند، وگرنه کاری را می سازد که تناسبی با فضای اطرافش ندارد.» و دوستان مجسمه ساز و البته سفارش دهنده! [جهت اطلاع عرض می کنم!] همان شهروند معمولی که از مجسمه سازی، فقط اسم «میکل آنژ» را می داند، بدون اینکه این مطالب را بداند، وقتی مجسمه چه از لحاظ تناسب با محیط و چه ساخت و چه نصب، دچار مشکل است، فورا تشخیص می دهد گرچه نتواند عیب را توضیح دهد!