آرشیو چهارشنبه ۲۶‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۳۰۶۱
سینمای ایران
۸

خاطرات یک سینماگر دل سپرده به مخاطب

جواد طوسی

«شرح حال نویسی» قواعد خودش را دارد. آنچه به زندگینامه مهدی فخیم زاده در قالب کتاب «سینما و من» جذابیت داده، لحن خودمانی و بی تکلف او و صراحت لهجه و پرهیز از محافظه کاری است. در این گونه روایت ها، انتخاب لحن و دوری از تفرعن و خودشیفتگی اهمیت زیاد دارد.

فخیم زاده با توجه به اینکه در یکی از محله های قدیمی تهران (تکیه حاج رجبعلی در محدوده خیابان بوذرجمهری سابق و بازارچه قوام الدوله) بزرگ شده، نگاه و واژگانی برخاسته از این محیط را در کتابش رعایت کرده است. این تمهید باعث شده که شیوه بیان نویسنده لحن صمیمانه به خود بگیرد و خواننده در موقعیت تشریح شده قرار گیرد و به خواندن بقیه کتاب ترغیب شود. این حس در بخش های مربوط به دوران کودکی، دبیرستان و جوانی فخیم زاده به خوبی به خواننده انتقال می یابد.

نکته دیگری که روراستی نویسنده را به اثبات می رساند و جذابیت کتاب را موجب شده بازتاب خلق و خو و روحیاتی که از فخیم زاده سراغ داریم، در دل مسائل و رخدادهای مطرح شده، در بخش های مختلف کتاب است. در واقع، او کنش ها و واکنش های فردی و شخصیتی خود در مقاطع گوناگون فعالیت سینمایی و صنفی اش را بدون سانسور و پرده پوشی توضیح داده است. نمونه آشکارش درگیری با مردی به نام «خاز خازیان» است که مسوول سیرک ایروان در پروژه «تاواریش» بود. البته جا داشت فخیم زاده اطلاعات بیشتری در مورد زندگی شخصی و خانوادگی این دوران اش (در حدی که با بافت کلی و روال معمول این گونه کتب سازگاری داشته باشد) ارائه می داد.

«سینما و من» در حد خودش کتابی خواندنی است: شناسنامه یی درست و قابل قبول و در عین حال واقعی (نه ذهنی و غلو شده) از یکی از اهالی مطرح سینما و تلویزیون که کارنامه افت و خیز و در بعضی از مقاطع حضور موثری داشته، ارائه می دهد. اما اگر بپذیریم که مهدی فخیم زاده در نگاه به سینما و رسانه، بخش خصوصی، سیاستگذاری های دولتی در حوزه فرهنگ و هنر و تشکیلات و مناسبات و دسته بندی های صنفی و مخاطب شناسی، اصول و متر و معیار خود را دارد، جای خالی نگاهی تحلیلگرایانه تر که فرضا جایگاه و موقعیت «بخش خصوصی» و علل فاصله گرفتن فیلمسازی با آن سابقه و پس زمینه از این بخش و حضور پررنگ و مداوم اخیرش در تلویزیون را کالبدشکافی و آسیب شناسی کند، در کتاب احساس می شود.