7سال پس از «قیصر امین پور»
به یاد شاعری آکادمیک
امروز سالمرگ «قیصر امین پور» است؛ کسی که ذوق شعری اش را با دانشی آکادمیک درآمیخت. معمولاچنین است که ادیبان و شاعران فاصله ای همیشگی دارند. ادیب با مواد آماده سروکار دارد و شاعر کلماتی تازه خلق می کند. این تفاوت همواره وجود داشته و دارد. چنان که در گذشته شخصی مثل «شمس قیس رازی» که از ادیبان بزرگ کلاسیک فارسی در قرن هفتم است، فاصله زیادی با کار خلاقه و سرودن داشته است. یا حتی در همین عصر کنونی افرادی مثل دکتر شهیدی یا دکتر فیاض ادیب بوده و از کار خلاقه شعر فاصله دارند اما گروه دیگری هم هستند که اول شاعرند و بعد به تحصیل گونه های مختلف ادبی می پردازند و می توان به دکتر خانلری اشاره کرد که پیش از اینکه شخصیتی آکادمیک باشد، یک شاعر بود، یا مثلااستاد شفیعی کدکنی یا دکتر مظاهرمصفا یا مهرداد اوستا و البته که قیصر امین پور هم از همین دست بود. این افراد ابتدا در شعر به فضاهای خلاقه رسیدند و بعد آن فضا را به دانشگاه بردند و شان شعری آنها به شان دانشگاهی شان، اهمیت بیشتری بخشید. «قیصر امین پور» کسی بود که توانست ذوق را با ادبیت درآمیزد. او و افراد دیگری که نام بردم، فضای رسمی و خشک دانشکده ادبیات را به سمت جذابیت های ذوقی و خلاقه بردند. البته در کنار قیصر امین پور، باید از دوست دیگرمان زنده یاد سیدحسن حسینی هم یاد کنم چرا که او نیز شاعری توانا و در عین حال یک چهره موفق و اثرگذار دانشگاهی بود. این شاعران، کسانی بودند که توانستند ذوقشان را به دانشگاه برده و در عین حال با تحصیل آکادمیک و تدریس، به ذوق شعری شان عمق ببخشند.