آرشیو شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، شماره ۳۱۶۹
اتاق رای
۸

ناآگاهی مردم از «حقوق شهروندی» و تدوین منشور آن در دولت چه پیامدی دارد!؟

حقوق فراموش شده شهروندان

نتیجه این نظرسنجی برای خود ما هم کمی شگفت انگیز بود: «82 درصد» پاسخ دهندگان به این نظرسنجی گفته اند که «اطلاعی از تدوین حقوق شهروندی در دولت ندارند» و براساس روایت هایی که با «اعتماد» در میان گذاشته اند، این میزان ناآگاهی از «تدوین حقوق شهروندی» را می توان با تلورانسی کوچک به «فقدان آگاهی از حقوق شهروندی» پیوست کرد. فقدان آگاهی از حقوق شهروندی از آن دست کاستی های اجتماعی و فرهنگی است که سهم دولت ها و حکومت ها در آن ناچیز است: این خود مردم و جامعه هستند که باید «حقوق» خود را بشناسند، دست کم یک بار فصل سوم قانون اساسی کشور خود را مطالعه کرده باشند تا بدانند براساس مهم ترین میثاق حقوقی و ملی کشور از چه حقوقی برخوردارند و کدام یکی از حقوق آنها نادیده گرفته شده که حق مطالبه آن را از حاکمان دارند. در این غفلت دسته جمعی درباره حقوق شهروندی و فراموش ساختن آنچه که لازمه زندگی مدنی در جامعه مدرن است، هیچ کس بیشتر از خود مردم مقصر نیستند.

از زمان پیدایش مفهوم مدرن «دولت - ملت» همواره دولت ها در پی این بوده اند که نگاهی حداقلی به حقوق حقه مردمان خود داشته باشند و این جامعه بوده که با سرسختی و پافشاری بر آزادی های مشروع و مدنی و به حکم نص صریح قوانین عصر مدرن توانسته خود را بر اراده «تحدیدکننده» حاکمان تحمیل کند. در ایران اما ماجرا بر مدار برعکس پیش می روند. مردم نه تنها پیگیر حقوق شهروندی خود نیستند که در پی روزمره گی و مصایب زندگی به کلی از یاد برده اند که از زمان مشروطه به این سو، قانون اساسی در بخشی از خود «حقوق شهروندان» را چون تکلیفی برذمه حاکمان قرار داده و جامعه در بزنگاه های مختلف می تواند با دست یازیدن به آن حقوق خود را استیفا کند. به جای آموختن و پافشاری بر این حقوق، انتظار عمومی ما این است که هر چهار سال یک دولت تازه انتخاب کنیم که بیاید و کار ما را انجام دهد و به جای ما بایستد و «حقوق شهروندی» را اعاده سازد: امری ناممکن که از سر میل تاریخی ایرانیان به بی عاری و رخوت برآمده و تا این میل بر جامعه چیره است، امکان برآوردن و ساختن حصار حفاظتی از مردم به نام «حقوق شهروندی» وجود نخواهد داشت.