آرشیو دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۴، شماره ۵۹۰۳
فرهنگ و هنر
۲۳
حوالی فرهنگ

مشکلات قلبی یک کتابفروشی

یزدان سلحشور

وقتی می شود مغازه را فروخت یا تغییر کاربری داد و زندگی را بدون دغدغه بدهکاری به شهرداری و اداره مالیات گذراند، چرا آدم باید خودش را عذاب بدهد؟! یک دهه قبل، علی باباچاهی مجموعه شعری منتشر کرده بود به نام «عقل عذابم می دهد» یعنی آن موقع عقل باعث عذاب بود اما به نظر می رسد که این روزها، قلب آدم باعث عذاب است! قبلا شاهد تغییر کاربری مغازه هایی که محصولات فرهنگی صوتی-تصویری می فروختند، بودیم. نزدیک خانه ما، یکی از همین مغازه ها جایش را داد به مغازه فروش زغال خوب[حالادیگر نمی دانم رفیق بد هم می فروشند یا نه!] و وسایل قلیان و انواع سیگار خارجی، جای فیلم و موسیقی را گرفتند. نمونه جدیدترش این است که همان کتابفروشی معروف که انتشاراتی اش شعرهای سپهری را منتشر کرده بود با این مقصود که ملت مواظب باشند و آب را گل نکنند، حالامی خواهد برود پشت هیچستان[به قول خدابیامرز سپهری]. سیداحمدرضا طهوری، مدیر انتشارات و فروشگاه کتاب طهوری در خیابان انقلاب، گفته: «ته دلم از خدا می خواستم که این اتفاق نیفتد و کار به اینجا نکشد. این خواست قلبی من نیست که فروشگاه را واگذار کنم. از سال 42 که پدرم اینجا را خرید و من را در سن پنج شش سالگی آورد به اینجا، کتابفروشی طهوری خانه اول من شد... سال گذشته عوارض شهرداری برای اینجا 147 هزار تومان بود ولی امسال اعلام شده یک میلیون و هشتصد هزار تومان! در مورد مالیات هم سال گذشته مبلغ یک میلیون و ششصد هزار تومان برای ما اختصاص دادند و امسال گفته شده نزدیک هشت و نیم میلیون تومان! این در حالی است که مردم هنوز هم اهل خرید کتاب نیستند.»خب، بعضی ها را عقل عذاب می دهد بعضی ها را قلب عذاب می دهد. به نظرتان الان اوضاع فرهنگی ما، مشکل قلبی دارد یا مغزی؟!