آرشیو سه‌شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴، شماره ۵۹۰۴
فرهنگ و هنر
۲۳
حوالی فرهنگ

شما منارجنبان را می گذارید سر کوچه؟!

یزدان سلحشور

به نظرم یکی از مشکلات ما در ایران این است که وقتی به فکر نوسازی می افتیم، همه چیز را می گذاریم سر کوچه! وقتی که من ازدواج کردم، یک هفته بعد دیدم که از لباس های قبل از ازدواجم خبری نیست، معلوم شد که پا درآورده اند و رفته اند سر کوچه تا جاشان را به لباس های بعد از ازدواج بدهند! وقتی این مورد را به دوستی گفتم که بچه هایش دیگر داشتند فوق لیسانس می گرفتند، توصیه کرد که از زیر سبیل مبارک رد کنم و تعریف کرد که همین یک هفته قبلش، وقتی که از سر کار برگشته، جلوی خانه یک مبلمان کامل سالم دیده که از قضا خیلی شبیه مبلمان خودشان بوده و وقتی وارد خانه شده،متوجه شده که اصلا مبلمان خودشان بوده که به مناسبت ورود یکی از فرزندان از مقطع لیسانس به فوق لیسانس باید عوض می شده! آن موقع بود که من متوجه شدم که غیر از لباس ها، مبل ها هم پا دارند و خودشان مثل بچه آدم می روند سر کوچه. این روزها مشخص شده که تئاتر هم پا دارد! حالاکی تازه ازدواج کرده یا بچه اش فوق لیسانس قبول شده معلوم نیست اما تئاتر قدیمی از آن نوعی که تماشاگر خاص داشت و با عناوینی چون «مامان جون میخوام زن بگیرم1» و «مامان جون میخوام زن بگیرم2» روی صحنه نمی رفت، الان سر کوچه است. اکبر زنجانپور را که می شناسید.گفته: «برنامه ای برای کارگردانی تئاتر در سال جاری ندارم زیرا وقتی تئاتر به سمت خصوصی شدن می رود، سرگرمی جای تفکر را می گیرد. این در حالی است که تئاتر جای تفکر و اندیشیدن است. من نمی توانم تئاتر سرگرم کننده اجرا کنم.»خب اشکالی ندارد، تئاتر تازه پول در آر داشته باشیم اما آن تئاتر قدیمی روی پا را که نباید گذاشت سر کوچه. شما منارجنبان را می گذارید سر کوچه؟!