آرشیو سه‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴، شماره ۲۲۹۲
زاویه
۱۲

او از زنان قاجار می گوید

دکتر ژاله آموزگار

می خواهم از خانم اتحادیه سخن بگویم. به ازای سال های متمادی ای که در دانشکده ادبیات به هم سلام گفته‎ایم و با هم پله‎ها را تا طبقه دوم بالارفته‎ایم. او به سمت دفتر گروه تاریخ رفته است و من به سوی گروه فرهنگ و زبان های باستانی. هر دو اشتیاق درس دادن داشته‎ایم؛ با دوستان مشترک. ملایمت ها و ناملایمات را با هم چشیده‎ایم و سرپا مانده‎ایم! وقتی که در این مراسم برای سخنرانی دعوت شدم، یک لحظه تردید کردم، چون با وجود سابقه دوستی دیرپا و ارادت‎های فراوانی که به خانم اتحادیه دارم، قرارگرفتن خود را در این جایگاه، زیاد مناسب نمی ‎دیدم؛ به این خاطر که میان آنچه به عبارتی تخصص ناچیز من است و آنچه خانم اتحادیه قلم می ‎زنند، هزاران سال فاصله است. من از خدا در آسمان ها سخن می گویم و به توانایی‎ها و زیبایی‎های ایزد بانوان اشاره می ‎کنم که چگونه در هزاره‎های پیشین، ذهن و اندیشه مردمان را به خود مشغول کرده بودند و منصوره اتحادیه درصدد معرفی خاطرات تاج‎السلطنه است؛ زنی از دورانی نه چندان دور از روزگار ما، بانوی باشهامتی که یک تنه به مصاف سنت‎های دست وپاگیر دوره قاجاری می ‎رود و کفرگرایی‎هایش را می ‎قبولاند و تشریفات کاملامردانه دوره قاجاری را با قدرت تمام به کنار می ‎زند و به ندای قلب خود گوش فرامی دهد. من اگر از ایزد بانوی اشی صحبت می ‎کنم که چگونه برکت به خانه‎ها می ‎برد و بانوانی را که یاری او را می ‎طلبند، سفیدبخت می ‎کند، او از نجم‎السلطنه سخن می ‎گوید؛ در مجموعه زنانی که زیر مقنعه، کلاه داری کرده‎اند. من اگر قوانین ازدواج دوران بسیار دور را در جشن‎نامه خود او به چالش کشیده‎ام، او عقدنامه‎های قاجاری و بعد از آن را از صندوقخانه‎های مادربزرگ‎ها بیرون می ‎کشد و درباره کابین‎های آنان حرف می ‎زند. اگر من به قوانین و شرایط کاری زنان در دوران هخامنشی می ‎پردازم، او با انتشار اسناد ذی قیمت و جالب توجهی از وضع اقتصادی زنان در دوران قاجار و پس از آن، سخن به میان می ‎آورد.

پس کار ها با وجود فاصله‎ها از یک قماشند و چنین می ‎شود که به راحتی می ‎توان دیوار ها را از میان برداشت و در فضاهای صمیمانه در کنار هم و هرکس به گونه‎ای به فرهنگ ایران خدمت کرد.