آرشیو چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴، شماره ۲۲۹۳
روزنامه فردا
۲۰
همین حوالی

آرزوی شلیک به مامور پلیس

شرق: تونی موریسون، اولین های زیادی را با خود یدک می کشد؛ او اولین زن سیاه پوستی است که در دانشگاه های آمریکا یک کرسی به نام خود دارد و اولین زن سیاه پوست آمریکایی برنده جایزه نوبل است. موریسون در گفت وگو با گاردین، از نژادپرستی این روزهای آمریکا گفت: «من برخلاف اکثر نویسندگان از اینکه برچسب سیاه دنباله نامم بیاید، ناراحت نمی شوم؛ من برای سیاه پوستان می نویسم. در حقیقت شخصیت های سفیدپوست بسیاری در کتاب های من وجود دارند اما نکته این است که من در مورد سیاه پوستان می نویسم. واقعیت این است که یک مرد سفید کوچک در درون تمام ما وجود دارد که هنوز از عهده آن برنیامده ایم. من در یک محله مختلط از لحاظ نژادی بزرگ شدم؛ جایی که لهستانی ها، ایتالیایی ها و آمریکایی های آفریقایی تبار در کنار هم زندگی می کردند. تلاش و اعتمادبه نفس من در این محیط باعث شد تا رشد کنم و سپس وارد دانشگاه هاروارد شدم. بعد از آن دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه کرونل به پایان رساندم».

در سال 1987 رمانی از موریسون در مورد یک زن برده که مجبور شده بود کودک خود را به قتل برساند، به چاپ رسید و وقتی این رمان جایزه ملی کتاب سال را دریافت نکرد، 48 نویسنده سیاه و سفید به نتایج این مسابقه اعتراض کردند. او همیشه علیه نژادپرستی و سختی های مردم سیاه پوست نوشته است. «دوست دارم شاهد دو رویداد در زندگی ام باشم؛ یکی بچه سفیدپوستی که با شلیک مامور پلیس از پشت کشته می شود و دوم اینکه یک مرد سفیدپوست به خاطر تجاوز به یک زن سیاه پوست محکوم شود! این دو اتفاق در طول تاریخ عجیب آمریکا تاکنون رخ نداده است!» این جمله موریسون در فضایی که ماجرای بالتیمور و کشته شدن یک سیاه پوست به دست نیروهای پلیس شنیده می شود، بار معنایی بیشتری می یابد.

«امروز مطبوعات در مورد خشونت هایی که پلیس علیه سیاه پوست ها انجام می دهد، واکنش نشان می دهد اما من خودم دو فرزند پسر دارم. وقتی پلیس آنها را متوقف می کند، لحن آنها با دوستان سفیدپوستشان متفاوت است. آنها باید پلیس را «آقا» صدا کنند. به نظر من دوران ریاست جمهوری اوباما، یک دوران قابل ذکر در تاریخ آمریکاست؛ نه تنها برای کارهایی که او علیه نژادپرستی کرد بلکه برای کارهایی که او در مقابلشان ایستاد».