سخنگوی وزارت صنعت گفته ماشین شخصی وزیر صنعت، پراید است.

موسیو شیطان: یک روز ملانصرالدین از پسرش پرسید فرزند جان تو می خواهی وقتی بزرگ شدی به کجا برسی؟ فرزندش گفت: پدرجان من امیدوارم روزی مثل تو شوم. ملانصرالدین با سیلی صورت او را نواخت و گفت ای جوان خامی نکن. من می خواستم ارسطاطالیس (ارسطوی خودمان) بشوم، این شدم. تو که می خواهی من بشوی هیچ... (نترسید حواس مان هست) چیزی نمی شوی. حالاحکایت وزیر صنعت است که اگر پراید را به عنوان خودروی قابل استفاده روزمره پذیرفته پس دیگر بوی بهبود ز اوضاع صنعت خودرو نمی شنویم.

عموحسام: می گویند سایپا برای خرید پرسپولیس در مزایده شرکت کرده و ایران خودرو برای استقلال. حالاوزیر اگر پراید سواری اش را ادامه بدهد متهم به طرفداری یکی از این تیم ها می شود.

مادموازل ناتو: مجبوریم از این به بعد نگران سلامتی وزیر صنعت هم باشیم و هی صبح به صبح استعلام کنیم ببینیم رسیده محل کارش یا نه.

آگهی فروش: یک دستگاه پراید مدل 92. تمیز و کار نکرده. مال وزیر صنعت بوده. فقط می گذاشتش پارکینگ و بعد با ماشین اداری می رفته سر کار. بدون تصادف. دارای خوردگی و تو رفتگی بر اثر فشارهای خودسرانه.

خانم باجی: یک روز در جمعی پرسیدند به نظر شما دمپختک را باید با چه چیزی خورد؟ یکی گفت سیرترشی. یکی گفت سرکه و پیاز. یکی دیگر گفت سالاد شیرازی. من گفتم دمپختک را فقط و فقط باید با چلوکباب سلطانی خورد. یعنی دمپختک را گذاشت کنار و چلوکباب را خورد. حالارابطه دمپختک و پراید چیست من نمی دانم. اما احتمالاشباهتی داشته باشند.

موسیو شیطان: یک روز دیگر پسر همسایه ما سر محل ایستاده بود و جار می زد تو خانه ما یک موش داریم که هاپ هاپ می کند. همه همسایه ها جمع شدند ببینند موشی که هاپ هاپ می کند چه شکلی است. اما هیچ خبری از موش نبود. از پسر پرسیدند پس موش هاپ هاپ کن کو؟ با دست آن ور حیاط را نشان داد و گفت اوناهاش! یک سگ زیر درخت خوابیده بود به چه بزرگی. بنده خدا به سگ می گفت موش. مشکل این نبود که آن بچه اسم حیوان را نمی داند، مشکل کسانی بودند که حرف او را باور کردند.