آرشیو چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، شماره ۳۴۰۲
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

مظلوم بود و زود رفت

دکتر حسام الدین سراج

ایرج بسطامی صدایی داشت تنور. از تنور هم یک پرده و نیم بالاتر بود و همین وسعت صدای خاص، او را از سایر خواننده ها جدا می کرد و به عنوان هنرمند و خواننده ای با قدرت و وسعت صدای بالامعرفی می کرد. در کنار این توانایی، شاگرد شجریان بود و با پرویز مشکاتیان کار کرد و آثاری در موسیقی سنتی به ثبت رساند که در نوع خود بی نظیر و درخشان هستند. بسطامی به جز هنرمند بودن، هنرمندپروری را هم در زندگی حرفه ای خود رعایت می کرد. بسطامی، درست از نقطه ای که مراحل آموزش را پشت سر گذاشت و به عنوان هنرمندی مطرح در موسیقی سنتی ایرانی شناخته شد، تربیت شاگردان و انتقال آموخته هایش را جزو مهم ترین رسالت هایش می دانست. هنرمندی برج عاج نشین نبود و همیشه در میان مردم حضور داشت. بارها پیش آمده بود که به درخواست پیرزنی یا پیرمردی در کوی و برزن، روی خاک نشسته و برایش آواز خوانده بود. دلش می تپید برای جوانان مستعدی که در مناطق محروم از هر نوع امکانات آموزشی محروم بودند. آنها را پیدا می کرد و با وسواس تمام،کمر همت به آموزش شان می بست. روحیه ای مظلوم داشت، درونگرا بود و اهل برنامه ریزی برای رسیدن به شهرت یا استفاده از شهرت نبود. همه این خصوصیات هم باعث شد تا همیشه مهجور و دور بماند و مخاطبان خاص دنیای موسیقی به خوبی او را بشناسند و مخاطب عام تا روزی که زلزله بم رخ نداد و نامش شنیده نشد، از حضور چنین نعمتی در موسیقی سنتی بی خبر باشند.